در آیه ۱۰۸ سوره طه منظور از «داعی که در او هیچ کژی نیست»، چیست؟
آیه ۱۰۸ سوره طه، مربوط به برپایی قیامت بوده که دعوتکننده الاهى، مردم را به جمع در محشر و حساب دعوت مىکند و همگى بىکم و کاست، دعوت او را لبّیک مىگویند و از او پیروى مىنمایند.
و مقصود از «داعی» که به معنای «دعوت کننده» می باشد، طبق نظر مفسران، اسرافیل و یا حضرت امام علی (ع) است.
پاسخ تفصیلی
آیه شریفه: «در آن روز همگى از دعوتکننده الاهى که هیچ انحراف و کجی ندارد، پیروى کرده (و دعوت او را به حیات مجدد لبیک مىگویند) و همه صداها در برابر (عظمت) خداوند رحمان خاضع مىگردد، و جز صداى آهسته چیزى نمىشنوى».[۱]
آیه شریفه، مربوط به برپایی قیامت بوده که دعوت کننده الاهى، مردم را به جمع در محشر و حساب دعوت مىکند و همگى بىکم و کاست، دعوت او را لبّیک مىگویند و از او پیروى مىنمایند.[۲]
در قرآن دقیقاً مشخص نشده است که «داعی» چه کسی است[۳] و به همین جهت، میان مفسران بحث به میان آمده که مقصود از این دعوت کننده چه کسی است:
۱ – اکثر مفسران بر این عقیده هستند که منظور، حضرت «اسرافیل» است.[۴]
۲ – برخی با استناد به روایت، منظور از این دعوت کننده را حضرت امام علی (ع) می دانند.[۵]
و جمله« لا عِوَجَ لَهُ» (هیچ انحراف و کجى ندارد) ممکن است توصیف براى دعوت این دعوتکننده بوده باشد و یا توصیفى براى پیروى کردن دعوت شدگان و یا هر دو.
جالب توجه این که همان گونه که سطح زمین آن چنان صاف و مستوى مىشود که کمترین اعوجاجى در آن نیست، فرمان الاهى و دعوت کننده او نیز آن چنان صاف و مستقیم و پیروى از او آن چنان مشخص است که هیچ انحراف و کجى در آن نیز راه ندارد.[۶]
منبع:اسلام کوئست
پی نوشت:
[۱] . طه، ۱۰۸: “یَوْمَئِذٍ یَتَّبِعُونَ الدَّاعِیَ لا عِوَجَ لَهُ وَ خَشَعَتِ الْأَصْواتُ لِلرَّحْمنِ فَلا تَسْمَعُ إِلاَّ هَمْسا“.
[۲] . مکارم شیرازى، ناصر،تفسیر نمونه، ج۱۳، ص ۳۰۳، دار الکتب الإسلامیه، تهران،چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
[۳] . همان، ج۱۳، ص ۳۰۳.
[۴] . طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص ۵۰، انتشارات ناصر خسرو،تهران،چاپ سوم،۱۳۷۲ش؛حسینى همدانى، سید محمد حسین،انوار درخشان، ج۱۰، ص ۵۱۲، کتاب فروشی لطفی،تهران،چاپ اول، ۱۴۰۴ق؛ اسفراینى، ابوالمظفر شاهفور بن طاهر،تاج التراجم فی تفسیر القرآن الاعاجم، ج۳، ص ۱۳۹۳، انتشارات علمى و فرهنگى،تهران،چاپ اول،۱۳۷۵ش؛فیض کاشانى، ملا محسن،تفسیر الصافی، ج۳، ص ۳۲۰،انتشارات صدر،تهران،چاپ دوم،۱۴۱۵ق؛ بیضاوى، عبدالله بن عمر، انوارالتنزیل و اسرارالتأویل،ج۴،ص۳۹، دار احیاء التراث العربى،بیروت،چاپ اول،۱۴۱۸ق؛ فخرالدین رازى، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب،ج۲۲،ص۱۰۱، دار احیاء التراث العربى،بیروت،چاپ سوم،۱۴۲۰ق.
[۵] . بحرانى، سید هاشم،البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص ۷۷۷، بنیاد بعثت،تهران،چاپ اول، ۱۴۱۶ق. روایت این است:محمد بن العباس، قال: حدثنا محمد بن همام بن سهیل، عن محمد بن إسماعیل العلوی، عن عیسى بن داود، عن أبی الحسن موسى بن جعفر، عن أبیه (علیهم السلام)، قال: «سألت أبی عن قول الله عز و جل:یَوْمَئِذٍ یَتَّبِعُونَ الدَّاعِیَ لا عِوَجَ لَهُ قال: الداعی أمیر المؤمنین (علیه السلام)».(مجلسی،محمدباقر،بحارالانوار،ج۳۶،۱۲۷،مؤسسه الوفاء بیروت،لبنان،۱۴۰۴ق.
[۶] . تفسیر نمونه، ج۱۳، ص ۳۰۳.
پاسخ دهید