اگر فرزند به کسی حرف زشت زد، والدین چگونه با طرف مقابل برخورد کنند؟

جواب:این طور نیست که حرف زشت زدن بچّه ها برای عصر حاضر و زمان حال باشد؛ یعنی از قدیم این حالت بوده و حتی ما روایاتی را در مذمّت ناسزاگویی داریم و همچنین آیات قرآنی که کلام زشت را مذمّت می کند.

والدین باید در برابر این مشکل چه کاری انجام بدهند؟ آیا  باید کاری کنند که اصلاً بچّه ها حرف زشت یاد نگیرند؟ اگر این کار می شد که خیلی خوب بود؛ یعنی ما می توانستیم یک کاری کنیم که بچّه های ما اصلاً حرف زشت یاد نگیرند؛ ولی ظاهرا این کار نشدنی است. یک از خسارت هایی که ما برای اجتماعی شدن فرزندانمان می دهیم، این است که آنها یاد می گیرند که حرف بد به هم دیگر بزنند. در این رابطه برخورد ما و محیط تربیتی با آنها خیلی مهمّ است.

پیشگیری بهتر از درمان است

اوّلین نکته این است که ما نباید بچّه های خود را این قدر رهاء بکنیم تا به مرحله ی توهین کردن به همدیگر برسند. مطمئن باشید که بچّه ها تا به هم می رسند، توهین نمی کنند. حالا در قدیم گاهی اوقات می گفتند: بعضی از آدم هایی که لات و منحرف هستند تا به هم می رسند، سلام و علیک کردنشان هم توهین به همدیگر است؛ ولی در بچّه ها این طور نیست. بچّه های ما این طور نیستند که تا به هم برسند، توهین کنند. مطمئناً آن محیط، محیط مناسبی برای بازی کردن آن ها نیست؛ چراکه منجر به این می شود که آنها عصبانی شوند. وقتی که آستانه ی تحمّل پذیری فرزندان پایین باشد، اوّلین کاری که می کنند این است که یا همدیگر را می زنند و یا به هم دیگر حرف زشت می گویند؛ لذا در این موضوع والدین باید بحث پیشگیری را در دستور کار خود قرار بدهند؛ یعنی نگذارند که بچّه ها به این مرحله ی پرخاشگری کلامی و پرخاشگری فیزیکی برسند.

برخورد ما با طرف مقابل

نکته ی دوّم؛ اگر یک موقع بچّه ی ما به یک آدم هم سن و سال یا بزرگ تر از خودش این حرف را زد، در اینجا ما باید چه کار کنیم؟ خصوصاً اگر طرف مقابل شاکی شده باشد. در اینجا ما بزرگ ترها باید این دعوا را حلّ و فصل کنیم؛ یعنی این دعوا را در بین بچّه ها نیاوریم. ما بزرگ ترها زبان همدیگر را بهتر می فهمیم؛ اگر مادرش به ما گفت: بچّه ی تو حرف زشت زد، ما به او بگوییم: بله، من از شما معذرت می خواهم؛ نباید این حرف را بزند؛ ولی من فکر می کنم اگر الان او را مجبور کنم که از بچّه ی شما معذرت خواهی کند، دفعه ی بعد رفتارش بدتر می شود؛ البته باید این حرف ها، دور از چشم بچّه ها باشد. لذا ما به نیابت از فرزندمان عذرخواهی می کنیم و به آن مادر می گوییم: شما هم به نیابت از فرزندتان عذرخواهی من را بپذیرید.

عذر خواهی کردن بزرگ تر ها

بعد از عذر خواهی به آن مادر بگوییم: دیگر این عذر خواهی کردن را به بچّه ی خودتان هم نگویید؛ چراکه ممکن است او حسّاس شود؛ ممکن است برای او این معذرت خواهی بد باشد و در آینده او را بر روی این کلمات حسّاس کند؛ چراکه با بروز دوباره ی این اتّفاق بچّه ها شاکی می شوند و دائم پیش بزرگ ترها گله می کنند که: دیدی فلانی دوباره فلان حرف را زد، پس باید بیاید و از من معذرت خواهی کند! لذا برای تربیت فرزند طرف مقابل هم این مسئله خوب نیست؛ ما بزرگ ترها باید با همدیگر این موضوع را حلّ و فصل کنیم.

نادیده گرفتن، یک روش تربیتی است

چرا ما می گوییم که اگر بچّه ها احیاناً حرف زشتی هم زدند، برای اوّلین بار آن را نادیده بگیریم؟! ما عرض کردیم روش ها و اصول مختلفی در تربیت وجود دارد. همان طور که ما می گوییم: موعظه کردن یک روش تربیتی است و اگر کسی اشتباه کرد، باید بنشینیم و با او صحبت کنیم یا همان طور که تشویق یک روش تربیتی است، اگر کسی کار خوبی کرد، با تشویق کردن آن را در وجودش نهادینه کنیم.

نادیده گرفتن هم خودش یک روش تربیتی است و باید به این روش توجّه کنیم؛ یعنی ما در جاهایی حرف زشت بچّه ی خود را نادیده بگیریم تا دیگر او آن را تکرار نکند. اگر همان جا ما روی حرف ناپسند فرزند خود حسّاس شدیم و به او گفتیم: ای داد بیداد این چه حرفی بود که تو زدی! یک فلفلدان هم بیاوریم و بگوییم: نگاه کن این فلفل برای بچّه هایی است که حرف بد می زنند! در واقع ما با این کار داریم به او می گوییم که این حرف، حرف بدی است و اگر آن را بزنی، ما ناراحت می شویم و از فردا این فرزند هر کس را بخواهد ناراحت کند، این حرف بد را می زند؛ چون تحمّل پذیری بچّه ها بالا نیست تا بتوانند خودشان را کنترل کنند و وقتی عصبانی می شوند، اصلا در ضمیر ناخداگاهشان می خواهند طرف مقابل را عصبانی کنند.