سوال: من دارای دو دختر دوقلو هستم. آنها ۲۲ ماه سنّ دارند. یکی از آنها وقتی حواس مان به او نیست و بی توجّهی می بیند، اوّل بغض می کند و بعد گریه می کند. می خواستم ببینم با او چگونه برخورد کنیم؟

جواب: فضای تربیتی برای فرزندان دو قلو یک فضای ویژه است؛ چراکه والدین باید برای آنها شرایط ویژه ای را فراهم کنند. در این جا عدالت معنای خود را پیدا می کند؛ یعنی والدین باید در نگاه، محبّت و خرید عادلانه برخورد کنند.

بیکاری عامل بهانه گیری

در این سوأل گفته شد که اگر یکی از فرزندان کم توجّهی ببیند، ناراحت می شود. ما به این والدین می گوییم: وقتی که بیکاری بچّه ها در خانه زیاد شود، به رفتار بزرگ ترها خیلی دقّت می کنند؛ یعنی بهانه گیری می کنند؛ مثلاً وقتی مادر در خانه راه می رود، فرزند نیز به دنبال مادر راه می رود، وقتی مادر به آشپزخانه می رود، او هم به آشپزخانه می رود، وقتی مادر به اتاق نشیمن می آید، او هم به اتاق نشیمن می آید؛ گاهی خود پدر و مادر از این رفتار کلافه می شوند.

اوّلین نکته ای که والدین باید به آن دقّت کنند، بیکاری بچّه هاست. بچّه هایی که در این سنیّن بیکار هستند، به دنبال والدین می روند یا به تعبیری بچّه هایی که بیکار هستند، به نوع رفتار والدین دقّت می کنند؛ مثلاً بچّه ای که سرگرم بازی است و می بیند که وقتی بابا وارد خانه شد، اوّل خواهر دیگر را نوازش کرد، در این جا بچّه ناراحت می شود و با خود می گوید: چرا بابا اوّل من را نازش نکرد. معلوم است که این رفتار از سر بیکاری است؛ لذا ما باید فعّالیت بچّه های خود را در خانواده زیاد بکنیم.

خود بچّه ها آسیب هستند!

بنده همیشه جمله ای را به عنوان اصل تربیتی می گویم و آن این است که بچّه های بیکار، آسیب هستند. آسیب برای چه کسی؟ این آسیب هم برای خود فرزند و هم برای خانواده است. هر چه بیکاری بچّه ها بیش تر باشد، آسیب رسانی آنها به خود یا به اشیاء بیش تر می شود یا حتّی ممکن است این فرزند به خانواده خود آسیب روحی بزند. ممکن است این فرزند به مادرش نق بزند یا سوأل زیاد بپرسد.

من همیشه به پدر و مادرها می گویم که زیاد سوال کردن بچّه ها نشانه ی بیکاری آن هاست. سوال منطقی به اندازه خوب است، ولی وقتی زیاد سوال می پرسند، معلوم می شود که خیلی بیکار هستند؛ مثلاً فرزند می نشیند و به حرف هایی که مادر با تلفن می زند، گوش می کند و چون خیلی از مفاهیمی را که مادر می گوید نمی فهمد، دائم درباره ی آن مفاهیم از او سؤال می کند.

نوع فعالیّت بچّه ها

لذا اوّلین توصیه ی من به والدین این است که فعالیّت های بچّه ی خود را زیاد کنند. حال شاید والدین از ما بپرسند چه فعالیّتی؟ آیا دائم او را پای تلویزیون بنشانیم و تلویزیون ببینند؟ ما در جواب می گوییم فعالیّت بچّه ها باید بیشتر به سمت بازی کردن برود. بازی فعالیّتی است که بچّه ها آن را انجام می دهند و لذّت می برند؛ فرقی هم بین بازی جسمی و ذهنی نیست.

زمان مناسب برای بازی با هم سالان

نکته ی دوّم این است که ما در این سنّین انتظار نداریم که فرزاندان بتوانند با هم دیگر بازی بکنند. بچّه ها معمولاً تا دو سالگی اگر کنار هم دیگر قرار بگیرند، پرخاش می کنند؛ چراکه هنوز نمی توانند آن تعامل لازم را برقرار کنند. بزرگ تر ها خواسته های هم دیگر را متوجّه می شوند؛ برای همین با یکدیگر ارتباط بر قرار می کنند؛ مثلاً من می دانم که شما از بعضی حرف ها ناراحت می شوید؛ پس من آن حرف ها را نمی زنم. امّا بچّه های کوچک تر هنوز به این درک نرسیده اند که متوجّه شوند نیاز طرف مقابل چیست؛ مثلاً ممکن است وقتی خواهرش یک عروسک در دست دارد، به جای این که به او بگوید: آبجی! بیا با هم دیگر بازی کنیم، او را هول بدهد و موهایش را بکشد؛ لذا بچّه های زیر دو سال خیلی نمی توانند با هم سالانشان ارتباط برقرار کنند.

مدّت زمان بازی باید از دو سالگی به تدریج بالا برود؛ یعنی بچّه ی دو ساله حدود ۵ دقیقه بتواند با هم سال خود بازی کند. هر چه سنّ فرزند بالاتر می رود، این زمان زیاد می شود؛ لذا بچّه های چهار یا پنج ساله تا ده ساعت هم می توانند با همسالان خود بازی کنند.

متفاوت بودن خصوصیّات در فرزندان دوقلو

احتمال دارد که منظور این سوال این باشد که وقتی شرایط برای هر دوی آنها مساوی است، پس چرا یکی از آنها شروع به گریه کردن می کند؟ البته این احتمال یک ذرّه شاذ است؛ یعنی چه؟ یعنی به ندرت اتّفاق می افتد که دو قلو ها کاملاً مانند هم دیگر  باشند؛ حتّی در دو قلو های همگن؛ یعنی دوقلوهایی که از لحاظ ظاهری شبیه هم دیگر هستند. قطعاً دو فرزند تفاوت هایی با هم دارند؛ البته در دو قلوهای همگن تفاوت ها حداقل است.

توصیه ای به والدین برای کمتر شدن تنش ها

 ما باید به این نکته توجّه داشته باشیم که روحیّات بچّه ها ممکن است متفاوت باشد؛ لذا نباید این ها را خیلی در کنار هم قرار دهیم تا رفتار والدین را نسبت به یک دیگر ببینند. والدین باید آنها را به سمت بازی کردن ببرند و چون بچّه ها در این سن هنوز نمی توانند ارتباط برقرار کنند، والدین باید سَر هرکدام را انفرادی گرم کنند؛ یعنی در دو محیط با آنها بازی کنند؛ مثلاً اگر یکی دارد در یک اتاق بازی می کند، دیگری باید در اتاق نشیمن بازی کند؛ یعنی والدین نباید اصرار داشته باشند که فرزندان بنشینند و در کنار هم دیگر بازی کنند. اتّفاقاً، ما می گوییم که باید نقاط تلاقی فرزندان کم تر شود؛ خصوصاً در این سنّین.