به بچّه‌ها گفته بود: «این قاطرها آموزش دیده هستن! به محض این‌که صدای سوت خمپاره را بشنون درازکش می‌کنن.»

بچّه‌ها هم که حرف‌های آقا رضا را باور کرده بودند، با دهان صدای سوت خمپاره را در می‌آوردند تا امتحان کنند.

او که هیچ وقت توی این چیزها کم نمی‌آورد، می‌گفت: «مرد حسابی! مگه این خره که فرق سوت اصلی و تقلّبی رو تشخیص نده؟ این‌ها می‌فهمن کدوم سوت واقعیه، وقتی سوت واقعی رو می‌شنون، دراز می‌کشن!»

معمولاً این کارها را برای بچّه‌هایی که تازه با او آشنا شده بودند، می‌کرد.


منبع: کتاب «رسم خوبان ۱۳- سرزندگی و نشاط»؛ شهید رضا قندالی، ص ۵۳٫ / بر سر پیمان، ص ۸۶٫