مقدّمه

معرّفی کتاب

کتاب خوبی تحت عنوان چه کسی گهواره را تکان خواهد داد، بحث مهدهای کودک را آسیب شناسی کرده و نکاتی پیرامون مهدهای کودک بیان کرده است. این کتاب نوشته جورج گیلدر است و انتشارات دفتر مقام معظم رهبری در نهاد دانشگاه ها آن را به چاپ رسانده است.

مهد کودک، آری یا نه

امّا نکته ی مهم این است که آیا لازم است ما فرزندان خود را به مهد کودک بسپاریم یا نه؟ بچّه ها تا چهار سالگی بنا به دلایلی نباید به مهد کودک سپرده شوند.

احساس ناامنی

بچّه ها در چهار سال اوّل چندان علاقه ای به محیط های جمعی که همسالانشان در آن حضور داشته باشند، ندارند؛ البته نه این که هیچ علاقه ای نداشته باشند؛ ولی بیشترین نیاز آن ها این است که در این سن و سال در کنار والدین و خصوصاً در کنار مادر باشند؛ لذا امروزه پژوهش ها این را نشان می‌دهد که وقتی ما بچّه های خود را قبل از چهار سالگی به مهدهای کودک می‌سپاریم، احساس ناامنی می‌کنند؛ البته تعدادی از بچّه ها هم احساس امنیت خاطر دارند؛ ولی تعداد عمده ای از آن ها این گونه نیستند.

بچّه هایی که احساس ناامنی می‌کنند، هارمونی بدنشان به هم می‌‎ریزد؛ یعنی از لحاظ عاطفی، تغذیه، و سایر موارد، دچار کمبود می‌شوند. حتّی بسیاری از بچّه ها با گریه از مادر جدا می‌شوند.

بر اساس پژوهشی که در یکی از کشورها انجام شد، از مربّیان مهد پرسیدند: اوّلین جملاتی که از بچّه ها در بدو ورودشان می‌شنوید، چیست؟ وقتی جملات را یادداشت کردند، دیدند که عدّه زیادی از این بچه ها احساس ناامنی خود را بیان می‌کنند؛ مثلاً می‌گویند: ای کاش مادرم سر کار نمی‌رفت و من هم به مهد نمی‌آمدم، و یا این که ای کاش وقتی که من گریه می‌کنم، مادرم کنارم بود.

بروز بیماری ها

دوباره یکی از دانشگاه های معتبر این پژوهش را ادامه داد و حدود بیست و پنج سال روی این موضوع تحقیق کرد و دید بچّه هایی که در محیط مهد کودک احساس ناامنی می‌کنند، در بزرگسالی دچار بیماری های زود هنگام می‌شوند؛ مثل بیماری دیابت و ناراحتی های قلبی. در واقع در آن دوران به علّت این که هارمونی بدن آنها به هم می‌خورد، مشکلاتی پیدا می‌کنند؛ از جمله این که ضربان قلبشان بیشتر می‌شود و یا فشارخونشان بالاتر می‌رود. در نتیجه وقتی که این حالت در بچّه ها استمرار پیدا ‌کند، منجر به این می‌شود که در بزرگسالی به بیماری دچار ‌شوند؛ بنابراین نتیجه می‌گیریم که بهترین فضا برای نگهداری بچّه ‌ها در کنار والدین است؛ خصوصاً مادر.

شرایط مهد کودک

گاهی شرایطی وجود دارد که والدین مجبورند فرزند خود را به مهد بسپارند؛ مثلاً وقتی بچّه تک والد است و یا والدین مجبورند به سر کار بروند؛ به هر حال اگر بنا به هر دلیلی ما مجبور شدیم که مجموعه ای به نام مهدکودک را برای فرزند خود انتخاب کنیم، باید به نکات زیر توجّه کنیم:

الف. انتخاب مرّبی مناسب

اوّل این که باید دقّت زیادی در انتخاب مربّی داشته باشیم. در آموزه های دینی ما نیز برای مربّی و معلّمی که از بچّه ها مواظبت می‌کند، شرایط خاص و ویژه ای بیان شده است. چند نمونه از این شرایط عبارتند از:

  1. دیندار بودن

اوّلین و مهم ترین ویژگی مربّی این است که دیندار باشد؛ چراکه انسان های دین دار، کمتر خطا می‌کنند.

  1. داشتن آگاه و علاقه مندی

نکته بعد این است که در کنار دین داری، آگاهی و علاقه ای هم به فن و حرفه اش داشته باشد و مربّی نباید به گونه ای باشد که از سر بی کاری و یا این که کار دلخواه خود را پیدا نکرده است، مربّی شده باشد. مربّی هایی که به کار خود علاقه دارند، ارتباط خوبی هم با بچّه ها برقرار می‌کنند.

امروزه بعضی از مهدهای کودک در دنیا به این صورت است که مدیران این مهد ها مجبورند دوربین هایی را در اتاق کار بگذارند تا رفتار مربّی را کنترل کنند؛ چراکه ممکن است مربّی علاقه ای به کار با بچّه ها نداشته باشد.

  1. داشتن حبّ اهل بیت

سوّمین خصلت برای مربّی ها این است که محبّت اهل بیت در دل آنها باشد. در روایات نیز آمده است که که دایه ای که برای فرزند خودتان می‌گیرید، باید حبّ اهل بیت در وجودش باشد.

  1. عاری بودن از آسیب های روحی

چهارمین نکته این است که خود مرّبی نباید در محیط و خانواده اش دچار آسیب ها و تنش های روحی شده باشد؛ مثلاً اگر مربّی با همسرش اختلاف داشته باشد و بچّه های خود را به جای دیگری سپرده باشد، این فرد دل به کار نمی‌دهد؛ لذا مربّی باید آرامش روحی و روانی داشته باشد.

  1. احساس مادری داشتن

مربّی باید در ضمن مربّی گری، حس کند که مادر بچّه ها است؛ لذا ما معمولاً ترجیح می‌دهیم که مربّی ها خودشان مادر باشند تا این حسّ مادری را بهتر متوجّه شوند.

پس در انتخاب مربّی باید به این پنج ویژگی دقّت کرد.

ب. محیط مناسب

محیطی که بچّه ها در چهارسال اوّل در آن قرار می‌گیرند، باید جایی شبیه محیط خانه باشد؛ یعنی کودک باید در آن محیط احساس راحتی داشته باشد، آزادانه عمل کند و فعّالیت های طبیعی خودش را که طبیعی ترین آن بازی است، بتواندانجام دهد.

گاهی می‌بینیم که والدین، برای بچّه ها مهدهای دوزبانه انتخاب می‌کنند؛ در حالی که بر اساس پژوهش های انجام شده، بچّه هایی که به دوزبانه بودن در قبل از سنین هفت سالگی روی می‌آورند، به تدریج با زبان مادری خودشان دچار مشکل می‌شوند؛ چراکه آنها در سنین رشد هستند و اگر می خواهیم زبان دوّمی را به فرزندانمان یاد بدهیم، باید این کار بعد از هفت سالگی انجام دهیم.

ج. هماهنگی اعتقادی و فرهنگی

آخرین نکته این است که محیطی که بچّه ها و خانواده ها در آن قرار می‌گیرند، باید از یک هم سانی برخوردار باشد و نباید در آن تفاوت های فرهنگی و اعتقادی وجود داشته باشد؛ به عنوان مثال، اگر یک مادر بگوید که در اینجا باید موسیقی پخش کنید و مادر دیگر بگوید که باید قرآن پخش کنید، این تفاوت ها ممکن است که آن مجموعه و مدیریت آنجا را هم با یک سری از مشکلات و ناهنجاری ها مواجه کند؛ لذا اگر آن مجموعه همخوانی لازم را داشته باشد، می‌تواند تاثیرات بهتری بگذارد.