زهرا (س) از اهل بیت پیامبر (ص) است ، آنجا که قرآن درباره‌شان می‌فرماید: انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً ( احزاب ، ۳۳ ): «‌ جز این نیست که خدا می‌خواهد پلیدی را از شما اهل بیت دور کند و شما را پاک و پاکیزه سازد» . این آیه بیانگر عصمت آن حضرت است. احمد بن حنبل به ده سند نقل کرده که این آیه درباره اهل بیت پیامبر(ص) ، یعنی فاطمه (س) و شوهر و فرزندانش نازل شده است. طبرانی از انس نقل می‌کند که رسول خدا (ص) بارها این آیه را در حق فاطمه (س) و خانواده‌اش تکرار نمود. عطاء بن یسار از ام سلمه ـ روایت می‌کند: هنگامی که پیامبر و اهل بیتش زیر کسا ( عبا ) قرار داشتند ، این آیه توسط جبرئیل در حقشان نازل شد. من عرض کردم: یا رسول الله ( ص) ، من از اهل بیت شما نیستم؟ فرمود:‌« ای ام سلمه ، عاقبت تو به خیر است ۳». بیضاوی نیز آورده است که روزی اهل بیت رسول الله (ص) زیر کسا جمع شدند و این آیه نازل شد.۴ سیوطی نیز به نقل از ام سلمه می‌گوید که این آیه درباره این خاندان نازل شده است۵.
گرچه در دوران صحابه به قرآن مصحف می‌گفتند ، لکن مصحف فاطمه (س) قرآن نیست بلکه علم و وقایع آینده بود که توسط جبرئیل(ع) بر آن حضرت (س) بیان می‌شد
امام خمینی ( ره ) فرمود: « این که در مدت زمان کوتاه جبرئیل (ع) بارها نزد زهرا (س) آمده ، مسئله ساده‌ای نیست. سراغ نداریم که جبرئیل در مدت زمان کوتاهی نزد کسی جز انبیای عظام ( رسول الله (ص) ، عیسی (ع) و … ) آمده باشد. در مورد ائمه (ع) نیز وارد نشده که جبرئیل (ع) بر آنها نازل شده باشد. به دلیل وسعت روح فاطمه (س) ، میان روح او و جبرئیل تناسب برقرار بوده است. شاید این شرافت و فضیلت ، بالاترین فضیلت برای آن حضرت باشد».
زهرا (س) در خانه وحی متولد شد و با صورت قرآن پدر انس گرفت و رشد نمود. بدیهی است که آن حضرت با قرآن مأنوس باشد و وجودش به آیات قرآن آمیخته گردد. پدرش ابلاغ کننده وحی و آیات الهی به مردم بود و بنابراین او که پاره تن رسول الله بود از نزدیک‌ترین افراد به قرآن بود. فاطمه از مأنوس‌ترین افراد بشر به کلام خدا و وحی بوده است ، شاهد این گفتار را در خطبه پر ارزش و گفتار درهم کوبنده آن بزرگ بانوی اسلام در مسجد النبی پس از رحلت رسول خدا (ص) و در برابر سران قریش می‌بینیم. سخنان بانویی مصیبت‌زده ، مجروح ، بیمار ، داغدار ، مظلوم از خانه‌ای درسوخته که خلیفه وقت و یارانش صاحب آن را مجبور به سکوت کرده‌اند. در حالی که پیکرش صدمه دیده ، چنان‌ محکم و با صلابت ـ که استواری او را به استواری رسول الله (ص) تشبیه کرده‌اند ـ خطبه می‌خواند ، یک خطبه برای همیشه تاریخ که در آن درباره توحید و صفات خداوند، نبوت و رسالت رسول ، ولایت علی بن ابی‌طالب ،‌ معاد و فلسفه و اسرار احکام الهی می‌گوید
دقت در این خطبه آشکار می‌سازد که آن حضرت در عین قرار داشتن در شرایطی خاص از جفای پیروان پدرش و ظلمی که درباره همسرش روا داشته و حق او را غصب کرده‌اند ، در عین صلابت چنان با آیات قرآن مأنوس است که در میان کلامش به فراخور عبارات آن ، آیاتی از قرآن را بدون مکث و درنگ و بدون اشتباه و جابه‌جایی ادا می‌کند. آن حضرت در سخنانش می‌کوشد تا برخی از اصحاب رسول الله (ص) و مسلمانان را از خواب غفلت بیدار کند و با حمد خداوند و یادکردن نام رسول الله (ص) و ذکر مسئولیت ها و خدمات آن حضرت، زنگار و غبار نشسته بر دل‌ها را بشوید. پس از آن درباره خاندان خویش و کتاب خدا ( قرآن ) می‌گوید: و (نحن) بقیه استخلفها علیکم ( و معنا ) کتاب الله الناطق و القرآن الصادق و النور الساطع و الضیاء اللامع … ۶.
آن حضرت قرآن را‌ ناطق ، ‌صادق و نور درخشان و روشن که دلیل‌های آن روشن و اسرار آیاتش ظاهر است معرفی می‌فرماید و آن را حامل دلیل‌های نورانی الهی و پندهای مکرر خداوند که در آن واجبات ، محرمات ، احکام و ادله روشن و کلمات شفابخش و فضائل انسانی مطرح شده می‌داند
آن حضرت پس از ذکر مفاد قرآن کریم ، درمقام نصحیت پیراون پیامبر (ص) آیه ۱۰۲ آل عمران را متذکر می‌شود که می‌فرماید: فاتقوالله حق تقاته و لا تموتن الا و انتم مسلمون۷ و پس از آن ، آیه ۲۸ فاطر انما یخشی الله من عباده العلماء ۸ را خاطر نشان می‌گردد. برای یاد‌آوری زحمات پدرش و رسالت آن حضرت آیه ۱۲۸ توبه را متذکر می‌گردد که می‌فرماید: لقد جائکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رؤف رحیم۹٫ به مسلمانان یادآور می‌شود که شما در مشرک و دشمنی با یکدیگر بودید که خداوند به شما لطف فرمود و نعمت رسالت را ارزانی داشت: و کنتم علی شفا حفره من النار۱۰ … ( آل عمران ۱۰۳). باز برای آگاهی آن جماعت ، آیه ۴۹ توبه را یادآورمی‌شود: الا فی الفتنه سقطوا و أنّ جهنم لمحیطه بالکافرین.
آن حضرت در بیان مسئله ارث از پدر بزرگوارش ـ که خلیفه ، منکر آن بود ـ فرمود: افحکم الجاهلیه تبغون؟ و من أحسن من الله حکماً لقوم یوقنون ( مائده ۵۰). او هم‌چنین در اثبات حقانیت خویش و سهم فدک و میراث خویش‌ ،‌از آیات ۵ و ۶ مریم؛ ۷۴ انفال و ۱۱ نسا استعانت جست.

 


پی‌نوشت:

۱- کشاف : ۴ ، ۶۷ ؛ تیان ، ۱۰ ، ۲۱۱ ؛ بحارالانوار : ۳۵ ، ۲۳۷ ـ ۲۵۷
۲ – 
مستدرک علی الصحیحین : ۳ ، ۱۵ ؛ بحارالانوار : ۳۵ ، ۲۵۷ ـ ۲۷۱
۳ – 
المعجم الکبیر : ۲۲ ، ۴۰۲ ؛ اسدالغابه : ۵ ، ۵۲۱ ؛ بحارالانوار : ۳۵ ، ۲۰۷ ـ ۲۲۶ ؛ تیسیر الوصول : ۳ ، ۲۵۹ ؛ الاستیعاب: ۳ ، ۳۷؛
۴ – 
انوار التنزیل : ۲ ، ۲۴۵
۵ – 
الدر المنثور : ۵ ، ۱۹۸
۶ – 
کشف الغمه فی معرفه الائمه؛ ج ۲ ، ص ۱۱۰
۷ – 
همان ؛ ج ۲ ، ص ۱۱۰
۸ – 
همان ؛ ج ۲ ، ص ۱۱۱
۹ – 
همان
۱۰ – 
همان