با مراجعه به کتب تاریخ و حدیث به روشنی درمی‌یابیم که مسلمانان از گذشته تا کنون به زیارت قبور صحابه، صالحان و مؤمنان می‌رفتند و به آنان توسل و تبرک می‌جستند. علاوه بر نمونه‌هایی که در فصول توسل و تبرک گذشت، موارد و شواهد دیگری از سیره مستمره مسلمانان در رفتن به زیارت قبور، نماز خواندن و دعا کردن در کنار قبور علما وصالحان را ذکر می‌کنیم.

۱٫ قبر بلال بن حمامه حبشی (متوفای ۲۰هـ.ق)

ابن جبیر درباره زیارت قبر بلال می‌نویسد: بلال بن حمامه[۱] حبشی در سال ۲۰ هجری قمری در دمشق ازدنیا رفت. نام و تاریخ وفات او بر روی قبرش نگاشته شده است. دعا در  این مکان با برکت که عده‌ای از صحابه پیامبر اکرم (ص) نیز در آن مدفون هستند، مستجاب می‌شود. بسیاری از اولیا و خوبان که برای زیارت قبر بلال و صحابه مدفون در این مکان می‌رفتند و به آنان تبرک می‌جستند، این امر را تجربه کرده‌اند.[۲]

۲٫ قبر سلمان فارسی (متوفای ۳۶ هـ.ق)

خطیب بغدادی شافعی می‌نویسد: قبر سلمان فارسی هم‌اکنون در نزدیکی ایوان کسری مشخص و معروف است. روی قبر سلمان فارسی بنایی ساخته شده است. شخصی امور مربوط به حفظ، آبادانی و رتق و فتق امور مقبره سلمان فارسی را به عهده گرفته است و به صورت دائمی در همان مکان ساکن شده است. بارگاه و مقبره سلمان فارسی را از نزدیک دیده‌ام و بارها قبر این صحابی پیامبر اکرم (ص) را زیارت نموده‌ام.[۳]

  1. قبر ابوایوب انصاری (متوفای ۵۲ هـ.ق)

حاکم نیشابوری شافعی درباره زیارت قبر ابوایوب انصاری می‌نویسد: قبر ابوایوب انصاری در قسطنطنیه قرار دارد. مردم قبر ابوایوب انصاری را می‌شناسند و به زیارت قبر او می‌روند و در مواقع خشکسالی به قبر ابوایوب انصاری متوسل می‌شوند و از خداوند طلب باران می‌کنند.[۴]

۴٫ مقام رأس الحسین (ع)

ابن جبیر در سفرنامه خود می‌نویسد: سر مبارک امام حسین (ع) در تابوتی نقره‌ای در مصر مدفون است. روی آن ساختمانی باشکوه بنا شده است که زبان از وصف آن و خرد از درک آن عاجز است … یکی از آثار شگفت‌آور و تعجب‌برانگیز برای بازدید کنندگان این مسجد مبارک، سنگ سیاه و براقی است که در مقابل در ورودی بر روی دیوار نصب شده است و مانند آیینه هندی تصاویر افراد و اشیاء درآن منعکس می‌شود. جمعیت زیادی به زیارت قبر شریف آمده بودند. برخی بر روی آن دست می‌کشیدند. عده‌ای با چشمانی پر از امید و آرزو قبر مبارک را نظاره می‌کردند. تعدادی از زائران، خود را روی قبر انداخته بودند. زائرین به پارچه‌های روی قبر دست می‌کشیدند و در حالی که مشغول دعا و نیایش، گریه و زاری بودند، پروانه‌وار دور قبر شریف می‌چرخیدند. ناله‌های مردم آنچنان سوزناک بود که دل‌ها را به درد می‌آورد. خداوند ما را از برکات زیارت آن مقام کریم برخوردار گرداند.[۵]

۵٫ قبر امام موسی بن جعفر (ع)

حضرت امام کاظم (ع) در سال ۱۸۳ هجری قمری به شهادت رسید و در کاظمین دفن گردید. خطیب بغدادی شافعی به نقل از ابوعلی حسن بن ابراهیم خلال می‌نویسد: هرگاه با مشکلی مواجه می‌شدم، به زیارت قبر موسی بن جعفر می‌رفتم و به او متوسل می‌شدم.خداوند نیز خواسته مرا اجابت و مشکلم را حل می‌کرد.[۶]

۶٫ قبر امام رضا (ع)

محمد بن مؤمل می‌گوید: در سال ۳۰۹ هجری قمری به همراه ابوبکر بن خزیمه امام اهل حدیث وابوعلی ثقفی و گروهی از اساتید و بزرگان، برای زیارت قبر علی بن موسی الرضا (ع) به طوس رفتیم. احترام و تواضع زیاد ابن خزیمه نسبت به بقعه و بارگاه امام رضا (ع) و تضرع و زاری او در آن مکان مقدس، همگان را به شگفتی و تعجب واداشت. زائرین با مشاهده رفتار ابن خزیمه می‌گفتند: اگر زیارت امام رضا (ع) سنت نبود و فضیلت نداشت، ابن خزیمه هرگز در کنار این بقعه این‌گونه رفتار نمی‌کرد.[۷]

ابن حبان بستی شافعی نیز می‌نویسد: علی بن موسی الرضا در سال ۲۰۳ هجری قمری ازدنیا رفته است. قبر او در سناباذ مشهور و معروف است و مردم به زیارت قبرش می‌روند. من نیز بارها به زیارت قبر علی بن موسی رفته‌ام. مدتی که در طوس اقامت داشتم، هرگاه با مشکلی مواجه می‌شدم، به زیارت قبر امام رضا می‌رفتم و در کنار قبر ایشان از خداوند می‌خواستم مشکلم را حل کند. خداوند نیز دعایم را استجابت کرده و مشکلم را حل می‌کرد. این امر را بارها تجربه کرده‌ام.[۸]

۷٫ قبر امام جواد (ع)

ابن عماد حنبلی در حوادث ۲۲۰ هجری قمری می‌نویسد: ابوجعفر محمد جواد (ع) فرزند امام رضا (ع) در اواخر سال ۲۲۰ هجری قمری در بغداد رحلت نمود و در کنار قبر جدش موسی بن جعفر (ع) به خاک سپرده شد. مردم به قصد زیارت بارگاه و قبر شریف آن دو بزرگوار به بغداد (کاظمین) می‌روند.[۹]

۸٫ قبر ابوعوانه (متوفای ۳۱۶ هـ.ق)

محمدبن محمد بن عمر بن صفار اسفرائینی می‌گوید: مردم از تمامی مناطق برای زیارت قبر ابوعوانه به اسفرایین می‌آیند و به اوتبرک می‌جویند.[۱۰]

محمد بن محمد بن عمر بن صفار می‌گوید: جدم عمر بن صفار می‌گفت: مردم به جهت بی‌اطلاعی از مقام ابوعوانه، بیشتر به زیارت قبر ابواسحاق می‌روند. پدربزرگم هنگامی که به مشهد و زیارتگاه ابواسحاق می‌رسید، به خاطر احترام به وی داخل بارگاه نمی‌شد، بلکه پاشنه در ورودی را می‌بوسید و چند لحظه‌ای را در حالت احترام وتعظیم سپری می‌کرد وهنگامی که به مشهد و زیارتگاه ابوعوانه می‌رسید،بیشتر از قبر ابواسحاق به قبر ابوعوانه احترام می‌گذاشت و قبر ابوعوانه را مورد تعظیم و تکریم قرار می‌داد.[۱۱]

۹٫ قبر المعتمد علی الله (متوفای ۴۸۸ هـ.ق)

ابن عماد حنبلی در حوادث ۴۸۸ هجری قمری و در شرح حال المعتمد علی الله می‌نویسد: عده‌ای از شعرا در کنار قبر المعتمد علی الله گرد آمدند و در مرگ او قصیده‌های طولانی سرودند و گریه کردند. یکی از این شعرا ابوبحر عبدالصمد شاعر ویژه و مختص المعتمد علی الله بود که قصیده‌ای طولانی و زیبا سرود و پس از اتمام  قصیده، خاک قبر المعتمد علی الله را بوسید و بدنش را به خاک قبرمالید و گونه‌هایش را نیز روی خاک قبر المعتمد علی الله گذاشت و گریه کرد و تمامی حضار را نیز به گریه انداخت.[۱۲]

۱۰٫ قبر قاسم بن فیره (متوفای ۵۹۰ هـ.ق)

ابن جزری در شرح حال قاسم بن فیره می‌نوسید: وی در قرافه بین مصر و قاهره در مقبره قاضی فاضل عبدالرحیم بیسانی به خاک سپرده شد. قبر او معروف و مشهور است. مردم به قصد زیارت قبر او به این مقبره می‌آیند. من نیز بارها قبر او را زیارت کرده‌ام.[۱۳]

۱۱٫ قبر ملک مظفر (متوفای ۶۵۸ هـ.ق)

ابن تغری حنفی به نقل از تاریخ قطب الدین یونینی می‌نویسد: ملک مظفر در سال ۶۵۸ هجری قمری در نزدیکی قصیر به قتل رسید و در همان‌جا به خاک سپرده شد.

مردمدائما به قصد زیارت قبر او به قصیر می‌آیند. من نیز در رمضان ۶۵۹هجری قمری قبر او را زیارت کردم و برای او طلب رحمت کردم.[۱۴]

۱۲٫ قبر ابن تیمیه (متوفای ۷۲۸ هـ.ق)

ابن کثیر دمشقی سلفی پس از نقل و گزارش تشییع جنازه و دفن ابن تیمیه می‌نویسد: پس از دفن ابن تیمیه مردم مدت‌ها شب و روز به زیارت قبر ابن تیمیه می‌آمدند و شب‌ها نیز در کنار قبر ابن تیمیه بیتوته می‌کردند.[۱۵]

زیارت قبور عمر بن عبدالعزیز متوفای ۱۰۱ هجری قمری، نعمان بن ثابت معروف به ابوحنیفه متوفای ۱۵۰ هجری قمریف لیث بن سعد متوفای ۱۷۵ هجری قمری، محمد بن ادریس شافعی متوفای ۲۰۴ هجری قمری، احمد بن حنبل متوفای ۲۴۱ هجری قمری، ذوالنون مصری متوفای ۲۴۶ هجری قمری، جنید بن محمد بن جنید خزاز معروف به قواریری متوفای ۲۹۸ هجری قمری، علی بن محمد عامری متوفای ۴۰۳ هجری قمری، محمد بن طیب معروف به ابن باقلانی متوفای ۴۰۳ هجری قمری، محمدبن حسین نیشابوری متوفای ۴۱۲ هجری قمری، ابراهم بن محمد اسفرایینی متوفای ۴۱۸ هجری قمری، عبدالرحمن بن محمد داودی متوفای ۴۶۷ هجری قمری، نصر بن ابراهیم مقدسی متوفای ۴۹۰ هجری قمری، محمدبن عبدالله بن تومرت مصمودی هرغی مغربی متوفای ۵۲۴ هجری قمری، محمدبن حسن بن عبدویه مهربانی متوفای ۵۲۵ هجری قمری، نصر بن فتیان حنبلی معروف به ابن المنی متوفای ۵۸۳ هجری قمری، محمد بن حسین انصاری مصری متوفای ۶۳۳ هجری قمری و اسماعیلبن یوسف دیلمی از یدگر موارد و شواهد سیره مسلمانان در زیارت قبور می‌باشد.[۱۶]جهت یادآوری و اطلاع بیشترش به فصل‌های توسل و تبرک نیز مراجعه شود.

موارد ذکر شده نمونه‌هایی از قبور زیارت شده توسط مسلمانان در طول تاریخ است. مسلمانان اعم از صحابه، تابعین و سایرین، قبر پیامبر اکرم (ص) را تعظیم می‌کردند و به قصد زیارت قبر شریف آن حضرت به مدینه منوره مسافرت می‌کردند. مسلمانان در قرون بعدی نیز با تبعیت از سیره صحابه و تابعین، قبور ائمه طاهرین (ع)، صالحین، اولیا و علما را مورد تعظیم و احترام قرارد اده و به زیارت قبور آنان می‌رفتند و مورد اعتراض هیچ شخصی قرار نگرفتند.

بعد از مشاهده و مطالعه این شواهد، جای این سوال باقی است که ابن تیمیه و وهابیان با استناد به کدام دلیل مسافرت به قصد زیارت قبور انبیا، ائمه و علما را تحریم می‌کنند؟

گناه شیعیان چسیت که به مقتضای سنت و سیره مسلمانان به زیارت قبور ائمه خود می‌روند؟

آیا تمامی قبوری که در طول تاریخ توسط مسلمانان مورد زیارت واقع شده، قبور شیعیان و ائمه آنان است؟

آیا تمامی کسانی که به زیارت قبور یادشده می‌رفتند، شیعه دوازده امامی بودند؟

آرای فقهای اهل سنت

پس از بیان دیدگاه ابن تیمیه و وهابیان و نقد و بررسی ادله آنان، در پایان فصل زیارت قبور، اقوال و فتاوای برخی از فقهای اهل سنت را ذکر می‌کنیم.

  1. هنگامی که از مالک درباره زیارت قبور سوال کردند، وی در جواب گفت: پیامبر اکرم (ص) در ابتدا از زیارت قبور نهی کرده بودند؛ اما بعدها اجازه دادند. اگر کسی به زیارت قبور برود و جز خیر چیز دیگری نگوید، هیچ اشکالی ندارد.[۱۷]
  2. ابن عبدالبر قرطبی مالکی معتقد است همان‌طور که در ابتدا زیارت قبور برای عموم مسلمانان اعم از زن ومرد ممنوع بود، هنگامی که این ممنوعیت نسخ شد و پیامبر اکرم (ص) زیارت قبور را جایز شمردند، جواز هم عمومیت دارد و زنان نیز مجاز به زیارت قبور هستند.وی برای اثبات جواز زیارت قبور برای عموم مسلمانان اعم از زن و مرد، روایات زیادی را نقل می‌کند.[۱۸]
  3. ابوحامد غزالی می‌نویسد:هرکسی که در زمان حیات و زندگیش مورد تبرک قرار می‌گیرد، بعد از رحلت و وفات نیز تبرک جستن به او به وسیله زیارت قبرش، جایز است و مسافرت به قصد زیارت و تبرک وی نیز جایز است و حدیث «لاتشد الرحال إلا إلی ثلاثه: المسجد الحرام و مسنجدی و مسجدالأقصی» مانع زیارت نیست.[۱۹]
  4. حازمی معتقد است قاطبه اهل علم، زیارت قبور را برای مردان جایز می‌دانند.[۲۰]
  5. نووی شافعی نیز به تبع حازمی و بسیاری از علمای دیگر می‌نویسد: علما اتفاق نظر دارند که زیارت قبور برای مردان جایز است.[۲۱]
  6. ماوردی با استناد به آیه «وَ لا تَقُمْ عَلى‏ قَبْرِهِ»[۲۲]، زیارت قبور کفار را جایز ندانسته است اما عینی حنفی این استدلال را صحیح نمی‌داند.[۲۳]
  7. سرخسی با استناد به زیارت قبر پیامبر اکرم (ص) و عبدالرحمن بن ابی بکر توسط عائشه، می‌نویسد: «وألاصح عندنا أن الرخصه ثابته فی حق الرجال و النساء جمیعا».[۲۴]
  8. عینی حنفی یکی از شارحان صحیح بخاری پس از نقل «مر النبی (ص) بإمرأه تبکی عند قبر، فقال: اتقی الله و اصبری»[۲۵] می‌نویسد: این حدیث دلالت می‌کند بر جواز زیارت قبور، زیرا پیامبر اکرم (ص) آن زن را از زیارت قبر نهی نکردند، بلکه آن زن را به صبر دعوت کردند.[۲۶] عینی حنفی در نکات مستفاد از حدیث نیز می‌نویسد: یکی از نکات قابل استفاده از حدیث این است که زیارت قبور مطلقا جایز است، هم برای مردان و هم برای زنان، چه میت مسلمان باشد و چه میت کافر باشد؛ زیرا روایت مطلق است و هیچ تفصیلی داده نشده است.[۲۷]
  9. قسطلانی می‌نویسد: حدیث بریده صراحت دارد که روایات مانعه و ناهیه از زیارت قبور نسخ شده است و کسانی که همچون شعبی و نخعی زیارت قبور را تحریم کرده‌اند، احادیث جواز به آنان نرسیده است.[۲۸]
  10. ابن حجر عسقلانی شافعی نیز مانند عینی با استناد به روایت «مر النبی (ص) بإمرأه تبکی عند قبر، فقال: اتقی الله و اصبری»، زیارت قبور را حتی برای زنان جایز دانسته[۲۹] و در نکات مستفاد از روایت می‌نویسد: «واستدل به علی جواز زیاره القبور، سواء کان الزائر رجلا او امراه و سواء کان المزور مسلما اوکافرا، لعدم الاستفصال فی ذلک».[۳۰]
  11. ابن حزم اندلسی ظاهری برخلاف همگان، زیارت قبور را یک بار بر هر مسلمانی در طول عمرش واجب می‌داند.[۳۱]

توجیه روایات ناهیه از زیارت قبور

کسانی که زیارت قبور را جایز نمی‌دانند به چند روایت که در منابع روایی اهل سنت نقل شده است، استناد کرده‌اند اما فقها و علمایی که زیارت قبور را جایز می‌دانند، روایات ناهیه را توجیه کرده‌اند. ما نیز جهت اشنایی خوانندگان عزیز با توجیهات علمای اهل سنت، روایات ناهیه و توجیهات مجوزین زیارت قبور را ذکر می‌کنیم.

روایات ناهیه

  1. «عن أبی هریره: أن رسول الله (ص) قال: لعن الله زوارات القبور».[۳۲]
  2. «عن عبدالله بن عباس: لعن رسول الله (ص) زائرات القبور و المتخذین علیها المساجد و السرج».

توجیهات علمای اهل سنت

  1. ترمذی پس از نقل حدیث ابوهریره و تصحیح سند آن، می‌نویسد: بعضی ازعلما معتقدند لعن پبامبر اکرم (ص) مربوط به زمانی است که هنوز زیارت قبور را جایز ندانسته بودند اما زمانی که زیارت قبور را اجازه دادند، برای عموم مردان و زنان زیارت قبور جایز شد و برخی می‌گویند: زیارت قبور برای زنان کراهت دارد؛ زیرا صبر زنان کم است و زیاد گریه و زاری می‌کنند.[۳۳]
  2. قرطبی می‌نویسد: برخی روایت ابوهریره و لعن پیامبر اکرم (ص) را به دلیل کلمه «زوارات» که صیغه مبالغه است، مربوط به کسانی می‌دانند که زیاد به زیارت قبور می‌روند.[۳۴]
  3. عینی حنفی پس از نقل توجیهات دیگران، خود نیز در توجیه روایت ابوهریره می‌نویسد: مطابق این روایت زنان از اکثار در زیارت قبور منع شده‌اند. شاید علت منع اکثار در زیارت قبور این باشد که زیاد به زیارت قبور رفتن موجب ضایع شدن حقوق همسر می‌شود. وی مفاسد دیگری همچون تبرج زنان، تشبه به کسانی که دائما ملازم قبور هستندو به تعظیم قبور می‌پردازند و ترس از گریه و زاری زنان با صدای بلند در خصوص نامحرمان را نیز از علل و عوامل منع از اکثیار زیارت قبور توسط زنان شمرده است و معتقد است بین زائرات و زوارات باید فرق گذاشت.[۳۵]

۴٫حاکم نیشابوری پس از نقل روایات ناهیه از زیارت قبور، می نویسد:

احادیثی که از پیامبر اکرم (ص) نقل شده و از رفتن به زیارت قبور نهی می کنند، توسط حدیث بریده که در صحیح بخاری و مسلم نقل شده است، نسخ شده اند.[۳۶]

  1. ذهبی سلفی نیز می‌نویسد: ما معتقدیم که احادیث ناهیه از زیارت قبور، توسط حدیث برده نسخ شده‌اند.[۳۷]

عینی حنفی در توضیح و تبیین نسخ می‌نویسد: نهی از زیارت قبور مربوط به اوائل اسلام بود. پیامبر اکرم (ص) در اوائل اسلام به دلیل نزدیکی مسلمانان به عصر جاهلیت و عبادت بت‌ها و ترس از عبادت قبور، از زیارت قبور نهی کردند امّا هنگامی که اسلام در قلوب مسلمانان نفوذ کرد و ترس عبادت قبور از بین رفت، منع از زیارت قبور نیز نسخ شد.[۳۸]

 

 منبع: کتاب شناخت وهابیت/نجم الدین طبسی


 

[۱]– حمامه نام مادر بلال بن رباح موذن پیامبر اکرم (ص) می‌باشد.

[۲]– «قبره بدمشق و فی رأس القبر المبارک تاریخ باسمه (رضی) و الدعاء فی هذا الموضع المبارک مستجاب، قد جرب ذلک کثیر من الأولیاء و أهل الخیر المتبرکین بزیارتهم». ابن جبیر، إاعتبار الناسک فی ذکر الآثار الکریمه و المناسک معروف به رحله ابن جبیر: ص ۲۱۷، مدینه دمشق، مشاهده المکرمه و آثار المعظمه.

[۳]– «و قبره الآن ظاهر معروف بقرب ایوان کسری، علیه بناء و هناک خادم مقیم لفحظ الموضع و عمارته و النظر فی أمر مصالحه و قد رأیت الموضع و زرته غیره مره». خطیب بغدادی شافعیف تاریخ بغداد أو مدینه السلام: ج۱، ص ۱۶۳، شرح حال سلمان فارسی، ش ۱۲٫

[۴]– «و قبره بأصل حصن القسطنطنیه بأرض الروم فیما ذکرف یتعاهدون قبره و یزورونه و یستسقون به إذا قحطوا». حاکم نیشابوری شافعی، المستدرک علی الصحیحین: ج۳، ص ۵۱۸، کتاب معرفه الصحابه، ذکر مناقب أبی أیوب الأنصاری، ح ۵۹۲۹/۱۵۲۷ و ابن جوزی، صفه الصفوه: ج۱، ص ۱۹۶، شرح حال خالد بن زید بن کلیب معروف به ابوایوب انصاری، ش ۴۰ و المنتظم فی تاریخ الملوک و الأمم: ج ۴، ص ۷۲، حوادث و وفیات ۵۲ هجری قمری.

[۵]– «و شاهدنا من استلام الناس للقبر المبارک وإحداقهم به وانکبابهم علیه و تمسحهم بالکسوه التی علیه و طوافهم حوله، مزدحمین، باکین، متوسلین الی الله سبحانه برکه التربه المقدسه، متضرعین بما یذیب الأکباد و یصدع الجماد و الأمر فیه أعظم و مرأی الحال أهول، نفعنا الله ببرکه ذلک المشهد الکریم». ابن جبیر، إعتبار الناسک فی ذکر الآثار الکریمه و المناسک معروف به رحله ابن جبیر: ص ۳۵، ذکر مصر والقاهره.

[۶]– «ما همنی أمر فقصدت قبر موسی بن جعفر، فتوسلت به إلا سهل الله تعالی لی ما أحب». خطیب بغداخدی شافعی، تاریخ بغداد أو مدینه السلام: ج۱، ص ۱۲۰، باب ما ذکر فی مقابر بغداد المخصوصه بالعلماء و الزهاد.

[۷]– «خرجنا مع امام أهل الحدیث أبی بکر بن خزیمه و عدیله أبی علی الثقفی مع جماعه من مشائخنا و هماذ ذاک متوافرون إلی زیاره قبر علی بن موسی الرضا (ع) بطوس، قال: فرأیت من تعظیمه یعنی ابن خزیمه لتلک البقعه و تواضعه لها و تضرعه عندها ما تحیرنا». ابن حجر عسقلانی شافعیف تهذیب التهذیب: ج۷ف ص ۳۳۹، شرح حال علی بن موسی‌الرضا (ع)،  ۶۲۸٫

[۸]– «قبره بسناباذ خارج النوقان مشهور یزار بجنب قبر الرشید، قد زرته مرارا کثیره و ما حلت بی شده فی وقت مقامی بطوس فزرت قبر علی بن موسی الرضا صلوات الله علی جده و علیه و دعوت الله إزالتها عنی إلا استجیب لی و زالت عنی تلک الشده و هذا شیء حریته مرارا، فوجدته کذلک، أماتنا الله علی محبه المصطفی و أهل بیته صلی الله علیه وعلیهم أجمعین». ابن حبان بستی شافعی، الثقات: ج ۸، ص ۴۵۷، شرححال علی بن موسی الرضا.

[۹]– «و دفن عند جده موسی و مشهدهما ینتابه العامه بالزیاره». ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب فی أخبار من ذهب: ج۲، ص ۴۸، حوادث ۲۲۰ هجری قمری.

[۱۰]– «قبر أبی عوانه باسفرایین مزار العالم و متبرک الخلق». ابن خلکان شافعی، وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان: ج ۶، ص ۳۹۴، شرح حال ابوعوانه، ش ۸۲۶ به نقل از ابن عساکر و «قبر أبی عوانه علیه مشهد مبنی بأسفراین یزار». ذهبی سلفی، تذکره الحفاظ: ج ۲، جزء سوم، ص ۳، شرح حال ابوعوانه، ش ۷۷۲ و سیر أعلام النبلاء: ج ۱۴، ص ۴۱۹، شرح حال ابوعوانه، ش ۲۳۱٫

[۱۱]– «و العوام یتقربون إلی مشهد الأستاذ أبی اسحاق أکثر مما یتقربون إلی أبی عوانه و هم لایعرفون قدر هذا الإمام الکبیر المحدث أبی عوانه لبعد العهد بوفاته و قرب العهد بوفاه الأستاذ أبی اسحاق … و کان جدی إذا وصل إلی مشهد الأستاذ رأیته لایدخله احتراما بل کان یقبل عتبه المشهد و هی مرتفعه بدرجات و یقف ساعته علی هیئه التعظیم و التوقیر … و إذا وصل إلی مشهد أبی عوانه کان أشد تعظیما له و إجلالا و توقیرا و یقف أکثر من ذلک». ابن خلکان شافعی، وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان: ج ۶، ص ۳۹۴، شرح حال ابوعوانه، ش ۸۲۶٫

[۱۲]– «واجتمع عند قبره جماعه من الشعراء … فرثوه بقصائد مطلوات و أنشدوها عند قبره و بکوا علیه، فمنهم أبوبحر عبدالصمد شاعره المختص به، رثاه بقصیده طویله أجاد فیها … و لما فرغ من إنشادها قبل الثری و مرغ جسمه و عفر خده، فأبکی کل من حضر». ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب فی أخبار من ذهب: ج ۳، ص ۳۹۰، حوادث ۴۸۸ هجری قمری.

[۱۳]– «دفن بالقرافه بین مصر و القاهره بمقبره القاضی الفاضل عبدالرحیم البیسانی و قبره مشهور معروف یقصد للزیاره و قد زرته مرات». علامه امینی، الغدیر فی الکتاب و السنه و الأدب: ج۵، ص ۲۹۳، زیاره المشاهد المشرفه، القبور المقصود بالزیاره. به نقل از ابن جزری در غایه النهایه فی طبقات القراء: ج۲، ص ۲۲، شرح حال قاسم بن فیره، ش ۲۶۰۰٫ ر.ک: ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب فی أخبار من ذهب: ج ۴، ص ۳۰۳، حوادث ۵۹۰ هجری قمری.

[۱۴]– «وکان قبره یقصد للزیاره دائما». ابن تغری حنفی، النجوم الزاهره فی ملوک مصر و القاهره: ج ۷، ص ۸۰، حوادث ۶۵۸ هجری قمری.

[۱۵]– «و تردد الناس إلی قبره أیاما کثیره لیلا و نهارا، یبیتون عنده و یصبحون». ابن کثیر دمشقی سلفی، البدایه والنهایه: ج ۱۴، ص ۱۴۲، حوادث ۷۲۸ هجری قمری، وفاه شیخ‌الاسلام أبی العباس تقی الدین أحمد بن تیمیه.

[۱۶]– «مات (عمر بن عبدالعزیز) بدیر سمعان و قبره هناک یزار». ذهبی سلفی، تذکره الحفاظ: ج ۱، ص ۹۱، شرح حال عمر بن عبدالعزیز، ش ۱۰۴٫ «إنی لأتبرک بأبی حنیفه و‌أجیء إلی قبره فی کل یوم یعنی زائرا». خطیب بغدادی شافعی، تاریخ بغداد أو مدینه السلام: ج ۱، ص ۱۲۳، باب ژما ذکر فی مقابر بغداد المخصوصه بالعلماء والزهاد و «دفن (لیث بن سعد) یوم الجمعه بمصر فی القرافه الصغری و قبره أحد المزارات». یافعی شافعی، مرآه الجنان و عبره الیقظان فی معرفه ما یعتبر من حوادث الزمان: ج ۱، ص ۲۸۷، حوادث ۱۷۵هجری قمری و «قبره (الشافعی) یزار بها». ابن خلکان شافعی، وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان: ج ۴، ص ۱۶۵،‌شرح حال شافعی، ش ۵۵۸ و یافعی شافعی، مرآه الجنان و عبره الیقظان فی معرفه ما یعتبر من حوادث الزمان: ج۲، ص ۲۰، حوادث ۲۰۴ هجری قمری. «وکنت أزور قبر أحمد بن حنبل، فترکته مده، فرأیت فی المنام قائلا یقول لی: لم ترکت زیاره قبر إمام السنه». خطیب بغدادی شافعی، تاریخ بغداد أو مدینه السلام، ج۴، ص ۴۲۳، شرح حال احمد بن حنبل، ش ۲۳۱۷٫ «کنا نزور معه فی بعض  السنین قبر الإمام أحمد». ابن رجب حنبلی، الذیل علی طبقات الحنابله: ج ۴،‌ص ۳۶۰، شرح حال نصر بن فتیان، ش ۱۷۵٫ «و ضریحه (احمد بن حنبل) یزار ببغداد». علامه امینی، الغدیر فی الکتاب و السنه و الأدب: ج ۵، ص ۲۸۴، زیاره المشاهد المشرفه، القبور المقصوده بالزیاره. به نقل از دول الإسلام ذهبی: ص ۱۳۰٫ «دفن (ذوالنون) بالقرافه الصغری و علی قبره مشهد مبنی … و زرته غیر مره». ابن خلکان شافعی، وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان: ج ۱، ص ۳۱۸، شرح حال ذوالنون مصری، ش ۱۲۹ و «مازال (مازالوا) الناس ینتابون قبره (القواریری) فی کلیوم نحو الشهر او اکثر». خطیب بغدادی شافعی، تاریخ بغداد او مدینه السلام: ج ۷، ص ۲۴۸، شرح حال جنید بن محمد، ش ۳۷۳۹؛‌ سمعانی شافعی، الأنساب: ج ۴، ص ۵۵۶، باب القاف و الواو و ذهبی سلفی، سیر أعلام النبلاء: ج ۱۴، ص ۷۷، شرح حال نوری (استاد قواریری)، ش ۳۵ و «عکف الناس علی قبره (علی بن محمد العامری) لیالی یقرأون القرآن و یدعون له و جاء الشعراء من کل أوب یرثون و یترحمون». ابن کثیر دمشقی سلفی،‌ البدایه و النهایه: ج ۱۱، ص ۳۷۵، حوادث ۴۰۳هجری قمری و «له دویره معروفه به یسکنها الصوفیه، قد دخلتها و قبره هناک یتبرکون بزیارته، قد رأیته و زرته». خطیب بغدادی شافعی، تاریخ بغداد أو مدینه السلام: ج ۲، ص ۲۴۸، شرح حال محمد بن حسین، ش ۷۱۷ و «کان (شیخ الحنابله ابوالفضل التمیمی) یزور قبره (ابن الباقلانی) کل جمعه» ذهبی سلفی، سیر أعلام النبلاء: ج ۱۷، ص ۱۹۳، شر ححال ابن الباقلانی، ش ۱۱۰ و «و حملوه إلی إسفرایین و دفن فی مشهده و هو الیوم ظاهر و الناس یتبرکون به و یزورونه و یستجاب عنده الدعوه، زرت قبره بإسفرایین». سمعانی شافعی، الأنساب: ج۱، ص ۱۴۴، حرف الالف، باب الالف و السین، الإسرافیینی و «و زرت قبره (الداودی) بظاهر فوشنج». سمعانی شافعی، الأنساب: ج ۲، ص ۴۴۹، حرف الدال، باب الدال و الألف، الداودی و «دفن (نصر بن ابراهیم المقدسی) بباب الصغیر و قبره ظاهر یزار، قال النووی: سمعنا الشیوخ یقولون: الدعاء عند قبره یوم السبت مستجاب». ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب: ج ۳، ص ۳۹۶، حوادث۴۹۰ هجری قمری و «وقدکان الملک أبویعقوب یوسف بن عبدالمؤمن فی أیامه و قد زار قبر ابن تومرت بمحضر من الموحدین». ذهبی سلفی، تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام: ج ۳۶ف ص ۱۲۱، حوادث و وفیات ۵۲۱-۵۴۰ هجری قمری، شرح حال محمد بن عبدالله بن تومرت، ش ۶۲ و قبره هناک مشهور و مزور».ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب: ج ۴، ص ۷۴، حوادث ۵۲۵ هجری قمری و «و الناس یزورون قبره (اسماعیل بن یوسف الدیلمی) وراء قبر معروف الکرخی … و قد زرته مرارا». ابن جوزی، صفه الصفوه: ج ۱، ص ۵۸۲، شرح حال اسماعیل بن یوسف دیلمی، ش ۲۹۲٫

[۱۷]– «سئل مالک عن زیاره القبور، فقال: قد کان نهی عنه ثم أذن فیه، فلو فعل ذلک انسان و لم یقل إلا خیرا لم أر بذلک بأسا». عینی حنفی، عمده القاری شرح صحیح البخاری: ج۸، ص ۷۰، کتاب الجنائز، باب زیاره القبور، شرح حدیث ۴۴٫

[۱۸]– «قال ابن عبدالبر: الإباحه فی زیاره القبور إباحه عموم، کماکان عن زیارتها نهی عموم، ثم ورد النسخ فی الاباحه علی العموم، فجائز للرجال و النساء زیاره القبور». همان.

[۱۹]– «و کل من یتبرک بمشاهدته فی حیاته،یتبرک بزیارته بعد وفاته و یجوز شد الرحال لهذا الغرض و لایمنع من هذا قوله (ع): لا تشد الرحال إلا إلی ثلاثه مساجد». غزالی، أحیاء علوم الدین: ج ۲، ص ۲۴۷، فوائد السفر.

[۲۰]– «قال الحازمی: أهل العلم قاطبه علی الإذن فی ذلک للرجال». عینی حنفی، عمده القاری شرح صحیح البخاری: ج ۸، ص ۶۹ف کتاب الجنائز، باب زیاره القبور، شرححدیث ۴۴٫

[۲۱]– «قال النووی تبعا للعبدی و الحازمی و غیرهما: اتفقوا علی أن زیاره القبور للرجال جائزه». ابن حجر عسقلانی شافعی پس ازنقل قول نووی، به دلیل مخالفت ابن سیرین، ابراهیم نخعی و شعبی با جواز زیارت قبور، در تحقق اجماع مناقشه کرده و تحقق اجماع را بعد از این افراد محقق دانسته است. فتح الباری بشرح صحیح البخاری: ج ۳، ص ۱۷۷، کتاب الجنائز، باب ۳۱ زیاره القبور، شرح حدیث ۱۲۸۳ و «قال النووی: و بالجواز قطع الجمهور». عینی حنفی، عمده القاری شرح صحیح البخاری: ج ۸، ص ۶۸، کتاب الجنائز، باب زیاره القبور، شرح حدیث ۴۴٫

[۲۲]–  سوره توبه، آیه ۸۴٫

[۲۳]– قال الماوردی: لایجوز زیاره قبر الکافر مستدلا بقوله تعالی: «ولاتقم علی قبره» و هذا غلط و فی الاستدلال بالآیه المذکوره نظر لایخفی». عینی حنفی، عمده القاری شرح صحیح البخاری: ج ۸، ص ۶۸، کتاب الجنائز، باب زیاره القبور، شرح حدیث ۴۴‌و ابن حجر عسقلانی شافعی، فتح الباری بشرح صحیح البخاری: ج ۳، ص ۱۷۹، کتاب الجنائزف باب ۳۱، زیاره القبور، شرح حدیث ۱۲۸۳٫

[۲۴]– سرخسی، المبسوط: ج ۲۴، ص ۱۰، کتاب الأشربه.

[۲۵]– بخاری، الجامع الصحیح معروف به صحیح بخاری: ج۱، ص ۲۱۸، باب فی الجنائزف باب قول الرجل للمرأه عند القبر اصبری.

[۲۶]– «من حیث أنه «ص) لم ینه المرأه المذکوره عن زیارتها قبر میتها و إنما أمرها بالصبر، فدل علی الجواز من هذه الحیثیه». عینی حنفی، عمد القاری شرح صحیح البخاری: ج۸، ص ۶۷، کتاب الجنائز، باب زیاره القبور، شرح حدیث ۴۴٫

[۲۷]– «و فیه جواز زیاره القبور مطلقا، سواء کان الزائر رجلا أو امرأه و سواء کان المزور مسلما أو کافرا، لعدم الفصل فی ذلک». همان، ص ۶۸٫

[۲۸]– «حدیث برده صریح فی نسخ نهی زیاره القبور و الظاهر أن الشعبی و النخعی لم یبلغهما أحادیث الإباحه». همان، ص ۷۰٫

[۲۹]– «اختلاف فی النساء، فقیل: دخلن فی عموم الإذن و هو قول الأکثر و محله ما إذا أمنت الفتنه و یؤید الجواز حدیث الباب و موضع الدلاله منه أنه (ص) لم ینکر علی المرأه قعودها عند القبر و تقریره حجه و ممن حمل الإن علی عمومه للرجال و النساء عائشه». ابن حجر عسقلانی شافعی، فتح الباری بشرح صحیح البخاری: ج ۳، ص ۱۷۷، کتاب الجنائز، باب ۳۱ زیاره القبور، شرح حدیث ۱۲۸۳٫

[۳۰]– همان، ص ۱۷۹٫

[۳۱]– «إن زیاره القبور واجبهو لو مره واحده فی العمر، لورود الأمر به». همان، ص ۱۷۷٫ به نقل از ابن حزم.

[۳۲]– بیهقی شافعی، السنن الکبری: ج۵، ص ۴۵۸، کتاب الجنائز، جماع أبواب البکاء علی المیت، باب ما ورد فی نهیهن عن زیاره القبور، ح ۷۳۰۷٫

[۳۳]– «هذا حدیث حسن صحیح و قد رأی بعض أهل العلم أن هذا کان قبل أن یرخص النبی (ص) فی زیاره القبور، فلما رخص دخل فی رخصته الرجال و النساء و قال بعضهم: إنما کره زیاره القبور للنساء لقله صبرهن و  کثره جزعهن». ترمذی، الجامع الصحیح معروف به سنن ترمذی: ج ۳، ص ۳۷۲ف کتاب الجنائز، باب ۶۱، ما جاء فی کراهیه زیاره القبور للنساء» و عینی حنفی، کراهیه زیاره القبور للنساء» وعینی حنفی، عمده القاری شرح صحیح البخاری: ج ۸، ص ۶۹، کتاب الجنائز، باب زیاره القبور، شرح حدیث ۴۴٫

[۳۴]– «قال القرطبی: حمل بعضهم حدیث الترمذی فی المنع علی من یکثر الزیاره، لأن الزوارات للمبالغه». عینی حنفی، عمده القاری شرح صحیح البخاری: ج ۸، ص ۶۹-۷۰، کتاب الجنائز، باب زیاره القبور، شرح حدیث ۴۴٫

[۳۵]– «یمکن أن یقال: یأن النساء إنما یمنعن من إکثار الزیاره لما یودی الیه الإکثار من تضییع حقوق الزوج و التبرج و الشهره و  التشبه بمن یلازم القبور لتعظیمها و لما یخاف علیها من الصراخ و غیرذلک من المفاسد و علی هذا یفرق بین الزائرات و الزوارات». همان.

[۳۶] – «و هذه الأحادیث المرویه فی النهی عن زیاره القبور منسوخه و الناسخ لها حدیث علقمه بن مرثد عن سلیمان بن بریده عن أبیه عن النبی (ص) «قد کنت نیهتکم عن زیاره القبور، ألا فزوروها، فقد أذن الله تعالی لنبیه (ص) فی زیاره قبر أمه» و هذا الحدیث مخرج فی الکتابین الصحیحین للشیخین». حاکم نیشابوری شافعی، المستدرک علی الصحیحین: ج۱، ص ۵۳۰، کتاب الجنائز، ذیل حدیث ۱۳۸۵/۱۲۱٫

 

[۳۷]– «احادیث النهی عندنا منسوخه بحدیث بریده». همان.

[۳۸]– «و معنی النهی عن زیاره القبور إنما کان فی أول الإسلام عند قربهم بعباده الأوثان و اتخاذ القبور مساجد، فلما استحکم الإسلام و قوی فی قلوب الناس و أمنت عباده القبور والصلاه إلیها نسخ النهی عن زیارتها، لأنها تذکر الآخره و تزهد فی الدنیا». عینی حنفی، عمده القاری شرح صحیح البخاری: ج ۸، ص ۷۰، کتاب الجنائز، باب زیاره القبور، شرح حدیث ۴۴٫