روز جمعه مورخ ۱۰ شهریور ماه ۱۴۰۲، نماز عبادی – سیاسی جمعه تهران به امامت حضرت «آیت الله کاظم صدیقی» امام جمعه موقت تهران و با رعایت شیوهنامههای بهداشتی در دانشگاه تهران برگزار شد که مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.
- خطبه اوّل ـ عظمت حماسهی بزرگ اربعین حسینی
- دولت در ایجاد تسهیلات برای زائرین اربعین هیچ کَم نگذاشته است
- خطبه دوّم
- تَمجید رهبر انقلاب از دولت سیزدهم در دیدار با اعضای دولت
- عضویت دولت جمهوری اسلامی در سازمان شانگهای و سازمان بریکس
- اقتدار و عزّتِ بینظیر دولت و ملّت ایران در صحنههای بین المللی
- برخی از اقدامات بیسابقهی دولت سیزدهم در مدّت دو سال گذشته
- تذکّرات رهبر انقلاب به دولت سیزدهم در ارتباط مؤثر با نُخبگان کشور
- فُرصت زیارت اربعین را غنیمت بشمارید
- تجلیل از شورای عالی تبلیغات و نظامیان جمهوری اسلامی ایران
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی[۱]».
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
خطبه اوّل ـ عظمت حماسهی بزرگ اربعین حسینی
«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ[۲]». خطبهی اوّل ما در ارتباط با اربعین است. واژهی اربعین در میان خواصّ اولیای الهی، اهل سِیر و سلوک و عُرفای ما جایگاه ویژه دارد. آنها با چلّههای پیدرپی نسخههای خاصّ سلوک الیالله را در زندگی خودشان پیاده میکنند و در هر چلّهای فتوحات معنوی دارند، کشف و شهود دارند و بالاخره خداوند متعال چشم برزخیشان را باز میکند و حجابهای درونیشان رفع میشود و نور خداوند متعال بر قلب شفّاف و بیغُبار آنها میتابد و مانند آیینه این نور مُنعکس میشود. اربعین حسینی، اربعین حسینی است، در قُلّه است. سایهی نورانیّت آن بر همهی اربعینها نفوذ دارد. در میان انبیاء (سلام الله علیهم اجمعین) و ائمهی هدی (سلام الله علیهم اجمعین) فقط حضرت امام حسین (علیه السلام) است که اربعین دارد. اربعین در این سالهای اخیر یک پدیدهی الهی است، شبیه اصل انقلاب است که قابل پیشبینی نبود و شبیه حوادثی است که در این حوادث هم محاسبات علمی دشمن بهم خورد و هم ما دست خداوند متعال را در حفاظت انقلاب یافتیم. خُنثیشدن فتنه، فتنهی سال ۱۳۸۸، فتنهی سال ۱۳۷۸، فتنهی سال گذشته که در تمام این فتنهها این حادثهها برای ما تقویت ایمان و اُمید است که این کشور صاحب دارد و این انقلاب تحت پوشش و حمایت ذات رُبوبی است و خداوند متعال در سایهی قرآن و عترت نقشههای دشمنان را خُنثی میکند. اربعین حضرت امام حسین (علیه السلام) همیشه بوده است. اربعین اوّلین جوانهی پیروزی خون بر شمشیر بود. یزیدیان با قتلعامی که در کربلا انجام داده بودند و خامس آل عبا (سلام الله علیهم اجمعین) را با فَجیعترین وضع به قتل رسانده بودند و همهی کَسان او را از دَم شمشیر گذرانده بودند، مطمئن بودند که جریان یزیدی، جریان استکبار، جریان فساد، جریان گَردنکُلفتی و جریان باجگیری دیگر مانعی بر سر راه ندارد. یک مانع داشت که آن هم حضرت امام حسین (علیه السلام) بودند که جریان ساز بودند و خودشان جریان و چشمه بودند و گمان کردند که خُشکیده است و خواستند تا اثری از ایشان باقی نماند. لذا بدن ایشان را نیز لَگدمال سُم اسبها کردند که اصلاً نشانه و بدنی هم از ایشان باقی نماند. اما هنوز یک چلّه نگذشته بود که در اربعین ایشان «جابر ابن عبدالله انصاری[۳]» (رضوان الله تعالی علیه) که یکی از مَشعلها، یکی از عَلمها و یکی از مدالهای نبوی بودند و نَفَس پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) به ایشان خورده بود. یکی از رزمندگان همیشه حاضر در جبهههای جنگ بود و یکی از مَحرمهای اَسرار آلبیت عصمت و طهارت (سلام الله علیهم اجمعین) بود. این صحابی بزرگ در کِبَر سنّ با وجود اینکه از حضرت امام حسین (علیه السلام) بدنی قابل شناسایی نبود و قبر نشانداری نداشت، برای زیارت مزار شهیدان و دلباختگان خداوند متعال آمد و در فُرات موفّق به انجام غُسل شد، لباس تمیزی بر تن کرد، خودش را مُعطّر کرد و قَدمها را آهسته برمیداشت و با ذکر خداوند خودش را به تُربت پاک حضرت امام حسین (علیه السلام) نزدیک میکرد که این بر حسب نقلی با آمدن آلالله (سلام الله علیهم اجمعین) و ورود اهلبیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) با فتح در میدان جنگ نَرم مُقارن شد که حضرت امام سجّاد (علیه السلام) و حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) و قافلهی تبلیغی شهدای کربلا بودند. امروز این حرکت اربعینیِ شما همان حرکت حضرت امام سجّاد (علیه السلام) و حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) است. شما همچنان بلندگوی حضرت امام حسین (علیه السلام) هستید. این اربعین پدیدهی الهی است. این اجتماعات، اجتماعات خودجوشی است که از جانب خداوند متعال تَدبیر شده است، بدون بخشنامه است، بدون بودجههای خاصّ دولتی است. یک حرکت مردمی است، یک حرکت وِلایی است، یک حرکت مَهدوی است، یک حرکت تعاونی است، یک حرکت ایثارگرانه و عاشقانه است. همهی کسانی که در حرکت اربعینی حضور دارند، همگی بدهکار حضرت امام حسین (علیه السلام) و شهدا هستند، همه برای اَدای دِین رفتهاند. هیچکسی از هیچکسی توقّع ندارد، هیچکسی از هیچکسی طلبکاری ندارد. هم افتخار میکنند که خدمت نمایند. از مردم شریف کشور عراق که برخی از خانوادههای مُستضعف به چه اندازهای قناعت میکنند و از گلوی خود و فرزندان خود میبُرند تا ذخیرهای جمع نمایند و در ایّام اربعین از زائرین حضرت امام حسین (علیه السلام) پذیرایی کنند تا این کاروانها و این جمعیّتهایی که در این چندساله میبینید که همراه با مردم کشور عراق که آنها اُلگو هستند، ولی مردم کشور ایران و کشورهای دیگر هم در این مسأله آمدهاند و مُشارکت کردهاند و چه مَحشری برپا شده است. یک نفر کفشها را واکس میزند، دیگری پای زائرین را ماساژ میدهد، شخصی دیگر لباسهای زائرین را شُستشو میدهد، شخصی غذا میرساند، دیگری آب میرساند. هرکسی به نَحوی در این اَمر که میدانِ مسابقهی خدمت است و واقعاً یک رزمایش است، یک مانُور خدمت است، یک اعلان آمادگی برای زندگی مَهدوی است که با ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) مردم آنچنان با مِناعت طبع، با عزّت نَفس، با غِنای درونی همگی آمادهی خدمت به دیگری هستند و هیچکسی هیچ توقّعی ندارد. حتّی مُستضعفان و گرفتاران هم برای دریافت زکات آنقَدر بزرگمَنش شدهاند که حاضر نیستند به عنوان زکاتخور مُعرّفی بشوند. این حرکت یک حرکت وحدتآفرینِ دشمنشکن، یک حماسه است، یک عقلانیّت است، یک سیاست جدیدِ فرهنگی است و فرهنگ ساز است، یک حرکت عاطفی است، یک حرکت اقتدارآفرین است. ۲۰ میلیون نفر جمعیّت بدون حضور نیروهای انتظامی خودشان حافظ نَظم هستند، خودشان خادم زائر هستند. همگی خادم یکدیگر هستند، همگی آیینه هستند، در وجود همه یک چهرهی زیبا نمایان است و آن چهرهی نورانی حضرت سیدالشهدا (علیه الصلاه و السلام) است.
دولت در ایجاد تسهیلات برای زائرین اربعین هیچ کَم نگذاشته است
بنده در این مرحله هم از دولت قابل تَمجیدِ نایب امام زمان (اروحنا فداه) شخصیّت بزرگ جهان معاصر پس از حضرت حجّت (عَجّل الله تعالی فرجه الشریف)، هم دولتِ ولایتمدارِ سیزدهم که در خدمت به زائرین، در ایجاد تسهیلات، وزیر کشور محترم، استانداران، مرزبانان و هم مردم عاشقپیشهی ما هیچ کَم نگذاشتند و هم مردم کشور عراق سُنّت خودشان را حفظ کردند. دولت عراق رویکرد جدیدی داشته است. وزیر کشور محترم عراق با وزیر کشور ایران ما هماهنگ بوده است. خودشان به نقاط مَرزی آمدهاند و برای تَسهیل حرکت زائرین از امکانات کشور عراق مضایقهای نداشته است. از پروردگار مَنّان برای ملّت ایران و عراق، برای دولت ایران و عراق در این خدمت به عاشقان، خدمت به زائران، خدمت به این حماسهی عظیم تقدیر و تشکّر میکنم و انشاءالله خداوند متعال پاداش اینها را در رُتبهی کَرَم خودش به سالار شهیدان به آنها عنایت خواهد کرد.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ * بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّـهُ الصَّمَدُ * لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ * وَ لَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ[۴]».
خطبه دوّم
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمینَ اللّهُمَّ صَلِّ وَ سلّم عَلَی سَیِّدِ أَنْبِیَائِکَ وَ أفضَلِ رُسُلِکْ سَیِّدِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَی سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ أمیرِ المُؤمِنینِ عَلِیِّ بنِ أَبِی طَالِب وَ صَلِّ عَلَى الصِّدِّیقَهِ فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَی سِبْطَیِن نَبِیِّ الرَّحْمَهِ وَ سِیِّدی شِبَابِ أَهلِ الجَنَّهِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ صَلِّ عَلَی سادات الْمُسلّمینَ عَلِیِّ بنِ الْحُسَیْنِ وَ مَحَمَّدِ بْنِ علیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلیِّ بْنِ مُوسی وَ مُحَمَّدِ بْنِ علیٍّ و علیِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ الزّکی وَ الخلفِ الصالح حجتِک القَائِمِ اُمنائِک فی بِلادک».
«بِهِم نَتَوَلّی وَ مِن اَعدائِهِم نَتَبَرأ إِلَیَ اللهِ تَعالی سُبحانَه، وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ، أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ». بار دیگر خودم و همهی نُفوس زَکیّه و مُستعدّ مردم عزیزمان، خصوصاً جوانهای آیندهسازمان، بانوان سنگرنشینِ حیا و عفّتمان و مردان صابر و نَجیب ایران و همهی موُالیان را به تقوای الهی، با خدابودن، با خدا بودن، با خدا بودن، با خداوند متعال مُعامله کردن، با دشمنان خداوند متعال دشمن بودن، آنچه رضای خداوند متعال است را عملکردن، آنچه سَخط و غَضب خداوند متعال در آن است که همهی گناهان چنین است، از او پرهیز کردن دعوت میکنم و از خداوند مَنّان عاجزانه تقاضای توفیق دارم که ما همیشه با یادِ او، با اُنسِ او و با عمل به دستورات او در حرکت به سوی ذاتِ مُقدّس او باشیم و همیشه از شَرّ شیطان و نَفسِ اَمّاره در اَمان باشیم.
تَمجید رهبر انقلاب از دولت سیزدهم در دیدار با اعضای دولت
در خطبهی دوّم چند مسأله لازم به تذکّر و توضیح است. نکتهی مهمّ این است که گاهی انسان چون غافل است، دشمن در اثر تبلیغات او را مورد تَحقیر قرار میدهد که یکی از کارهای فرعون و شیطان همین است که وقتی میخواهد انسان را تابع خودش کند، آن اراده را از او میگیرد و انسان استعداد و توانایی خودش را فراموش مینماید و خودش را موجود ضعیف و خوار میانگارد و در اثر این خودکَمبینی تسلیم دشمن میشود، مشکلات کوچک خودش را بسیار بزرگ میبیند و خدمتهای بزرگ را کوچک میگُمارد. این مَعلول ضعف ایمان و ضعف اراده است. رهبر حکیم و نورانی و فرزانهی ما در این دیدار اَخیری که کابینهی دولت سیزدهم به محضر مبارک ایشان مُشرّف بودند، مقام معظم رهبری (مُدّ ظلّه الشریف) برای نخستین بار زبان به ستایش گُشودند و فرمودند: «من همیشه از همهی دولتها حمایت کردهام، رَمز آن هم روشن است که دولتها در صحنه و در میدان عملاً با مشکلات دست و پَنجه نَرم میکنند؛ اما از این دولت علاوه بر حمایت، تَمجید هم مینمایم». این تَمجیدِ نایب امام زمان (ارواحنا فداه) که یک کارشناس صادق، یک دیدبانِ آشنایِ به همهی اُمور پیچیدهی دولتها و جریانات سیاسی هستند، نکتهی بسیار مهمّی است و برای ملّت ما مدال افتخار بزرگی است که باید به این مردم با این انتخابشان آفرین گفت و از خداوند متعال درخواست کرد که همواره به کسانی رأی بدهند که اینها با راضیکردن قلبِ نایب امام زمان (ارواحنا فداه)، قلبِ امام زمان (ارواحنا فداه) را شاد کنند و افتخارشان به خدمتگزاری مردم دلدادهی به خداوند متعال و به ائمهی اطهار (سلام الله علیهم اجمعین) باشد.
عضویت دولت جمهوری اسلامی در سازمان شانگهای و سازمان بریکس
لذا ما هم به تبعیّت از رهبر عزیزمان حضرت آیت الله العظمی امام خامنهای (روحی فداه) چند مورد از خدمات دولت را تقدیم محضر ملّت ایران مینماییم. نکتهی اوّل در امتیاز این دولت، گُفتمان انقلابی او و احیای ارزشهای انقلاب و ارزشهای دینی که در اولویّت اوّل هر مسلمان دفاع از دین است، مطرحکردنِ دین خداوند متعال است، احیای ارزشهای اسلامی و دینی و حفظ عزّت ملّی است. از وقتی که این دولت بر سر کار آمده است، بدون اینکه حساب خاصّی برای قدرتهای مُدّعی باز نماید و برای آنها یک اَمر و امتیازی بدهد و یا خدمت خودش را مشروط به اجازهی آنها و یا مُوافقت آنها کند، با یک روحیهی عزّتمَندانه بحمدالله ارتباطات بین المللی را بدون آمریکا و اروپا مدیریت کرد. هم توانست در یک «سازمان منطقهایِ شانگهای[۵]» با افتخار عضویت را کسب نماید. گاهی افتخار انسان به یک لبخند و پُوزخندِ یک رئیسجمهورِ غارتگر و آدمکُش است؛ اما گاهی به او اعتنایی نمیکند. این قدرت شهدا، این قدرت ایمان مردم، این قدرت ایمان خودِ آن مسئول سیاسی آنچنان او را عزیز و مُقتدر کرده است که هرجایی میرود، مظهر قدرت یک ملّت بزرگ است و عزّتساز است. لذا در مسألهی عضویّت در شانگهای، با یک عزّت و افتخاری این عضویّت را برای نخستین بار نصیب کشور ایران کرد. این نشانهی کفایت است، نشانهی کارآمدیِ در مدیریت بین المللی است و اخیراً هم در راستای دُلار زُدایی و تضعیف یکجانبهنِگری در سازمان «بریکس[۶]» که یک سازمان بین المللی است، حضور کشور ایران مایهی قوّت این سازمان و مایهی استقبال است.
اقتدار و عزّتِ بینظیر دولت و ملّت ایران در صحنههای بین المللی
نکتهای را که رهبر حکیم و فرزانه و نکتهسَنجِ ما داشتند، این است که اگر امروز دولتهای همسایه و قدرتهای بزرگ شرق یا کشورهای آمریکای لاتین و یا کشورهای آمریکایی آغوش باز کردهاند و رئیسجمهور ما را در نهایت اِکرام در آغوش میگیرند، اینها جنبهی تعارف ندارد. اگر ایران را قوی نبینند، اگر در اینجا منافعی برای خودشان با اقتدار ایران فرض نکنند، با ما قوم و خویشی ندارند؛ ولی دیدهاند که ایران، ایران است. ملّت ایران قدرتمند است. ایران دارای رهبری هوشمند و دارای قدرت تزریق عزّت بر مسئولین است. وقتی مسئولین را با چشمهی رهبری هماهنگ میبینند، میدانند که ارتباط با این ملّت و هماهنگی با این دولت هم به امنیّت آنها، هم به اقتصاد آنها و هم به اعتبار آنها کمک مینماید. ما در این مرحله از اعتبار جهانی قرار گرفتهایم که امروز به جز چند کشوی که دیگر دوران اُفول آنها رسیده است و خودشان در داخل کشورشان هزاران گرفتاری دارند، ما دنیا را مُنحصر به آنها نمیدانیم. دنیا در سطح وسیعی است و آغوش کشورها برای ما باز است و این تحرّک سیاسیِ وزارت امور خارجهی ما و حضور رئیسجمهور کارآمد و با کفایت ما در صحنههای بین المللی مظهر عزّت انقلاب ما، مظهر عزّت ملّت شهید دادهی ما، مظهر اقتدار شهدای ما و مظهر حکمت رهبر بزرگوار و حکیمِ ماست.
برخی از اقدامات بیسابقهی دولت سیزدهم در مدّت دو سال گذشته
ما سال ۱۳۶۰ را در خاطر خود داریم که دوران کوپِن بود، بعد دوران رفاه پیش آمد؛ اما در سال ۱۴۰۰ و دورهی گذشته اوضاع ما به گونهای شد که مسألهی خرید مرغ و امثال این موارد سَفی شده بود. بحمدالله امروز مردم ما این گرفتاری را ندارند. گرچه گوشت و مرغ و روغن گران شده است؛ اما به تناسب گرانی گوشت و مرغ، یارانهها هم بالا رفته است و رعایت حال ضُعفای جامعه و دَهکهای پایین در نظر گرفته شده است و این دلیل بر دلسوزی و توجّه و مردمیبودن دولت و رئیسجمهور ما دارد.
مسألهی ساماندادن به اَخذ مالیات که در کشور ما تعداد کثیری با داشتن اموال و مالالتجارهی بیش از ۷۰۰ میلیون دلار گردش مالی، از مالیات فرار میکردند؛ اما دولت ما موفّق به شناسایی اینها و اَخذ مالیات از اینها و بالابُردن رُتبهی خزانهی کشور شد.
مسألهی راه در احداث راهآهن زاهدان به مشهد مقدّس، در ساختن راه در این مدّت دو سال حاکمیّت دولت سیزدهم، ۱۳۲۴ کیلومتر بزرگراه و راه نصیب مردم شایستهی ما شده است.
ساخت یک میلیون و ۴۸۰ متر خطّ ریلی و قطار جُزء رهاوردهای این دولت بوده است.
رُشد کشاورزی که در مسألهی دِیم اینگونه که در این گزارش آمده است، رکورد جدیدی در حاصل کشاورزان در مناطقی بوده است که به صورت دِیمی بوده است. مشخّص میشود که در دورههای گذشته نسبت به این موارد هیچ توجّهی وجود نداشته است. ولی امروز کشاورزان ما در اثر تسهیلاتی که در اختیارشان قرار میگیرد و در اثر تقویت روحی و جسمیشان، دولت ۱۰ میلیون تُن گندم مازادشان را خریداری کرده است و این یک رکورد جدید تاریخی است که به دست این دولت عزیز ما به دست عایدِ ملّت بزرگوار ما شده است.
در مورد تسهیل مجوّزها که برای اَخذ یک پروانه یا اَخذ یک مجوّز تولید، دَرزها زیادی وجود داشت، روزنههای انحراف و رشوه و دلّالی وجود داشت؛ اما امروز همهی این موارد الکترونیکی شده است و تسهیلات بسیار متفاوتی برای تولیدگَران به وجود آمده است.
در مورد افزایش تولید پتروشیمی، این مشعلهای گازی که هَدر میرفت، بحمدالله امروز موفّق شدند تا اینها را کنترل کنند، آنها را تبدیل به موادّ مفیدی برای کشور بنمایند و در مسألهی پتروشیمی تولیدات جدید وُسعت جدیدی را عاید این مملکت نمودهاند.
در مسألهی سرمایهگذاری که سرمایهگذاری در سال ۱۴۰۰ و پیش از آن به صفر رسیده بود؛ اما امروز به ۷/۶ درصد رسیده است و انشاءالله این همراهی ملّت عزیز ما اقتضاء میکند که این سرمایهگذاری به حدّی برسد که خارجیها افتخار کنند که در کشور ما سرمایهگذاری انجام بدهند؛ آن هم سرمایهگذاری که به تولید کشورمان و به ثَبات کشورمان کمک نماید.
تورّم نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده است؛ اما کافی نیست. آنچه که امروز مشکل کشور ماست، یکی مسألهی گرانی خصوصاً گرانی موادّ غذایی است که قِشری از جامعهی ما در فشار سخت هستند که بنده به فدای این قِشر ضعیف بشوم. اینها شهدا را هدیه دادهاند. در آشوبها اینها به میدان میآیند و شهید میدهند. بنده به منزل بعضی از شهدای آشوب از جمله «شهید عجمیان» رفتهام. آهی در بساط ندارند، ولی اینها مدافع دین هستند، اینها مدافع ولایت هستند، اینها مدافع استقلال هستند، اینها مدافع مُستضعفان هستند، اینها مدافع خون شهیدان هستند و نباید اینها فشاری را متحمّل بشوند.
تذکّرات رهبر انقلاب به دولت سیزدهم در ارتباط مؤثر با نُخبگان کشور
اُموری را که رهبر حکیممان به دولت تذکّراً مطرح فرمودند و بنده اطمینان دارم که این دولت از پاکترین دولتهاست، از مردمیترین دولتهاست که مقام معظم رهبری (مُدّ ظلّه العالی) هم به این نکته اشاره کردند و یکی از موارد تَمجید بود که رئیسجمهور شخصاً سادهزیست هستند و دولت ایشان هم سادهزیست است و حضور ایشان در میان مردم یک حضور متواضعانه است، حضور عالِمانه است، با زیّ طلبگی تشریف میآوردند، با مردم مهربانی میکنند و شرایطی را که از نظر مَرکب و سایر اُمور در اختیار دارند یا هزینههای تشریفاتی را به صورت کُلّی حذف کردهاند و شخصاً با سادهترین وَضع در مَرزیترین نقاط کشور حضور پیدا میکنند و در تمام بُحرانها و سختیها همراه مردم رَنجدیده و شهیددادهی ما، بحمدالله رسالت خودشان را ایفا میکنند. اما رَفعکردن تورّم از اساس با وجود اینکه در مورد مسألهی بیکاری هم نرخ بیکاری را کاهش دادهاند، ولی کافی نیست. مسألهی مسکن شروع شده است، ولی در حال حاضر گرانی اجارهی منزلها و کمبود خانه جُزء مشکلات اساسی کشور است. بنده یقین دارم که دولت نسبت به این مسائل بیتفاوت نیست و خودش هم غَم مردم را به جان میخَرد. خودش ناصح است و جُزء شماست؛ ولی بنده به نمایندگی از همهی شما این توقّعات را عرض میکنم. هم انشاءالله وعدههایی را که در مورد مسألهی افزایش جمعیّت دادهاند، عملی کنند و هم در مسألهی تورّم که راه آن بالابُردن تولید است که بحمدالله در این مدّت دو سال ۴۵۰۰ واحد نیمهتعطیل و تعطیل کارگاههای تولیدی را به تولید ۱۰۰ درصدی رساندهاند و این جُزء رکوردهایی بود که این دولت با وجود این مشکلات توانست انجام بدهد. ولی ما هنوز هم از خداوند متعال درخواست میکنیم، با وجود اینکه میدانیم ایشان خودشان اهل دعا و نیایش و توسّل هستند و طبق توصیهی مقام معظم رهبری (مُدّ ظلّه العالی) حضور در دانشگاهها، ارتباط با دانشجوها، ارتباط با اساتید، ارتباط با نخبگان که هم شنیدن انتقادهای آنها و پاسخدادن به آنها و هم احیاناً در مورد مردم ما فکرهای جدیدی که از تجارب داد و ستدشان به دست آوردهاند و یا احیاناً در میان نُخبگان دانشگاهی و حوزوی یک راهی جدیدی به نظرشان رسیده است و یا تجربهای از یک نقطهای در جهان مدّ نظرشان دارند، رئیسجمهور انشاءالله با ارتباط با اینها میتواند قدمهای جدیدی برای پایینآوردن فشار بر این قِشری که همیشه در صحنه هستند و صاحبان اصلی انقلاب هستند و ما به اینها مُباهات میکنیم و در روز آخرت هم همین جمعیّت شهیدداده آبروی ما نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) و ائمهی هدی (سلام الله علیهم اجمعین) و شفیع ما هستند، همچنان توقّع خودمان را از دولت محترم ابراز میکنیم و دعا میکنیم که انشاءالله این مشکلات در این مدّتهای کوتاه کاهش پیدا کند و بر سر سُفرهی مردم مَلموس باشد. این همه پیشرفتهای نظامی و صنعتی و فنّاوری و پزشکی و توسعهی بیمارستانها که خدمتهای بسیاری را انجام دادهاند و آمار آن قابل ارائه در یک جلسه و یک تریبون نیست؛ اما هم از دولت توقّع داریم که از هُنرمندان شایستهای که به مملکت علاقه دارند و مملکتفروش نیستند، از این هُنرمندها و از این نُخبهها و از تریبونهایی که میتوانند حقّ کارِ دولت خدمتگزار را اَدا نماید و مردم را اُمیدوار کند و ایمانها را رُشد بدهد و اُمیدها را بالا ببَرد و جوانها را به صحنه بیاورد، ما توقّع داریم که این کمبود را هم در صحنهی تبلیغات جُبران کنند و هم مسألهی کمبود بودجه که در آن کاهش داریم و باید انشاءالله با عنایت خداوند متعال و با کمک شما مردم صابر، مردمی که انقلاب به آنها تعلّق دارد، رئیسجمهور هم متعلّق به خودشان است، مملکت هم برای خودشان است و این دَرد همه است و دَرمان نیز برای همه است، انشاءالله اگر بتوانند این مشکلات را برطرف نمایند، ما قدرت اوّل را در دنیا ریاضت خواهیم کرد و دشمنان ما در این مسیر مَرعوب میشوند و قدرت نگاه چپداشتن به این کشور را پیدا نمیکنند.
فُرصت زیارت اربعین را غنیمت بشمارید
آخرین عرض بنده این است که این فُرصت زیارت را غنیمت بشمارید. در حدیث آمده است که وقتی زائر امام حسین (علیه السلام) قدمش را برمیدارد، ثواب یک حجّ برایش نوشته میشود؛ وقتی قدمش را بر روی زمین میگذارد، ثواب یک عُمراه برایش نوشته میشود. چنین سفری را که بنده در یک جمعی عرض کردم که یقین دارم این جمعیّت همینگونه نیست؛ «وُجُودُهُ لُطْفٌ وَ تَصَرُّفُهُ لُطْفٌ آخَر[۷]»؛ امام زمان (ارواحنا فداه) به این دلها یک نگاهی کردهاند. همینگونه یک جمعیّت ۲۰ میلیونی در یک محیطی اجتماع نمیکنند و این همه زحمات را به جان نمیخَرند. شما بدانید که در میان این جمعیّت ۲۰ میلیونی نمیشود که امام زمانتان (ارواحنا فداه) حضور نداشته باشند. شما از این حرکت باز نمانید. در مسألهی تبلیغ، هم از سازمان صدا و سیما، هم از وزارت ارشاد، هم از سازمان تبلیغات اسلامی و هم از همهی هُنرمندان توقّع داریم.
تجلیل از شورای عالی تبلیغات و نظامیان جمهوری اسلامی ایران
همچنین از شوری عالی تبلیغات که بنا بود بنده در جلسهی گذشته خطبهی خود از آنها تجلیل نمایم، الحقّ و الانصاف در مواقع خاصّ جُزء ظرفیّتهای بالای کشور ما هستند. در فراهمآوردن حماسهی جمعی مردم ما در طول این ۴۴ سال خدمات اَرزندهای داشتهاند و مسئولین جدید، تازهنَفَس، انقلابی، وِلایی، پایکار و مُصمّم هستند.
نسبت به پدافند که هم جُزء پایگاههای نظامی جمهوری اسلامی است، امیرِ عزیز ما که همهی اینها خودشان میدانند بنده این سپاه پاسداران و ارتشیهایمان را از مُجاهدین صدر اسلام کمتر نمیدانم، همهی آنها را از اولیای الهی میدانم، همهی آنها را رَزمندهی همیشه در سنگر نشستهی آمادهی شهادت و جانفشانی میدانم، در این جهت استفادهی کامل را بُردیم. اُمیدواریم خداوند متعال بر عزّت مردم ما، بر رفاه زندگی مردم ما، بر سامان جوانهای کشور ما و بر رَفع همهی نگرانیها و حقّ قافلهی تبلیغاتی حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) و حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) که راهی بیابانها بود و بلندگوی شهدا بود و دختر اوّلین شخصیّت عالَم ۴۰ منزل با دست بسته رفت، ولی رسالت شهدا را به ما رساند. انشاءالله همهی شما در این مسیر موفّق باشید.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ * بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ * وَ مَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَهُ الْقَدْرِ * لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ * تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ وَ الرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ * سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ[۸]».
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد وَ عَجِّل فَرَجّهُم
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ الی ۲۸٫
[۲] الکافی (ط – الإسلامیه)، جلد ۳، صفحه ۴۲۲.
[۳] جابر بن عبدالله انصارى»، صحابی جلیل القدر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله است که از او تعداد زیادی حدیث در کتب شیعه و سنی نقل شده است. جابر به خاطر روایات خاصی که در فضیلت اهل بیت علیهم السلام نقل نموده و همچنین زیارت امام حسین علیه السلام در روز اربعین شهادت آن حضرت، از صحابیان معروف در بین شیعیان و دارای جایگاه خاصی است. جدّ جابر بن عبدالله، عَمرو بن حرام بن کعب بن غَنْم بود و نسبتش به خَزْرَج می رسید. پدرِ جابر پیش از هجرت پیامبر اکرم به یثرب، مسلمان شد و در بیعت عَقَبه دوم با رسول خدا صلی اللّه علیه وآله پیمان بست و جزو دوازده نقیبی شد که پیامبر آنان را به نمایندگی قبایلشان برگزید. وی در غزوه بدر حضور داشت و در غزوه احد به شهادت رسید. کنیه جابر، به سبب نام فرزندانش، در منابع به صورتهای گوناگون آمده، اما از میان آنها کنیه ابوعبداللّه صحیح تر دانسته شده است. از عبدالرحمان، محمد، محمود، عبداللّه و عقیل، به عنوان فرزندان جابر یاد شده است. از وجود افرادی منتسب به جابر در افریقیه و بخارا گزارشهایی در دست است. در ایران نیز عده ای از نسل او هستند که مشهورترین ایشان شیخ مرتضی انصاری، فقیه و اصولی بزرگ شیعه در دوران معاصر بود. اولین آگاهی ما از زندگی جابر، حضور او با پدرش در بیعت عقبه دوم در سال سیزدهم بعثت است. وی کم سال ترین ناظرِ بیعت اوس و خزرج با پیامبر صلی اللّه علیه وآله بود. باتوجه به سال مرگ و مدت عمرش، احتمالاً در آن زمان حدود شانزده سال داشته است.
پس از هجرت پیامبر اکرم از مکه به مدینه، جابر از جوانانی بود که در بیشتر غزوه ها و سریّه ها حضور داشت و فقط در غزوه بدر و احد غایب بود. عذر حضور نیافتن جابر در این دو غزوه، اطاعت از پدرش بود که او را سرپرست خانواده پرجمعیت خود کرده بود. غزوه حمراءالاسد، که در سال چهارم هجرت و در پی غزوه احد رخ داد، اولین تجربه جنگی جابر بود. به فرموده پیامبر اکرم، فقط شرکت کنندگان در غزوه احد اجازه همراهی با آن حضرت را در این مأموریت نظامی داشتند، اما جابر تنها کسی بود که به رغم غایب بودن در غزوه احد، در این جنگ شرکت کرد، زیرا رسول اکرم عذر وی را پذیرفت. در سال سوم هجرت و پیش از غزوه ذاتُ الرَقاع، جابر با بیوه ای به نام سُهَیْمه، دختر مسعود بن اوس، ازدواج کرد تا بتواند پس از شهادت پدرش، از نُه خواهر خود بهتر سرپرستی کند. در این هنگام جابر با مشکلات مالی دست به گریبان بود و دیونی از پدر خود برعهده داشت. چندی بعد در راه بازگشت از غزوه ذات الرقاع (سال چهارم هجرت) پیامبر اکرم جویای حال جابر شد و آبرومندانه مشکل مالی او را برطرف و برای وی استغفار کرد.
با مرور تاریخ مغازی رسول خدا، معلوم می شود که جابر سهم چشمگیر و برجسته ای در آنها نداشته است. وی جوان مؤمنی بود که همراه دیگر مجاهدان در برخی غزوه ها به همراه پیامبر می جنگید و بعدها گزارشگر برخی از غزوه ها شد. شمار غزوه هایی که جابر در آنها حضور داشت به اختلاف ذکر شده است. به گزارش خود او، از ۲۷ غزوه پیامبر در ۱۹ غزوه شرکت داشته است. جابر در برخی از سریّه ها نیز حضور داشته و در باره آنها گزارش داده است. پس از رحلت پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله، جابر اعتبار خود را حفظ کرد، اما برخلاف شماری از اصحاب، به مشارکت در فعالیتهای سیاسی و نظامی آن روزگار علاقهمند نبود و بیشتر در همان مدینه ثبات داشت؛ تنها می دانیم که به روزگار عمر وی از سوی خلیفه به عنوان «عریف» و نمایندۀ قبیلهای از انصار که بدان تعلق داشت، برگزیده شد. شخصیت جابر در منابع رجالی شیعه محترم و تأیید شده است. وی از اصحاب ائمه علیهم السلام (از امام علی تا امام باقر)، دانسته شده است هرچند که جابر در زمان امامت امام سجاد از دنیا رفت و امام باقر هنگام مرگ جابر، در دوره کودکی یا نوجوانی به سر می برد. در برخی منابع رجالی آمده است که جابر، به دلیل شهرت روایات در مدحش، نیازی به توثیق ندارد.
جابر و امام علی علیه السلام: بر اساس آنچه در منابع امامی شهرت دارد، جابر در کنار سلمان و ابوذر، در شمار ۶ یا ۷ تن از صحابه است که در جریان سقیفه، نسبت به امام علی علیه السلام و شناختن حق امامت و جانشینی پیامبر صلی اللّه علیه وآله برای آن حضرت، به وی وفادار ماندند. جابر در شمار نخستین بیعتکنندگان با امام علی (علیه السلام) به خلافت بود و در جنگ صفین در رکاب آن حضرت به جنگ با معاویه برخاست. کَشّی از رجال شناسان شیعه، جابر را از اعضای گروهی دانسته است که فدایی حضرت علی و همواره گوش به فرمان آن حضرت بودند که به «شُرطه الخمیس» شهرت داشتند.
در آستانۀ شهادت آن حضرت، آنگاه که در ۴۰ قمری بسر بن ارطاه از سوی معاویه به مدینه تاخت و مردم را به بیعت معاویه فراخواند، جابر این امر را «بیعت ضلال» خواند و رفتار معاویه با مردم مدینه را به نقد گرفت، و در سفری که به شام داشت، با وی برخوردی انتقادی کرد و صلۀ او را نپذیرفت. در نگاه جابر، حضرت علی چنان مقامی داشت که در زمان حیات پیامبر اکرم، میزان حق تلقی می شد و منافقان را با بغض داشتن به او می شناختند. جابر از کوچه های مدینه می گذشت و در مجالس انصار شرکت می جست و به ایشان نصیحت می کرد که فرزندان خود را با دوستی علی علیه السلام تربیت کنند و می گفت آن کس که علی را بهترین خلق خدا نداند، ناسپاسی کرده است. سخن معروف جابر درباره حضرت علی که می گوید: «علیٌّ خیرُ البَشر»، الهام بخش مؤلف شیعی به نام جعفر بن احمد قمی شد تا در کتابش به نام «نوادر الاثر فی علیّ خیر البشر»، ثلث روایات خود را از جابر نقل کند.
جابر و امام حسین علیه السلام: در واقعه کربلا و شهادت امام حسین علیه السلام، جابر بن عبداللّه از پیرمردان مدینه، و نگران ذریه رسول خدا بود. امام حسین در مقام احتجاج با لشکریان عبیداللّه بن زیاد، جابر را از جمله شاهدان سخن خود معرفی کرده است. در اربعین شهادت امام حسین، جابر اولین زائر قبر امام بود و عطیه عوفی او را در این سفر همراهی می نمود. در این زمان جابر نابینا شده بود و با توجه به جایگاه رفیع او در بین مسلمانان به عنوان صحابی بزرگ پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله، زیارت او حاوی پیام ویژه تایید قیام امام حسین علیه السلام و اهتمام به زیارت آن حضرت بوده است.
در کتاب «بشاره المصطفى» چگونگی این زیارت به نقل از عطیه عوفى چنین آمده است: «همراه جابر بن عبداللّه انصارى، براى زیارت قبر حسین بن على علیه السلام حرکت کردیم. هنگامى که به کربلا رسیدیم، جابر به کرانه فرات نزدیک شد و غسل کرد و پیراهن و ردایى به تن کرد و کیسه عطرى را گشود و آن را بر بدنش پاشید و هیچ گامى برنداشت، جز آن که ذکر خداى متعال گفت تا این که به قبر، نزدیک شد و [به من] گفت: دست مرا بر قبر بگذار. چون دست او را بر قبر گذاشتم، بیهوش بر روى قبر افتاد. کمی آب بر او پاشیدم و هنگامى که به هوش آمد، سه بار گفت: اى حسین! آنگاه گفت: دوست، پاسخ دوست را نمى دهد؟! سپس گفت: چگونه پاسخ دهى، در حالى که خون رگهایت را بر میان شانه ها و پشتت ریختند و میان سر و پیکرت، جدایى انداختند؟! گواهى مى دهم که تو، فرزند خاتم پیامبران و فرزند سَرور مؤمنان و فرزند هم پیمان تقوا و چکیده هدایت و پنجمین فرد از اصحاب کسایی و فرزند سالار نقیبان و فرزند فاطمه، سَرور زنانى؟! و چگونه چنین نباشى در حالى که از دست سَرور پیامبران غذا خورده اى و در دامان تقواپیشگان، پرورش یافته اى و از سینه ایمان شیر نوشیده اى و با اسلام، تو را از شیر گرفته اند. پاک زیستى و پاک رفتى؛ اما دلهاى مؤمنان، در فراق تو خوش نیست، بى آن که در این تردیدى رود که همه اینها به خیرِ تو بود. سلام و رضوان خدا بر تو باد! و گواهى مى دهم که تو بر همان روشى رفتى که برادرت یحیى بن زکریا رفت. آنگاه جابر، دیده خود را گِرد قبر چرخاند و گفت: سلام بر شما، اى روح هایى که گرداگردِ حسین فرود آمده، همراهش شدید! گواهى مى دهم که نماز را به پا داشتید و زکات دادید و به نیکى فرمان دادید و از زشتى، بازداشتید و با مُلحدان جنگیدید و خدا را پرستیدید تا به شهادت رسیدید. سوگند به آن که محمّد را به حق برانگیخت، در آنچه به آن درآمدید با شما شریک هستیم. به جابر گفتم: اى جابر! چگونه [با آنان شریک باشیم]، با آن که ما نه به درّه اى فرود آمدیم و نه از کوهى بالا رفتیم و نه شمشیرى زدیم، در حالى که اینان سرهایشان از پیکر جدا شد و فرزندانشان یتیم و زنانشان بیوه شدند؟! جابر گفت: اى عطیه! شنیدم که حبیبم پیامبر خدا صلى الله علیه و آله مى فرماید: «هر کس گروهى را دوست داشته باشد، با آنان محشور مى شود و هر کس کارِ کسانى را دوست داشته باشد، در کارشان شریک مى شود» و سوگند به آن که محمّد را به حق به پیامبرى برانگیخت نیت من و همراهانم همان است که حسین علیه السلام و یارانش بر آن رفته اند».
جابر و امام سجاد علیه السلام: در آغاز امامت امام سجاد علیه السلام یاران وی انگشت شمار بودند و جابر نیز از اندک یاران آن امام بود و به سبب سالخوردگی از تعقیب حجاج بن یوسف در امان مانده بود. جابر و امام باقر علیه السلام: ماجرای ملاقات جابر بن عبداللّه با امام باقر علیه السلام در منابع گزارش شده است. جابر از پیامبر اکرم شنیده بود که تو چندان عمر می کنی که فرزندی از ذریه من و همنام من را ملاقات می کنی، او شکافنده علم (یَبْقَرُ العلم بَقْراً) است، پس سلام مرا به او برسان. جابر پیوسته در پی یافتن این فرزند بود تا جایی که در مسجد مدینه صدا می کرد: «یا باقَرالعلم»! سرانجام روزی محمد بن علی را یافت و سخن پیامبر را یادآور شد، کودک را بوسید و سلام پیامبر را به او رساند. جابر انصاری از آن گروه صحابه است که احادیث فراوانی از پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله نقل کرده است؛ از این رو، او را حافظ سنّت نبوی و مُکْثِر در حدیث خوانده اند. در منابع روایی و سیره و تاریخ، به روایات جابر استناد بسیار شده و روایات وی مورد توجه مذاهب اسلامی بوده است.
جابر چندان جویای یافتن معارف دینی بود که برای شنیدن بی واسطه حدیث پیامبر از یکی از صحابه، به شام سفر کرد. این شوق، جابر را در پایان عمر بر آن داشت که چندی مجاور خانه خدا شود تا احادیثی بشنود. جابر انصاری در مسجد نبوی حلقه درس داشت و حدیث املا می کرد و شماری از تابعین از وی علم می آموختند و حدیث او را می نوشتند. نام جابر انصاری در نقل احادیث مشهور شیعی آمده است، از جمله در نقل حدیث غدیر، حدیث ثقلین، حدیث مدینه العلم، حدیث منزلت، حدیث ردّ شمس و حدیث سدّالابواب. وی همچنین راوی احادیثی بوده که در آن رسول خدا صلی اللّه علیه وآله امامان پس از خود را نام برده و نیز ویژگیهای حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف را شناسانده است. «حدیث لوح» از جمله احادیث مشهور است که جابر آن را روایت کرده و نامهای دوازده امام جانشین پیامبر در آن آمده است.
از جابر افراد فراوانی نیز حدیث نقل کرده اند. از مشهورترین راویان حدیث از جابر، سعیدبن مُسیِّب، حسن بن محمدبن حنفیه، عطاء بن أبی رباح، مجاهد بن جَبر، عمرو بن دینار مکی، عامر بن شَراحیل شعبی و حسن بصری بودند. از امامان شیعه، امام باقر علیه السلام، و نیز امام صادق و امام کاظم علیهما السلام به نقل از امام باقر، چند حدیث نبوی از جابر بن عبداللّه نقل کرده اند. جابر در حوزه احکام فقهی صاحب رأی بوده و فتوا می داده و از این رو، ذهبی او را «مفتی مدینه» و مجتهد و فقیه خوانده است. بر اساس طبقه بندی ابن سعد در الطبقات الکبری، جابر جزو «اصحاب مفتی و مقتدا» یا «اهل العلم و الفتوا» قرار نگرفته، اما باتوجه به آرای فقهی و فتواهای جابر، دیدگاه ابن حزم که وی را از مفتیان متوسط صحابه دانسته است، موجه به نظر می رسد. روایات فقهی جابر که در کتابهای چهارگانه شیعه آمده، اندک است. شیخ طوسی در کتاب «الخلاف»، در مواردی آرای فقهی جابر را نقل کرده است. در تفسیر قرآن کریم، از جابر روایات بسیاری نقل شده که در منابع تفسیری به آنها استناد گردیده است. آرای تفسیری جابر در باره برخی آیات قرآن، همسو با دیدگاه تفسیری شیعه است.
جابر بن عبدالله انصاری در پایان عمر خود، یک سال در جوار خانه خدا در مکه زیست. در آن مدت، بزرگانی از تابعین، مانند عطاء بن ابی رَباح و عمرو بن دینار، با وی دیدار کردند. جابر در اواخر عمر نابینا شد. وی در مدینه درگذشت. مِزّی روایتهایی در باره سال وفات جابر آورده است که هریک تاریخ متفاوتی را، بین سالهای ۶۸ تا ۷۹ قمری، ذکر کرده اند و در یک خبر، به نقل از جمعی از مورخان و محدّثان، از وفات جابر در سال ۷۸ قمری و در ۹۴ سالگی سخن گفته و اشاره کرده است که اَبان بن عثمان، والی مدینه، بر وی نماز گزارد.
[۴] سوره مبارکه اخلاص.
[۵] سازمان همکاری شانگهای Shanghai Cooperation Organization (SCO) سازمانی بیندولتی و با هدف همکاریهای امنیتی، انرژی، سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی تاسیس شدهاست. این سازمان در سال ۲۰۰۱ میلادی توسط رهبران کشورهای چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، جمهوری تاجیسکتان تشکیل شد. شانگهای ۵ سازمانی است که در سال ۱۹۹۶ میلادی تاسیس شد. و پس از عضویت ازبکستان تغییر نام داد و به سازمان همکاریهای شانگهای مشهور شد. زبان رسمیکاری سازمان همکاریهای شانگهای چینی و روسی است. در سازمان همکاریهای شانگهای به جز شش کشور اصلی، چهار عضو هند، ایران، مغولستان و پاکستان به عنوان ناظر در این سازمان عضویت دارند. افغانستان، نماینده آ سه آن، اتحادیه کشورهای جنوبشرق آسیا و نماینده CIS کشورهای مستقل مشترکالمنافع به عنوان مهمان در نشستهای سازمان همکاریهای شانگهای شرکت میکنند. در ۲۶آوریل سال ۱۹۹۶و در شهر شانگهای چین پنج کشور جمهوری فدراتیو روسیه، جمهوری خلق چین، جمهوری قزاقستان، جمهوری قرقیزستان و جمهوری تاجیسکتان با هدف تقویت اعتماد متقابل و خلع سلاح در مرزهای طولانی خود، تشکّلی بهنام “شانگهای”را تاسیس کردند. البته پیش از آن در سفر گورباچف رئیس جمهور وقت اتحاد جماهیر شوروی به چین در سال ۱۹۸۹، مذاکرات سطح بالایی در خصوص حل و فصل اختلافات مرزی آعاز شده بود، لیکن پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، هرکدام از جمهوریها این مذاکرات را بهتنهایی پی گرفته بودند. دو موافقتنامه امضاشده توسط سران پنج کشور قزاقستان، چین، قرقیزستان، روسیه و تاجیکستان بهترتیب در سال ۱۹۹۶در شهر شانگهای و در سال ۱۹۹۷در شهر مسکو پیرامون اعتمادسازی در مناطق مرزی و خلاصه اسناد امضاشده در جریان نشستهای آلماتی (۱۹۹۸)، بیشکک (۱۹۹۹) و دوشنبه (۲۰۰۰)، مقدمات جدّی تقویت و گسترش تعاملات و همکاریهای دیپلماتیک و منطقهای این کشورها و زمینهساز حقوقی شکلگیری سازمان همکاری شانگهای گردید.
سرانجام در پنجمین اجلاس سران در شهر شانگهای چین در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۳۸۰ (۱۵ ژوئن ۲۰۰۱) کشورهای عضو شانگهای، جمهوری ازبکستان را نیز بهعضویت پذیرفتند و با امضای بیانیهای، تشکیل سازمان همکاری شانگهای را اعلام نمودند. یک سال بعد و در اجلاس سران در شهر پترزبورگ (ژوئن ۲۰۰۲)، ساختار سازمانی مورد توافق قرار گرفت و سند آن به امضا رسید؛ در آن سند، مباحث مربوط به تشکیلات حقوقی، سیاسی، اصول و اهداف سازمان مشخص گردید. اعضای سازمان همکاری شانگهای (SCO) با داشتن مساحتی معادل ۳۰ میلیون و ۱۸۹ هزار متر مربع، سه پنجم از مساحت آسیا و با جمعیتی در حدود یک و نیم میلیارد نفر، چیزی حدود یک چهارم جمعیت کره زمین را در اختیار دارند. همکاری اقتصادی کشورهای عضو، بهعنوان یکی از اولویتهای فعالیتی سازمان شانگهای، شناخته شده است. همکاریهای اقتصادی و تجاری در گام دوم پس از رفع مسائل امنیتی و سیاسی، مورد توجه قرار گرفت. در نخستین ملاقات سران کشورهای عضو در تاریخ ۱۴سپتامبر ۲۰۰۱در شهر آلماتی، یادداشتی بین این کشورها در مورد اهداف و محورهای اصلی همکاری اقتصادی و منطقهای و همچنین ایجاد شرایط مساعد در زمینه تجارت و سرمایهگذاری به امضا رسید. عضویت در سازمان همکاری شانگهای به اشکال مختلف؛ عضویت دائم، عضویت ناظر، عضویت میهمان و عضو گروه تماس تقسیم میشود. در حال حاضر (۲۰۱۰) ۶ کشور جمهوری خلق چین، فدراسیون روسیه، جمهوری قزاقستان، جمهوری قرقیزستان، جمهوری تاجیکستان و جمهوری ازبکستان، عضو دائم، ۴کشور جمهوری اسلامی ایران، پاکستان، هند و مغولستان، اعضای ناظر SCO را تشکیل میدهند. ۲ کشور بلاروس و سریلانکا اعضای میهمان و افغانستان بهعنوان تنها عضو گروه تماس SCO بهحساب میآیند. عضویت در سازمان همکاری شانگهای برای سایر دولتهای منطقه، براساس اهداف و اصول مندرج در منشور سازمان، در صورت درخواست رسمی کشور درخواستکننده و پیشنهاد شورای وزیران امور خارجه SCO و پذیرش عضو جدید توسط شورای سران کشورها، امکانپذیر است.
[۶] بریکس (به انگلیسی: BRICS) نام گروهی از کشورها به رهبری قدرتهای اقتصادی نوظهور است و عنوان آن کوتهنوشتی است که از به هم پیوستن حروف اول نام انگلیسی آن کشورها یعنی برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی ساخته شدهاست. در ابتدا نام این گروه بریک نام داشت اما پس از پیوستن آفریقای جنوبی، به بریکس تغییر نام یافت. در ۲۴ اوت ۲۰۲۳، مقرر شد که از ۱ ژانویه ۲۰۲۴، شش کشور آرژانتین، اتیوپی، امارات متحده عربی، ایران، عربستان سعودی و مصر به جمع این گروه اضافه شوند. هرچند اعضای گروه بریکس همگی به غیر از روسیه در ردهٔ کشورهای درحال توسعه یا اقتصادهای درحال ظهور هستند، اما عموماً به واسطهٔ اقتصادهایی با رشد پرشتاب و فراگیر و نفوذ تأثیرگذار بر امور جهانی و منطقهای از دیگر کشورها متمایز میشوند. بریکس نمایانگر نیمی از جمعیت جهان است و ۲۸٪ قدرت اقتصادی دنیا را در اختیار دارد. در سال ۲۰۱۲ ترکیببندی اسمی تولید ناخالص داخلی این گروه، ۱۳٫۶ تریلیون دلار آمریکا است. هو جینتائو، رئیسجمهور پیشین چین معتقد است که گروه کشورهای عضو بریکس، حامی و ارتقادهندهٔ وضعیت کشورهای درحال رشد و نیرویی برای حفظ صلح جهان هستند. ایدهٔ شکلگیری گروهی به نام بریک، در سال ۲۰۰۱ توسط مؤسسه سرمایهگذاری گلدمن ساکس، به منظور پیشبینی وضعیت اقتصادی جهان و قدرتهای برتر آن در نیم قرن آینده مطرح گردید. جیم اونیل اولین بار نام مخفف این گروه را در سر تیتر یک روزنامهٔ اقتصادی به کار برد. در ۶۱اُمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد وزرای امور خارجهٔ کشورهای برزیل، روسیه، هند و چین گفتگوهای مقدماتی را آغاز کردند. بعد از این اجلاس، رهبران ارشد بریک، در ۴ نشست دیپلماتیک دیگر (یکاترینبورگ، سائوپائولو، ژاپن و لندن) به منظور محکم ساختن پایههای شکلگیری این گروه شرکت کردند.
[۷] کشف المراد، ص ۱۸۲، ط مؤسسه امام صادقعلیه السلام ، در برخی از نسخه ها «و عدمه » به جای «غیبته » آمده است، ولی صحیح تر همان است که نقل کردیم.
«وُجُودُهُ لُطْفٌ وَ تَصَرُّفُهُ لُطْفٌ آخَر وَ غَیْبَتُهُ مِنَّا».
[۸] سوره مبارکه قدر.
پاسخ دهید