درست است که یکی از علّت‌های ناسازگاری کودکان، مسئله‌ی بیش فعّالی است، ولی ناسازگاری دلایل دیگری هم دارد.

در سؤال مطرح شد که مادر این بچّه خیلی روی تربیت حسّاس است و من فکر می‌کنم که بسیاری از مشکلات، از این رفتار نشأت می‌گیرد؛ زیرا حساسیّت های بیش از حد و سخت‌گیری های زیاد، منجر به یک سری از رفتار‌های منفی در کودکان می‌شود.

دلایل ناسازگاری کودک با محیط

کودکان به چند دلیل با محیط ناسازگار می‌شوند:

الف. عدم محبّت کافی

اوّلین دلیل ممکن است این باشد که والدین به فرزندشان به اندازه کافی محبّت نمی‌کنند؛ لذا کودک جایگاهی در خانواده خود ندارد و برای این‌که جایگاهش را به دست بیاورد، کارهایی انجام می‌دهد که جلب توجّه کند؛ مثلاً دوستان خود را اذیّت می‌کند یا به آن‌ها زور می‌گوید.

ب. عوامل محیطی

اثرات محیطی روی ناسازگاری کودکان خیلی مؤثّر است؛ مثلاً تنش و مشاجره میان والدین، منجر به ایجاد استرس در بچّه‌ها می‌شود و آن‌ها را ناسازگار می‌کند.

همچنین برخورد ناصحیح و تند پدر و مادر نسبت به کودک منجر به بروز این رفتارها در محیط بیرون از خانه می‌شود؛ لذا توصیه ما این است که والدین نسبت به برخورد با فرزندشان بسیار خونسرد و آرام باشند و بدانند که اگر روابط عاطفی خود را با فرزندشان، به دلیل شلوغ کاری کم کنند، او در دچار تنش می‌شود

ج. عدم حضور کودک در فعّالیّت‌ها

دلیل دیگر ممکن است عدم حضور کودک در فعّالیت‌های کلاسی باشد؛ مثلاً مربّی به خاطر این‌که بچّه‌ی شلوغی است، اجازه‌ی حضور او را در جمع دیگران نمی‌دهد؛ این کار درست نیست، زیرا انرژی کودک در جهت مثبت تخلیه نمی‌شود.

د. احساس حقارت

گاهی اوقات ممکن است احساس حقارت منجر به ناسازگاری در بچّه‌ها ‌شود؛ مثلاً اگر پدر به صورت تحقیر آمیز با فرزندش صحبت کند، باعث می‌شود که او عقده‌ای شود و دیگران را آزار دهد. 

ه. تغذیه نامناسب

کمبود برخی از ویتامین‌ها و ضعف جسمانی بدن، باعث ایجاد ناسازگار و پرخاشگری در کودکان می‌شود؛ لذا توصیه ما این است که والدین فرزندشان را نزد یک پزشک ببرند و از او در رابطه با این مشکل مشورت بگیرند. 

 

راه‌کارها:

الف. معرّفی کتاب به والدین

توصیه‌ی ما به این مربّی این است که در ابتدا با والدین این کودک صحبت کند و برخی از کتاب‌ها را در این زمینه به آن‌ها معرّفی کند.

ب. پر کردن خلاء عاطفی

مربّی تا آن‌جا که می‌تواند باید به کودک محبّت کند و جای خالی محبّت پدر و مادر را در وجود او پُر کند؛ یعنی ایشان علاوه بر یک مربّی باید یک مادر هم باشد و عقده‌های روانی او را کشف کند.

ج. حضور در فعّالیّت‌ها

  نکته‌ی دیگر این‌است که ایشان باید این کودک را در کارهای جمعی شرکت دهد و زمینه‌ای را فراهم کند که او بتواند تمام انرژی‌ خود را در آن‌جا تخلیه کند؛ همچنین مربّی گاهی اوقات با او به گونه‌ای رفتار کند که این بچّه احساس پیروزی کند تا آن عقده‌های روانی او از بین برود.