لذّت مبارزه
شهید اسماعیل دقایقی
تظاهرات علیه حکومت شاه رنگ و بویی دیگر گرفته بود و او با تمام وجود در این حرکت سهیم بود.
یک پایش جنوب بود و پای دیگرش تهران. میگفت: «اگر دانشگاه تعطیل شود، انقلاب که تعطیل نمیشود.»
شاید روزهای آخری که در دانشگاه اهواز بود و خبر قبولیاش در دانشگاه تهران به او رسید، فکر نمیکرد که پا در چه راه سختی خواهد گذاشت. امّا حالا از همهی این سختیها از شرکت در تظاهرات و از کتک خوردن به دست مأموران ساواک، لذت میبرد؛ لذتی که در هیچ جای دیگر نمیتوانست پیدا کند؛ لذت مبارزه.
منبع: کتاب «مهاجر مهربان» – شهید اسماعیل دقایقی، انتشارات سوره مهر، ص ۳۰٫
پاسخ دهید