سؤال: پسر ۳ و نیمه ای ساله دارم که احساس می کنم دچار خود شیفتگی شده است و خودش را از دیگران بالاتر می داند. آیا محبّت و تشویق های زیاد من باعث لوس شدن او شده است؟ راه درمانش چیست؟

جواب:

این که محبّت بیش از حد، موجب لوس شدن بچّه و بالا رفتن انتظاراتش می شود، قطعا درست است. در روایات به این موضوع اشاره شده است و کارشناسان هم امروز به این مسئله پی برده اند که محبّت و تشویق های زیاد، خوب نیست و اگر چه که محبّت، نیاز اساسی انسان است؛ ولی باید به جا باشد. محبّت سرمایه ی مادر است؛ ولی همه جا نباید خرجش بکند. چطور مادر در بازار همه ی پول خود را نمی دهد تا مثلاً یک کالای بی ارزش بخرد؟! در محبّت هم همین طور است.

محبّت به جا چیست؟

محبّتی که باعث لوس شدن می شود، این است که در واقع بی جا باشد؛ امّا محبّتی که به جا باشد، باعث لوس شدن نمی شود. حالا محبّت به جا چیست؟ شما باید بدون این که شرطی برای او بیان کنید، محبت کنید. نباید به او بگویید که اگر این کار را کردی دوستت دارم و اگر آن کار را نکردی، دوستت ندارم! هرگز از این کلمات استفاده نکنید و او را شرطی نکنید؛ امّا تفاوت را در عمل نشان بدهید؛ یعنی اگر به خاطر کار خوبی که می کند، به او زیاد محبت بکنید، این محبّت به جا است.

رفتار بد را تشویق نکنید!

اما اگر بدانید که وقتی به خاطر کار خوب به او محبّت به او کردید، او لوس و پر توقع می شود. این محبّت به جا نیست؛ حتّی بعضی وقت ها که بچّه شیرین کاری هایی می کند، برای پدر و مادر و فامیل شیرین است؛ که کار خیلی بد است. مخصوصاً اطرافیان خیلی مسبّب این کار بد و پایه گذار این رفتار زشت در کودک ما می شوند.

کودک ما کار زشتی می کند؛ ولی چون کودک است و این کار همراه با خوشمزگی است، او را تشویق می کنند و از او می خواهند که دوباره اجراء کند و آن کار را تکرار کند. می گویند ببینید چه گفت و چکار کرد و برای هم تعریف می کنند که بچّه ی ما مثلا این طوری گفت و این حرف را زد! این خیلی زشت است. این محبّتی است که حتّی زمینه ی فاسد شدن او را فراهم می کند.

راه های درمان

الف. به او کمتر توجّه کنید!

خب حالا باید چکار کنیم؟ اگر ما حس کردیم که کودک ما به این جا رسیده است که توقّع بیش از حد دارد، مخصوصاً در حضور دیگران، در این صورت ما باید به او کم تر توجّه کنیم. امّا وقتی این انتظار را ندارد و در واقع از ما تقاضای توجّه و محبت نکرده است، آن وقت به او محبّت کنیم؛ آن هم عرض کردم به صورت به جا. مثلاً در مقابل یک کار خوب و مثبت تشویقش کنیم، بغلش بکنیم و بگوییم که این کار خوب را انجام دادی؛ آفرین دخترم حرف گوش کن من، آفرین دختر منظم من، آفرین دختر مهربانم!

وقتی می خواهیم به فرزندمان محبّت کنیم، یک بهانه درست بکنیم؛ مثلاً به او بگوییم که آفرین دختر گلم که این قدر تمیز هستی، آفرین دختر گلم که دیروز به حرف من گوش دادی. به این صورت یک بهانه از قبل بتراشیم. این می شود یک محبّت به جا.

ب. در مقابل او بایستید!

اگر کودک در خواست افراطی و غیر منطقی بکند، مثلاً بخواهد که بالفرض همیشه بغلش کنید یا بخواهد که مثلاً همیشه هر چه که می خواهد به او بدهید، در این جا نیز اگر حس می کنید که لوس و زیاده خواه شده است، با قاطعیّت بگویید: نه؛ فعلاً نمی شود؛ بعدا این کار را انجام می دهیم. با قاطعیّت بگویید و در مقابل او فعلاً بایستید و اگر احساس می کنید که توقع او زیاد شده است، بعد از این که در این جا با قاطعیّت ایستادید و او در خواست نکرد، در ساعت بعد یا بعد از این که دیگر درخواست او و دعوا و گریه اش تمام شد و مثلاً آن موقعی که خودتان وعده داده اید، آن کار را برایش انجام دهید. این جا اشکالی ندارد.

ج. استفاده از روش حواس پرتی

نکته ی بعد این است که که اگر زیر ۶ سال است، مثلاً وقتی نق می زند و چیزی می خواهد که واقعاً حس می کنید توقّع بیش از حد است، از روش حواس پرتی استفاده کنید. در واقع می توانید به جای آن چیز دیگری را که دوست داشته به او بدهید؛ اما آن درخواستی که کرده را انجام ندهید. اگر فکر می کنید که توقّع او بیش از حد است، چیز دیگری را که مورد علاقه اش بوده، مثلاً یک اسباب بازی یا چیزی که قبلاً خواسته را به او بدهید تا از خواسته ی الان خودش که بر اساس توقّع زیادش است و بر اساس لوس شدن اوست، دست بر دارد.

همچنین می توانید او را سرگرم بازی کنید یا کار مثبتی را که در او سراغ دارید، از او بخواهید؛ مثلاً به او بگوید: این شعر یا سرود را بخوان. سعی کنید به گونه ای از آن در خواست فعلی او که بر اساس توقع زیادش است، منصرفش کنید.