سوال: دختر هشت ساله ای دارم که بعد از به دنیا آمدن برادرش، بهانه گیر و پر توقع شده است. چگونه با او برخورد کنیم؟

جواب:

والدین باید بدانند که در واقع این کودک به دنبال جلب توجّه است و این جلب توجّه منجر به بخشی از بهانه گیری ها می شود. همچنین باید بدانند که این مسئله طبیعی است؛ چراکه قبل از به دنیا آمدن فرزند دیگر این دختر تنها در خانه بوده است و هروقت پدر به خانه می آمده حال او را می پرسیده و یا وقتی مهمان به خانه می آمده، فقط او را مورد توجّه قرار می داده است. امّا وقتی فرزند دیگری به دنیا آمده، می بیند که این توجّهات تقسیم بر دو شده است؛ البته اگر عادلانه ترین حالت را در نظر بگیریم؛ چراکه بعضی از مواقع حتّی این عدالت هم رعایت نمی شود؛ مثلاً پدر به خانه می آید و می گوید: سلام دخترم! امروز که داداش کوچولو را اذیّت نکردی؟! در اینجا او می بیند که تا دیروز خودش مورد توجّه بود، ولی امروز باید پاسخگو هم باشد.

راه های بچّه ها برای جلب توجّه

بچّه ها برای جلب توجّه به سمت راه های ناصحیحی رو می آورند و رفتارهای نا به هنجاری مثل بهانه گرفتن، قهر کردن، گریه کردن و… را از خود نشان می دهند و ممکن است هرچه سنّ این ها بالا رود، رفتارهای بدتری هم در آنها ایجاد شود.

عوامل تاثیر گذار بر حسادت فرزندان

الف. محیط

محیط بر این رفتارها خیلی تاثیر گذار است. به همین خاطر ما می گوییم که وقتی فرزندی به دنیا می آید، باید رفتار والدین مدیریت شود؛ خصوصاً در محیط خانه. به عنوان مثال اگر پدر خانواده متناسب با نیازهای فرزند کوچک یک سری خرید ها را انجام داده است، در موقع ورود به خانه باید آنها را از فرزند بزرگتر خود پنهان کند؛ مخصوصاً اگر آن فرزند دختر باشد. ما در روایت داریم که اگر هدیه ای برای فرزندان خود خریدید، اوّل آن را به دختر بدهید؛ هرچند که آن دختر بزرگتر از فرزند دیگر باشد.

اگر پدر با کیسه ای پر به خانه بیاید و به دختر خود واقعیّت را بگوید، هرچند که واقعیت درست باشد، ولی او آن را متوجه نمی شود؛ لذا این موارد باید مدیریت شود؛ یعنی اگر کیسه ی خریدی را به خانه می آوریم، طوری باشد که فرزند بزرگتر این ها را نبیند ولو این که مواد مصرفی فرزند کوچک باشد؛ چراکه ممکن است که آن حسادت در او برانگیخته شود.

ب. نوع همکاری دادن فرزند بزرگتر

نکته دوّم این است که اگر ما می خواهیم فرزند بزرگتر را در امور فرزند کوچکتر مشارکت دهیم، باید با برنامه ریزی او را به کار بگیریم؛ مثلاً اگر خود فرزند بزرگتر در کمک کردن به مادر پیش قدم شد، در اینجا مادر به او اجازه دهد و از او تشکّر کند؛ ولی اگر مادر در حال بازی کردن به او بگوید که برو آن بالشت را بیاور و سر و صدا هم نکن، می خواهم برادرت را بخوابانم! او با خود فکر می کند که از امروز به خاطر برادر کوچک تر از کارهایی که دوست داشته انجام دهد، باید چشم پوشی کند. این رفتار منجر به این می شود که او به برادر خود حسادت کند.

ج. ابراز عاطفه

 نکته سوّم درباره ی موارد عاطفی است. والدین ناخوداگاه به فرزند کوچکتر توجّه بیشتری دارند؛ چراکه او بعد از مدّتی انتظار به دنیا آمده است؛ به عنوان مثال والدین او را مدام در آغوش می گیرند یا او را بالا و پایین می اندازند. امّا آنها باید بدانند که این توجّهات بیش از اندازه، نیاز او نیست. او در این مرحله از زندگی اش به غیر از زمانی که نیاز به مادر دارد، از دیگر رفتارهای ما چیزی متوجّه نمی شود؛ لذا والدین باید این رفتار ها را برای فرزند بزرگتر هزینه کنند؛ چراکه برای او این رفتارها قابل فهم تر است. البته در این باره نیز نباید زیاده روی کرد.

توصیه ای به مادر ها

ما به مادرها توصیه می کنیم که حتّی المقدور پیش فرزند بزرگتر به فرزند کوچکتر شیر ندهند؛ چراکه ممکن است بچّه ها نسبت به همین شیر خوردن فرزند کوچک هم حسادت کنند. البته منظور ما این نیست که  مادر به اتاقی برود و در را قفل کند؛ با این کار فرزند کنجکاو تر می شود؛ بلکه منظور ما این است که وقتی پدر از خانه برای خرید به بیرون می رود، او را هم با خود ببرد یا پدر سر بچّه بزرگ را با بازی گرم کند، تا مادر با خیال راحت به بچّه ی کوچکتر شیر دهد.

د. بیکاری فرزند

نکته چهارم این است که وقتی بچّه ها بی کار می شوند، بیش از اندازه به رفتارهای دیگران توجّه می کنند؛ مخصوصاً به رفتارهای مادر.

اسباب بازی یا هم بازی

ما به مادران توصیه می کنیم که یک مقدار سرگرمی های آنها را بیشتر کنند. به عنوان مثال والدین می توانند برای سرگرم کردن او از همبازی یا اسباب بازی استفاده کنند؛ البته پدر و مادر باید توجّه داشته باشند که به او اسباب بازی هایی بدهند که نیاز دارد؛ به عنوان مثال اگر او ده عدد عروسک در خانه دارد، دیگر لزومی ندارد که دوباره برای او عروسک بخرند. البته این را هم نمی گوییم که هر چیزی که بچّه ندارد، باید برایش تهیّه کرد؛ ولی اگر او نیازش را ابراز کرد، ایرادی ندارد که بر اساس منطق و نیازش اسباب بازی تهیّه کنیم. خود این کار باعث می شود که او کمتر به رفتار پدر و مادر دقّت کند؛ یعنی اسباب بازی وسیله ای می شود که او سرگرم تر شود. اگر فرزند با این موارد سرگرم نشد، در اینجا والدین باید حواس او را پرت کنند.

دو توصیه

۱_ من توصیه می کنم که این والدین امر و نهی خود را نسبت به دختر خود کمتر کنند؛ چراکه او نزدیک به  بلوغ است و این دوران، زمان بروز تحوّل در دخترها است؛ لذا توجّه بیشتری را می خواهند.

۲_ توصیه ی آخر من این است که پدر هم یک مقدار وقت بیشتری را برای این دختر بگذارد؛ یعنی این پدر با دخترش ارتباط قوی تری داشته باشد.