کتاب الکامل” ابن اثیر ” با وجود گذشت سه قرن پس ازطبری باز هم برگرفته از تاریخ طبری است
۲- کتاب مثیر الاحزان “ابن نما” هم اثر خود به نام در باره واقعه عاشورا رادر سه مقصد تدوین و تنظیم کرده است مقصد اول در باره امور پیش از نبرد عاشورا و مقصد دوم حوادث کربلا و مقصد سوم در باره امور پس از شهادت است۳- کتاب الحدائق “محلی”از علما و اندیشمندان زیدیه در ضمن بحث از امامانی که بر ضد حاکمان زمان خود قیام مسلحانه کرده اند به نقل مناقب و زندگی امام حسین (ع) پرداخته است . ۴- کتاب تذکره الخواص ” ابن جوزی “هم در باب نهم به شرح زندگی و قیام امام حسین (ع) پرداخته ،نکته شایان توجه اینکه برخی ازمقتل های مورخان متقدم نزد ابن جوزی موجود بوده که در یورش مغول به بلاد اسلامی از بین رفته است . ۵-کتاب درر السمط ” ابن ابار بلنسی” مرثیه ای منثور برای امام حسین (ع) و خاندانش نوشته که نثر آن پیچیده ، مسجع و دارای آرایه های ادبی و انشای آن به سبک مقامات و متن آن نیزمختصر است .۶-کتاب ترجمه الحسین از ” ابن عدیم “با ۲۴۸ حدیث و گزارش در باره امام حسین (ع) و عاشورا است.۷-کتاب الملهوف ” سید بن طاوس ” ساختار و فصول این اثر در سه مسلک تدوین و نگارش یافته نخست امور متقدم بر جنگ ،دوم شرح نبرد عاشورا و مسلک سوم حوادث پس از شهادت . ۸-کتاب کشف الغمه از “عیسی اربلی” که جلد نخست این کتاب مربوط به زندگانی پیامبر (ص) و امیر المومنین (ع) است جلد دوم مربوط به زندگی حضرت زهرا (س) و امامان دیگر است و در شرح زندگی امام حسین (ع) دوازده فصل آورده است نثر اربلی مسجع و ادیبانه است و در برخی موارد هم سلسله راویان خبر را آورده و گاهی هم مطالب را به شیوه ترکیبی گردآوری کرده است . ۹-کتاب الکامل اثر ” عماد الدین طبری”که تدوین و نگارش این اثر دوازده سال طول کشیده و بیشتر همان گزارش های مشهور منابع کهن آمده است گرچه گزارش هایی هم وجود دارد که درمنابع کهن یافت نمی شود .
– الکامل فی التاریخ؛ عز الدین ابو الحسن علی بن ابی الکرم، معروف به «ابن اَثیر» (۶۳۰ ق)
ابن اثیر، سه قرن پس از طبری، کتاب الکامل فی التاریخ را نگاشت. بیشترین گزارشهای تاریخی او دربارهی سه قرن اول، برگرفته از تاریخ طبری است.[۱] او در حوادث سالهای ۶۰ و ۶۱ قمری گزارش مقتل امام حسین (علیه السلام) را از گزارشهای طبری گرفته و به اختصار و با حذف اسناد نگاشته است.[۲] البته او، چنانکه در مقدمهی کتابش یادآور شده،[۳] برخی از گزارشها را لا به لا[۴] یا در پایان گزارش مقتل امام حسین، بر گزارش طبری افزوده است.[۵]
ابن اثیر همچنین در اثر دیگرش به نام اُسْدُ الْغَابَه فی معرفهالصَّحابه پنج صفحه از اثر خود را به اخباری دربارهی تاریخ ولادت، شهادت و برخی از مناقب امام حسین (علیه السلام) و شرح مختصری از قیام حضرت اختصاص داده است.[۶] وی دربارهی قاتل امام حسین (علیه السلام) پس از نقل چند قول، میگوید: صحیح آن است که سنان بن انس، حسین بن علی را کشت.[۷]
– مُثیرُ الاحزان؛ نجم الدین جعفر بن محمد بن جعفر بن ابی البقاء هبه الله بن نما، مشهور به «ابن نمای حلّی» (۶۴۵ ق)[۸]
ابن نما این اثر را دربارهی واقعهی عاشورا در سه مقصد تدوین و تنظیم کرده است:
مقصد نخست دربارهی امور پیش از نبرد روز عاشورا، از قبیل تاریخ ولادت امام حسین (علیه السلام)، پیشگویی رسول خدا (ص) از شهادت حضرت، سیر حوادث نهضت عاشورا از مرگ معاویه و بیعتخواهی یزید و خروج امام (علیه السلام) از مدینه تا ورود به کربلا و همچنین شرح فعالیتها و قیام مسلم بن عقیل است؛
مقصد دوم به بیان مختصر حوادث روزهای اقامت در کربلا و شب و روز عاشورا و کیفیت نبرد و جانبازی و شهادت اصحاب و بنی هاشم، و در نهایت شهادت امام حسین (علیه السلام) و برخی از حوادث پس از آن اختصاص یافته است؛
مقصد سوم دربارهی امور پس از شهادت و شرح اسارت اهل بیت در کوفه و شام، و بازگشت به مدینه است.
خوانساری نگاشته است که بنا بر نظر شهید ثانی احتمالاً مثیر الاحزان و اثر دیگر منسوب به ابن نما با عنوان ذوب النضار، از آثار او نباشد؛ بلکه نگاشتهی نوهی او – که همنام او بوده است- باشد؛[۹] اما علامه سید محسن امین این سخن را مردود دانسته و گفته است اساساً معلوم نیست که او نوهای، همنام خود داشته است.[۱۰]
– الْحدائقُ الْوَرْدِیَّه فی مناقب الائمه الزیدیّه؛ حمید بن احمد بن محمد مَحَلّی (۶۵۲ ق)
مَحَلّی از علما و اندیشمندان زیدیه، در این اثر به تناسب بحث از امامانی که بر ضد حاکمان زمان خود، قیام مسلحانه کردهاند؛ نزدیک به پنجاه صفحه[۱۱] از این کتاب را به نقل مناقب، زندگی و قیام امام حسین (علیه السلام) اختصاص داده است. او پس از بیان اخباری دربارهی ولادت، ویژگیها، صفات و مناقب حضرت، به اختصار گزارشی از قیام ایشان بر اساس اخبار مشهور، آورده است. از گزارشهای درخور توجه وی، تعیین سال ولادت حضرت علی اکبر است. این مؤلف، سال ولادت ایشان را، دو سال مانده به پایان خلافت عثمان یعنی سال ۳۳ قمری دانسته است.[۱۲] این در حالی است که گزارش برخی از منابع متقدم، همانند مقاتل الطالبیین، تنها گویای به دنیا آمدن حضرت علی اکبر در روزگار خلافت عثمان است.
مَحَلّی در گزارش واقعهی عاشورا بدون نام بردن از عمّار دُهْنی، بخش عمدهی گزارش او را، از نامه فرستادن کوفیان نزد امام (علیه السلام) تا پیشنهادهای سه گانهی منسوب به حضرت، آورده است.[۱۳] او چند صفحهی بعد نیز گزارش سخنان امام حسین (علیه السلام) را با عمر سعد و سپاهش و نیز خطبهی حضرت را در روز عاشورا پیش از آغاز جنگ تا آغاز حملهی سپاه عمر سعد با تیراندازی وی، که در مقتل خوارزمی آمده، نقل کرده است.[۱۴] وی همچنین در ادامه، اسامی همهی شهدای کربلا را که در واقع برگرفته از رسالهی فضیل بن زبیر در این باره است، بدون اشاره به اینکه از وی گرفته، نقل کرده است.[۱۵] از گزارشهای دیگر وی، که قبلاً در مقتل خوارزمی آمده، بیان حوادث پس از شهادت امام (علیه السلام) از جمله بردن اسرای اهل بیت به کوفه و شام و احتجاجات آنان و در نهایت، بازگشتشان به مدینه، جریان زیارت قبر امام حسین (علیه السلام) توسط جابر و عطیّهی عَوْفی و تخریب قبر حضرت، توسط متوکل است.[۱۶] وی همانند خوارزمی چند صفحهی آخر این بخش از نگاشتهی خود را به نقل اشعار برخی از شاعران متقدم در رثای امام حسین (علیه السلام) اختصاص داده است. در مجموع میتوان گفت مَحَلّی در گزارش روز عاشورا و حوادث پس از شهادت امام (علیه السلام)، بسیار متأثر از کتاب مقتل الحسین خوارزمی است و از آن، بهرهی بسیار برده است.
– تَذکرهُ الخواصَّ مِنَ الأُمَّهِ بذکر خَصائِصِ الأئِمَّه (علیه السلام)؛ یوسف بن قِزَاوغْلی[۱۷] بغدادی معروف به سِبْط ابن جُوزْی (۶۵۴ ق)
سبط ابن جوزی باب نهم این کتاب را، به شرح زندگانی و قیام امام حسین (علیه السلام) و مسائل پس از آن اختصاص داده است.[۱۸] وی پس از اشاره به کنیه، القاب و تاریخ ولادت آن حضرت، اخباری مربوط به منزلت و جایگاه خاص حسنین (علیه السلام) نزد رسول خدا (ص) و گزارشهایی دربارهی مواضع امام حسین (علیه السلام) در برابر خلیفهی دوم و مروان آورده است. او سپس ذیل عنوان «ذکر سیرته مختصراً» به اخبار نهضت کربلا، که با مرگ معاویه و بیعتستانی یزید آغاز میشود، پرداخته است. یکی از گزارشهایی که تنها وی به تفصیل آن را آورده، گزارش محتوای نامهی یزید بن ابن عباس مبنی بر بازداشتن امام حسین (علیه السلام) از قیام، و پاسخ ابن عباس به وی است.[۱۹] او در ادامه، به ذکر قیام و شهادت مسلم در کوفه، رفتن امام حسین (علیه السلام) به عراق و شهادت حضرت و یارانشان، و اسامی شهدای بنی هاشم پرداخته است. وی دربارهی کشندهی امام حسین (علیه السلام) چندین قول را بیان کرده و سپس گفته که صحیحتر از آن است که سنان بن انس نخعی با مشارکت شمر، حضرت را کشت.
بحث بعدی سبط ابن جوزی، دربارهی بردن اسرا به همراه سرهای شهدا به کوفه و شام است. او دربارهی مکان دفن سر امام (علیه السلام) پنج قول بیان کرده و در پایان نگاشته است: سر و پیکر او هر جا که باشد، او در قلبها و در دلها جای داشته، در اعماق دلها و خاطرهها زنده است.[۲۰] برخی از مطالب دیگر این باب، عبارتاند از: چند مرثیه دربارهی امام حسین (علیه السلام)، بیان سرخی آسمان پس از شهادت حضرت، نامهی یزید بن ابن عباس (پس از شهادت امام) و پاسخ وی، فرزندان حسین، عقوبت کشندگان و انتقام از ستمکاران حسین (علیه السلام) و قیام توابین و مختار و قتل ابن زیاد، و فصلی دربارهی جواز لعن یزید بن معاویه.
یکی از گزارشهای درخور توجه در این کتاب، کیفیت شهادت طفل شیرخوار به روایت هشام کلْبی (شاگرد ابومِخْنَف) است؛ زیرا نخستین بار در این کتاب آمده است که وقتی طفل شیرخوار از تشنگی گریه میکرد، امام او را روی دستش گرفته، خطاب به سپاه عمر سعد فرمودند: «ای قوم؛ اگر بر من رحم نمیکنید، بر این طفل رحم کنید». پس مردی از سپاه دشمن تیری به طفل زد و او را کشت… .[۲۱]
نکتهی شایان توجه دیگر دربارهی این اثر آنکه برخی از مقتلهایی که اکنون موجود نیست و تنها برخی از اخبار آن در برخی آثار مورخان متقدم آمده است، نزد سبط ابن جوزی موجود بوده و او برخی از اخبار آنها را نقل کرده است؛ چنانکه در چند جا، از مقتل الحسین هشام بن محمد کلبی،[۲۲] واقِدی،[۲۳] مدائنی[۲۴] و ابن ابی الدّنیا،[۲۵] اخباری را نقل کرده است. این نکته حاکی از آن است که این کتابها تا قرن هفتم و پیش از یورش مغول به بلاد اسلامی، موجود بوده است.
– دُرَرُ السِّمْط فی خَبَرِ السِّبْط؛ محمد بن عبدالله بن ابی بکر قُضاعی، معروف به ابن أبار بَلَنْسی (۶۵۸ ق)
این اثر، مرثیهای منثور برای امام حسین (علیه السلام) و خاندانش است؛ چنانکه اثر دیگر او معادن اللجین فی مراثی الحسین (علیه السلام) مرثیهی منظومی در این باره است. نثر این کتاب، پیچیده، مُسَجّع و دارای آرایههای ادبی است. انشای آن به سبک مقامات، و متن آن، مختصر است. این اثر در ۱۲۶ صفحه با پاورقیهای مصحح و محقق آن چاپ شده است. مصحح تا صفحهی ۶۰ (در قالب پنجاه صفحه) به شرح زندگی و جایگاه علمی مؤلف و کتاب پرداخته است. از ۶۶ صفحهی باقیمانده، حدود نیمی از آن، پاورقی است. بنابراین متن کتاب بیش از ۳۰ صفحه نیست و از این میزان، حدود پانزده صفحهی آن دربارهی امام حسین (علیه السلام) است.[۲۶]
مطالب این کتاب دارای عنوان نیست و هر قسمت با عنوان «فصل» از قسمت دیگر جدا شده است. نویسنده در بحث از قیام عاشورا، به نامهنگاری کوفیان و روانه شدن مسلم به کوفه و خروج امام از مکه و رفتن به سوی کوفه و ملاقات با حر و در نهایت، شهادت حضرت اشاره کرده است. به دلیل ستایشهای او از امام حسین (علیه السلام) و نکوهشهایش از یزید، برخی گمان کردهاند که او شیعه بوده است.[۲۷] در اوایل قرن یازده، ابو جمعه سعید بن مسعود ماغوسی (۱۰۱۶ ق)، با بهره گرفتن از ۵۰۰ کتاب، شرحی را برای این اثر با عنوان نظم الفَرائد الغُرَر فی سِلک فصول الدُرَر نوشت.[۲۸]
– ترجمه الامام الحسین (علیه السلام)؛ کمال الدین عمر بن احمد بن ابی جَرادهی حلبی، مشهور به «ابن عَدیم» (۶۶۰ ق)
همچنان که شرح حال امام حسین از کتاب تاریخ مدینه دِمَشق ابن عساکر به صورت جداگانه چاپ شده، این اثر نیز در واقع بخشی از کتاب مفصل بُغیَهُ الطلَب فی تاریخ حلب ابن عدیم است که با تصحیح سید عبد العزیز طباطبایی و تحقیق محمد طباطبایی به شکل یک کتاب مستقل به چاپ رسیده است.
این اثر دارای ۲۴۸ حدیث و گزارش دربارهی امام حسین و عاشورا است و ساختار روایی آن از نظر موضوعات و مباحث مطروحه، به جز بخش مقتل، همانند اثر ابن عساکر است. چنان که خود مؤلف تصریح کرده، همهی بخش مقتل این کتاب، برگرفته از الاخبار الطّوال دِیْنَوَری است.[۲۹]
– اَلْملْهُوف علی قَتْلَی الطُّفُوف؛ علی بن موسی بن جعفر بن طاووس (۶۶۴ ق)
سید بن طاووس ساختار و فصول این اثر را همانند ابن نما در سه مسلک، مشابه عناوین مُنیر الاحزان تدوین و نگارش کرده است؛
مسلک نخست: امور متقدم بر جنگ؛
مسلک دوم: شرح نبرد روز عاشورا و امور نزدیک به آن؛
مسلک سوم: حوادث پس از شهادت.
وی دربارهی هدف از نگارش چنین کتابی مینویسد: «بعد از آنکه کتاب مصباح الزائر را دربارهی آداب و برنامههای زیارت، برای زایران نوشتم، تصمیم گرفتم مقتل مختصری نیز متناسب با تنگی وقت زائران بنویسم تا آنان را از مقتل مفصل بینیاز کنم».[۳۰] از نظر وی، هر کس از ترتیب و نگارش این کتاب آگاه شود، با اختصار و حجم اندکی که دارد، تفاوت و امتیاز آن را نسبت به آثار دیگر، درک میکند.[۳۱]
سید بن طاووس نوشته است که در نگارش و تدوین چنین اثری، با این ساختار و ویژگیها، گوی سبقت را از دیگران ربوده و هیچ کس در نگارش چنین کتابی بر او سبقت نگرفته است. [۳۲] اخبار، گزارشها و شیوهی گزینش و چینش مطالب، شباهتهای بسیاری با منیر الاحزان ابن نما دارد. البته گزارشهای ابن نما، مفصلتر و از نظر عبارات، پایبندتر به گزارشهای کهن است؛ اما گزارشهای ابن طاووس در بسیاری موارد، مختصر و نقل به معناست و برخی از عبارات، تعابیرِ خودِ نویسنده است.
یکی از گزارشهای منحصر به فرد سید بن طاووس، حدیث مشهور «مشیّت» یا همان گزارش گفتوگوی میان محمد حنفیه و امام حسین (علیه السلام) هنگام خروج حضرت از مکه است. دو جملهی مشهور حضرت از قول رسول خدا (ص) یکی: إنَّ اللهَ شَاءَ أن یَراک قَتیلا در بیان اینکه چرا او از مکه خارج میشود، و دیگری: إنَّ اللهَ شَاء أن یَرَاهُنّ سَبَایا در پاسخ اینکه چرا حضرت، زنان را همراه خود میبرد، در همین گزارش است.[۳۳]
اگرچه این گزارش در هیچ منبع موجود مقدم بر مَلْهوف نیامده است، بنا بر برخی از نسخههای کتاب، ابن طاووس این گزارش را از یک منبع کهن، یعنی اصل[۳۴] محمد بن داود قمی نقل کرده است.[۳۵]
افزون بر تأثیرپذیری احتمالی سید بن طاووس از مُثیر الاحزان، و بهرهگیری از گزارشهای مورخان متقدم، از جمله طبری و شیخ مفید (که این دو نیز، بیشتر از ابومِخْنَف بهره بردهاند)، بیشترین گزارشهای این کتاب، برگرفته از مقتل خوارزمی، که او نیز عمدتاً از ابن اعثم گرفته، میباشد.[۳۶]
– کشف الْغُمَّه فی معرفه الائمه (علیه السلام)؛ علی بن عیس اَرْبِلی (۶۹۲ ق)
اَرْبِلی[۳۷] در قرن هفتم، این اثر را دربارهی تاریخ امامان نگاشته و بخشی از مطالب اثر خود را، که نزدیک به یک چهارم جلد دوم است،[۳۸] به شرح زندگی امام حسین (علیه السلام) و قیام عاشورا، در قالب دوزاده فصل و یک بحث دربارهی امور واقع شده پس از شهادت حضرت، اختصاص داده است. عناوین فصول چنین است: ۱٫ در ولادت امام حسین (علیه السلام)؛ ۲٫ در نسب حضرت؛ ۳٫ در نامگذاری وی؛ ۴٫ در کنیه و لقب او؛ ۵٫ در آنچه از پیامبر در حق او و دربارهی امامتش وارد شده است؛ ۶٫ در شجاعت و بزرگواری حضرت؛ ۷٫ در بخشش او؛ ۸٫ در بیان سخن او؛ ۹٫ فرزندان وی؛ ۱۰٫ عمر حضرت؛ ۱۱٫ در خروج حضرت به سوی عراق؛ ۱۲٫ در کشتنگاه وی.
بنا بر گفتهی خودش، جلد نخست این کتاب را، که مربوط به زندگی پیامبر (ص) و امیر المؤمنین است، در سوم شعبان سال ۶۷۸ قمری[۳۹] و جلد دوم آن را، که مربوط به زندگی حضرت زهرا (س) و امامان دیگر است؛ در سال ۶۸۲ قمری به پایان رسانده است.[۴۰] وی در نگاشتهی خود، از منابعی چون مقتل الحسین واقدی، ترجمه الحسین و مقتله ابن سعد، کتاب الفتوح ابن اعثم، ارشاد شیخ مفید، حلیه الاولیاء، ابو نعیم اصفهانی، تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم ابن خشاب، مطالب السؤول محمد بن طَلْحهی شافعی، معالم العتره الطاهره عبد العزیز بن اخضر جُنابذی (گنابادی) بهره برده است؛ اما بسیاری از مطالب این بخش را از دو منبع اخیر، نقل کرده است.
از آنجا که شیوهی نگارش اَرْبِلی، گردآوری اخبار از منابع مختلف است، شیوهی تنظیم مطالب آن، بسته به منبع مورد استفاده، متفاوت است. او در برخی موارد، سلسلهی راویان خبر را آورده، و در موارد دیگر، مطالب را به شیوهی ترکیبی، گردآوری کرده است. نثر اَرْبِلی مُسَجَّع و ادیبانه است. او در برخی موارد نیز، بخشی از نگاشتهی کتاب مطالب السؤول ابن طلحهی شافعی را، که نثر او نیز مسجّع و ادیبانه است، نقل کرده و مطالب خود را پیش یا پس از او، همانند قلم و نثر وی، آورده است.[۴۱]
– الکامل فی السقیفه (کامل بهائی)؛ حسن بن علی بن محمد بن علی بن حسن طبریت، مشهور به «عماد الدین طبری» (زنده تا ۷۰۱ ق)
طبری چنان که خود گفته است، این اثر را در طول نزدیک به دوازده سال، تدوین و نگارش کرده و در سال ۶۷۵ قمری آن را به پایان رسانده است.[۴۲] این کتاب در ۲۸ باب، که هر بابی شامل چند فصل است، فراهم آمده است. او فصول پایانی کتاب را، یعنی فصل هفدهم و هجدهم از باب ۲۷ و شش فصل اول از هفت فصل باب ۲۸ را در قالب ۳۴ صفحه، به گزارش واقعهی کربلا از آغاز تا فرجام، اختصاص داده است.
طبری در گزارش این واقعه، بدون آنکه از منابع محل استنادش سخن به میان آورد، بیشتر همان گزارشهای مشهور منابع کهن را آورده است؛ اما در مواردی، گزارشهایی آورده که در منابع کهن یافت نمیشود. برای نمونه، وی در گزارش خروج امام حسین (علیه السلام) از مدینه، نوشته است که آن حضرت همهی بنی هاشم را به جز محمد حنفیه، بر ۲۵۰ شتر سوار کرد و به قیس بن سعد عَبادَه[۴۳] فرمود که او با دویست نفر از عقب ایشان بیاید تا اگر مأموران حاکم مدینه درصدد دستگیری امام برآمدند، آنان به همراه حضرت بر فرستادگان حاکم مدینه یورش برده و همگی را بکشند![۴۴] همچنین ماجرای بریدن سر امام از قفا،[۴۵] دفن بدن حر بن یزید ریاحی توسط خویشانش در محل شهادتش،[۴۶] گزارش قول دیگر دربارهی دفن شهدا توسط یهودیان ساکن در نزدیکی کربلا،[۴۷] ورود اسرای اهل بیت (علیه السلام) در شانزدهم ربیع الاول به شام،[۴۸] وفات حضرت ام کلثوم در دمشق[۴۹] و شهادت دختر چهار سالهی امام حسین (علیه السلام)؛[۵۰] (بدون ذکر نام وی) از دیگر گزارشهایی است که تنها در گزارشهای عماد الدین طبری به چشم میخورد.
منبع: کتاب مقتل جامع سیدالشهدا علیه السلام/ تحقیق و تنظیم: مهدی پیشوایی/ مؤلف: جمعی از نویسندگان / انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
[۱]. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، تحقیق مکتب التراث، ج ۱، ص ۳۲ و مقدمهی ناشر، ص ۵٫
[۲]. همان، ج ۲، ص ۵۲۹ – ۵۸۲٫
[۳]. همان، ج ۱، ص ۳۲٫
[۴]. مانند نقل دو بیت از عمر سعد: أأترک ملک الرّی و الرّی رغبه… (همان، ج ۲، ص ۵۵۶).
[۵]. همانند، نقل دو خبر دربارهی شهادت امام حسین از ابن عباس و ام سلمه (همان، ص ۵۸۲).
[۶]. همو، أسْد الْغابه فی معرفه الصَّحابه، ج ۱، ص ۴۹۵ – ۵۰۰٫
[۷]. همان، ص ۴۹۸٫
[۸]. دربارهی سال درگذشت او اختلاف است. شیخ آقا بزرگ، وفات او را سال ۶۴۵ دانسته است (آقا بزرگ تهرانی، الذَّریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱۳، ص ۱۷۰ و ج ۱۹، ص ۳۴۹)؛ اما شیخ عباس قمی این سال را، تاریخ درگذشت پدر وی، نجیب الدین دانسته و سال وفات نجم الدین را بیان نکرده است (شیخ عباس قمی، الکنی و الألقاب، مقدمهی محمد هادی امینی، ج ۱، ص ۴۴۲).
[۹]. محمد باقر موسوی خوانساری، روضات الْجنَّات فی احوال العلماء و السادات، ج ۲، ص ۱۷۹٫
[۱۰]. سید محسن امین، اعیان الشیعه، تحقیق حسن امین، ج ۴، ص ۱۵۶٫
[۱۱]. حمید بن احمد محلی، الحدائق الوردیه فی مناقب الائمه الزَیدیه، تحقیق مرتضی محطوری حسنی، ج ۱، ص ۱۸۸ – ۲۳۴٫
[۱۲]. همان، ص ۲۰۱٫
[۱۳]. همان، ص ۱۹۷ – ۲۰۱؛ مقایسه کنید با گزارش عمّار دُهْنِی در: طبری، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج ۵، ص ۳۴۷ – ۳۵۰، ۳۸۹ – ۳۹۱٫
[۱۴]. همان، ص ۲۰۵ – ۲۰۷؛ مقایسه کنید با: خوارزمی، مقتل الحسین، تحقیق محمد سماوی، ج ۲، ص ۸ – ۱۱٫
[۱۵]. همان، ص ۲۰۷ – ۲۱۲؛ مقایسه کنید با: فضیل بن زبیر، «تَسْمِیَهُ مَن قُتِلَ مع الحسین»، تحقیق سید محمد حسینی جلالی، فصلنامهی تراثنا، سال سوم، ش ۲، ص ۱۴۹ – ۱۵۷٫
[۱۶]. همان، ص ۲۱۳ – ۲۳۴؛ مقایسه کنید با: خوارزمی، مقتل الحسین، تحقیق محمد سماوی، ج ۲، ص ۴۲ به بعد.
[۱۷]. قزاوغلی لغتی است ترکی (به معنای پسر دختر)، نوهی دختری ابن جوزی بوده است.
[۱۸]. سبط ابن جوزی، تَذْکِره الخواص، ج ۲، ص ۱۱۵ – ۲۸۲٫
[۱۹]. همان، ص ۱۳۴ – ۱۳۶٫ ابن سعد به اختصار، نامه و پاسخ آن را آورده است (ر. ک: ابن سعد،، «ترجمه الحسین (علیه السلام) و مقتله» فصلنامهی تراثنا، سال سوم، ش ۱۰ ، ص ۱۶۸ – ۱۶۹). همچنین ابن عساکر، این نامه را از ابن سعد گرفته و به اختصار نقل کرده است. متن کامل این نامهها را در فصل «اقامت و فعالیت امام حسین (علیه السلام) در مکه» آوردهایم.
[۲۰]. همان، ص ۲۰۶ – ۲۰۹٫
[۲۱]. همان، ص ۱۶۴٫
[۲۲]. همان، ص ۱۳۵، ۱۳۶، ۱۴۵، ۱۴۸، ۱۶۳، ۱۶۷، ۱۷۲، ۱۸۲، ۱۸۵، ۱۸۷، ۱۹۸، ۲۰۲،۱۹۹، ۲۲۱، ۲۴۵، ۲۵۲، ۲۵۴٫
[۲۳]. همان، ص ۱۳۳، ۱۳۸، ۱۵۱، ۱۵۴، ۱۶۳، ۱۷۱، ۱۸۲، ۱۸۷، ۱۹۳، ۲۱۲، ۲۳۷، ۲۴۰، ۲۵۱٫
[۲۴]. همان، ص ۱۷۹، ۱۸۶، ۲۲۵، ۲۷۶٫
[۲۵]. همان، ص ۱۸۴، ۱۸۸، ۱۹۷، ۱۹۹٫
[۲۶]. فصول مربوط به امام حسین (علیه السلام) از صفحهی ۹۳ به بعد است.
[۲۷]. آقا بزرگ تهرانی، الذّریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۴، ص ۴۰۹ و ج ۸، ص ۱۲۴ – ۱۲۵٫
[۲۸]. برای آگاهی بیشتر دربارهی این اثر، ر. ک: سید عبد العزیز طباطبایی، اهل البیت فی المکتبه العربیه، ص ۱۶۵ – ۱۶۶٫و۶۴۷-۶۴۸
[۲۹]. بخش مقتل این کتاب (ص ۱۴۱ – ۱۵۶) را مقایسه کنید با گزارش ابو حنیفهی دِیْنَوَری در این باره در کتاب الاخبار الطوال، ص ۳۶۴ – ۳۸۶٫
[۳۰]. إنّنی لما جَمَعتُ کتاب مصباح الزائر و جناح المسافر و رأیته قداحتوی علی أقطار مَحاسن الزیارات و مختار أعمال تلک الأوقات قَحامله مُستغن عن نقل مصباح، لذلک الوقت الشریف أو حَمْل مزار کبیر أو لطیف، أحببتُ أیضاً أن یکون حامله مستغنیاً عن نقل مقتل فی زیاره عاشورا إلی مشهد الحسین؛ فوضعتُ هذا الکتاب لیضمّ إلیه و قد جَمعتُ هاهنا ما یصلح لضیق وقت الزوّار و عدلت عن الإطاعه و الإکثار… (سید بن طاووس، اَلْملْهُوف علی قَتْلَی الطُّفُوف، تحقیق فارس تبریزیان، ص ۸۶ – ۸۷).
[۳۱]. همان، ص ۲۳۴٫
[۳۲]. همان، ص ۶۵، مقدمه.
[۳۳]. همان، ص ۱۲۷ – ۱۲۸٫
[۳۴]. مقصود از «اصل»، در اصطلاح علم رجال و حدیث، کتابی حدیثی است که مؤلف آن، احادیثی را که شخصاً از امام شنیده یا با یک واسطه از او نقل کرده، در آن گرد آورده است (جعفر سبحانی، کلیات فی علم الرجال، ص ۴۷۵).
[۳۵]. همان، ص ۱۲۷، حاشیه.
[۳۶]. برای نمونه، مقایسه کنید گزارشهای مربوط به حوادث شب عاشورا را تا شهادت شخصی به نام وهب بن عبدالله بن جناب کلْبی در روز عاشورا از مقتل الحسین خوارزمی (ج ۱، ص ۲۴۶ – ۲۵۳ و ج ۲، ص ۵ – ۱۲) با همان گزارشها در اَلْمَلْهُوف علی قتلی الطُّفُوف (ص ۱۵۰ – ۱۶۱). همچنین سید بن طاووس، خطبهی حضرت زینب را در کوفه (ص ۱۹۲ – ۱۹۴) و احتجاج وی و امام سجاد (علیه السلام) را با ابن زیاد (ص ۲۰۱ – ۲۰۲) همانند خوارزمی (مقتل الحسین، تحقیق محمد سماوی، ج ۲، ص ۴۰ – ۴۳) آورده است.
[۳۷]. برای آگاهی از شخصیت و زندگی اربلی و کتاب کشف الْغُمَّه و دیگر آثار او، ر. ک: رسول جعفریان، علی بن عیسی اربلی و کشف الْغُمَّه.
[۳۸]. علی بن عیسی اَرْبِلی، کشف الْغُمَّه فی معرفهالائمه، ج ۲، ص ۲۱۲ – ۲۸۵٫
[۳۹]. همان، ص ۷۱٫
[۴۰]. آقا بزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱۸، ص ۴۷٫
[۴۱]. برای نمونه، ر. ک: علی بن عیسی اَرْبِلی، کشف الغُمَّه فی معرفه الائمه، ج ۲، فصلهای مربوط به علم، شجاعت و بخشش امام، ص ۲۲۴ – ۲۳۲٫
[۴۲]. عماد الدین طبری، کامل بهائی، ج ۲، ص ۳۰۶٫
[۴۳]. بر اساس گزارشهای تاریخی، قیس بن سعد عباده در آخر خلافت معاویه از دنیا رفته و اصولاً در این زمان در قید حیات نبوده است (محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج ۶، ص ۵۳؛ ابن کثیر، البِدایه و النهایه، تحقیق مکتب تحقیق التراث، ج ۸، ص ۱۱۰).
[۴۴]. عماد الدین طبری، کامل بهائی، ج ۲، ص ۲۷۱٫
[۴۵]. همان، ص ۲۸۷٫
[۴۶]. همان.
[۴۷]. همان، ص ۲۸۸٫
[۴۸]. همان، ص ۲۹۳٫
[۴۹]. همان، ص ۳۰۲٫
[۵۰]. همان، ص ۱۷۹٫
پاسخ دهید