مدگرا بودن چه عیبى دارد؟ مگر نه آن است که انسان ذاتا تنوع طلب است و سرانجام باید مد جدیدى بیاید وگرنه براى همیشه همه تقریباً مثل هم باقى مى مانند! این سؤال براى من مطرح است که آیا مى توان از مد خوب و بد سخن گفت و یکى را انتخاب کرد؟
انسان به طور فطرى، زیبایى را دوست دارد و از مشاهده زیبایى لذت مى برد. تغییر لباس، لوازم زینتى و آرایش افراد نیز در همین راستا قرار دارد. به همین دلیل است که خودآرایى و زینت دادن از سنت هاى ثابت و دایمى است و به موازات ترقى و تنزل فرهنگ و مدنیت، ترقى و تنزل مى نماید، به طورى که از کهن ترین روزگاران نیز در هر ملت و اجتماعى، «مد» به نوعى مرسوم بوده است.
بنابراین مدگرایى نه به طور مطلق قابل رد است و نه پذیرش کامل و بى چون و چرایى آن عاقلانه به شمار مى آید؛ بلکه میانه روى در مدگرایى و مراقبت بر هماهنگى آن با فرهنگ و مذهب و ملیت خویش، مناسبت ترین راه مواجهه با مد و مدگرایى است.
گستره مد به اندازه گستره زندگى انسان است و تمامى شئون آن را در بر مى گیرد. با وجود آن که مد و مدگرایى همه قلمرو زندگى اجتماعى را در بر مى گیرد، پوشاک و سبک و شیوه آرایش، شاخص ترین قلمرو مدگرایى محسوب مى شوند.
از آن جا که مدگرایى به همراه خود شیوه هاى رفتارى، هنجارى، ارزش هاى خاصى را بین جوانان و بلکه همه جامعه به دنبال دارد، از این رو لازم است جوانان با توجه به آسیب هاى پیش رو، با هوشیارى نسبت به این موضوع برخورد نموده، براساس ضوابط شناخته شده، مد مورد نظر خود را انتخاب نمایند. در اینجا به پاره اى از این ضوابط اشاره مى نماییم:
۱ – عدم خودباختگى
در هر جامعه اى، نوع لباس افراد، علاوه بر آن که تابع شرایط اقتصادى، اجتماعى و اقلیمى آن جامعه است، تابع جهان بینى، ارزش ها و باورهاى حاکم بر فرهنگ آن جامعه نیز مى باشد. لذا همراهى و تقلید کورکورانه یک کشور با فرهنگ بیگانه، به معناى از دست دادن استقلال فکرى، فرهنگى، اقتصادى و سیاسى است به بیان امیرالمؤمنین (علیه السلام) : «این امّت تا هنگامى که لباس عجم (کفّار و بیگانگان) را نپوشند و غذاى آنان را نخورند، در خیر و سعادت اند. هرگاه چنین کنند خداوند آنان را سرافکنده خواهد کرد».[۱]
متأسفانه امروزه بسیارى از رفتارها و هنجارهایى که به عنوان مُد در جامعه ما مطرح است، برگرفته از الگوهاى بیگانه و غیرخودى است و تقلید کورکورانه از فرهنگ غربى را القا مى کند.
مقام معظم رهبرى نیز با توجه به همین امر نسبت به تقلید کورکورانه از مدهاى غربى هشدار داده و فرموده اند: «… تقلید فرهنگى خطر خیلى بزرگى است؛ اما این حرف اشتباه نشود با اینکه بنده با مُد و تنوع و تحول در روش هاى زندگى مخالفم؛ نه خیر. مُدگرایى و نوگرایى اگر افراطى نباشد، اگر روى چشم و هم چشمى رقابت هاى کودکانه نباشد، عیبى ندارد. لباس و رفتار و آرایش تغییر پیدا مى کند، مانعى هم ندارد؛ اما مواظب باشید قبله نماى این مُدگرایى، به سمت اروپا نباشد؛ این بد است! اگر مدیست هاى اروپا و امریکا در مجلاتى که مُدها را مطرح مى کنند، فلان طور لباس را براى مردان یا زنانِ خودشان ترسیم کردند، آیا ما باید اینجا در همدان یا تهران یا در مشهد آن را تقلید کنیم!؟ این بد است».[۲]
۲ – عدم معارضه با دین
اگر مد، متناسب با هویت ملى و تاریخى و هماهنگ با حفظ اصول و معیارهاى ارزشى و اخلاقى جامعه باشد، مورد قبول شرع خواهد بود. اما مدگرایى گاهى در تعارض مستقیم با دستورات دین و به تجمّل گرایى، اشرافى گرى، اسراف، تکبّر، فساد، خودنمایى افراطى، شهوت رانى و فخرفروشى و گناه مبدل مى شود.
برخى از مدها در ظاهر هیچ گونه تعارضى با دستورات دین ندارند؛ اما محتوا و پیامى که آن مد به همراه دارد کاملاً در تعارض با دستورات دین مى باشد؛ مانند برخى از نمادهاى گروه هاى شیطان پرستى.
۳ – حفظ سلامتى
بسیارى از مدهاى امروزى مانند لباس هاى تنگ و چسبان، آرایش غلیظ، تاتو، پیرسینگ، کاهش وزن افراطى (جهت حفظ تناسب اندام براى مدل هاى مانکنى) و جراحى هاى زیبایى (مانند جراحى بینى)، مشکلات فراوان جسمانى را براى افراد مدگرا به دنبال آورده است. متأسفانه از امورى که بسیارى از جوانان و نوجوانانى مدگرا نسبت به آن کم توجهى مى نمایند، از دست دادن سلامتى است.
۴ – حفظ استقلال شخصیت
مدگرایى بدون تفکر و منطق و احساسى و لجام گسیخته که از بین برنده هویت است، امرى خطا و خطرناک است. پیروى از الگوها و مدهاى غربى و پوشیدن لباس هایى با برندهاى خارجى و یا تقلید از مدل موى سر فلان فوتبالیست و یا هنرپیشه و خواننده نمى تواند به انسان شخصیت ببخشد و این گونه مدگرایى ها، انسان را از رشد علمى و معنوى بازمى دارد و استقلال شخصیت او را خدشه دار مى سازد.
۵ – حفظ اصالت بومى
اگر مد تقلیدى از گزاره هاى مربوط به مبانى فکرى یک جامعه دیگر باشد، جعلى است و نوعى حرکت تقلیدى شمرده مى شود. مثل تقلید از نوع پوشش جنبش هاى اعتراضى کشورهاى دیگر که در آنجا یک مسأله اصیل براى آن جامعه است؛ ولى وقتى وارد جامعه غریبه اى مثل جامعه ما مى شود، طبیعى است که جعلى جلوه نماید. از این منظر وقتى ما نگاه مى کنیم، مى بینیم که کارکردها و ارزیابى ها و چارچوب ها تفاوت دارد.[۳]
مدى که از سوى افراد مورد استفاده قرار مى گیرد، باید ریشه در باورهاى دینى، فرهنگى و ملى داشته باشد تا سبب تقویت فضایل و منشأ پیامدهاى مثبتى گردد.[۴] در غیر این صورت همچون حبابى بر سطح آب، مدت کوتاهى مى درخشد؛ اما پس از آن مد و شخصیت کاذب مدگرا در جامعه گم و محو مى شود.[۵]
پی نوشت ها
[۱] – بحارالأنوار، ج۶۳، ص ۳۲۳٫
[۲] – بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جوانان، اساتید، معلمان و دانشجویان دانشگاه هاى استان همدان، ۱۷/۴/۱۳۸۳٫
[۳] – مدگرایى در واقع نوعى نوگرایى است، گفت و گویى با دکتر حسن عباسى، پرسمان، شماره ۱۰، تیر ۱۳۸۲٫
[۴] – مُدگرایى، جواد همتى، صباح، شماره ۱۷ و ۱۸، پاییز و زمستان ۱۳۸۴٫
[۵] – احسان لطیفى، سامانه تحقیقات فرهنگى راهبردى فاحص، http://fahes.ir.
پاسخ دهید