سلفی

سلفی اسم منسوب است و به گروهی گفته می شود که مدعی پیروی از تفکر سلف هستند. با تبیین معنای لغوی و اصطلاحی و اقسام آن، مقصود از سلف روشن خواهد شد.

سلف در لغت

«سَلَفَ» فعل ماضی، به معنای گذشته است و «قوم سلّاف» به معنای پیشینیان و «سلف الرجل» به معنای نیاکان شخص است.[۱] بنابر این واژه سلف در لغت به معنای گذشته و پیشینیان است.

سلف در اصطلاح

پنج تفسیر در معنای اصطلاحی سلف گفته شده است که با یکدیگر قابل جمع هستند.

سلف فقط به صحابه، تابعین و تابع تابعین اطلاق می شود و سلفی کسی است که پیرو صحابه، تابعین و تابع تابعین باشد.[۲]

سلف یعنی صحابه، تابعین و تابع تابعین و پیشوایان مذاهب فقهی و سلفی به رجوع کنندگان به آنان در اعتقادات اطلاق می شود.[۳]

سلف به معنای قرن های اول ـ که بهترین قرن های این امت است ـ می باشد و مراد از سلفی رجوع کننده به آنچه که سلف اول در فهم دین ـ اعم از عقیده، شریعت و سلوک (کلام، فقه، اخلاق) ـ داشته اند، می باشد.[۴]

سلف به معنای سه قرن اول اسلام و سلفی کسی است که از کسانی که در این سه قرن می زیسته اند، پیروی کند.۵  

برخی سلفی را بر حنابله ای اطلاق می کنند که در قرن چهارم یا پنجم می زیسته اند.[۵]

نسبت بین سلفی و وهابی

حسن بن علی سقاف اردنی شافعی بر این باور است که فرقی بین سلفی و وهابی نیست و هر دو گروه دو روی یک سکّه هستند و اعتقادات و افکار مشترکی دارند. وهابی ها در داخل جزیره العرب به وهابیِ حنبلی معروف می باشند و در خارج جزیره العرب سلفی نامیده می شوند. وی در این باره می گوید: سلفیه معاصر به پیروان ابن تیمیّه حنبلی و مذهب امامان حنابله اهل تجسیم اطلاق می شود که بیرون از جزیره العرب هستند. همه سلفی های معاصر (در جزیره العرب) ابن تیمیّه حبنلی ـ یکی از علمای حنابله ـ را امام، مرجع و شخصیتی برجسته می دانند و اصطلاح وهابی را به خاطر قبیح و شنیع بودن استفاده نمی کنند.

وهابی ها یا سلفی ها، پیروان مذاهب حنبلی اند، حنبلی‌هایی که مجسمه و از نواصب هستند. اگر چه بعضی از وهابی ها در برخی از قضایا با مذاهب حنبلی مخالف هستند اما همه وهابی ها بر عقیده تشبیه و تجسیم و نصب[۶]، اتفاق نظر دارند.

سقاف در ادامه می گوید: حقیقت این است که وهابیت از بطن سلفیه زاده شده است و محمد بن عبدالوهاب کسی است که افکار ابن تیمیّه حنبلی و قدمای حنابله مجسمه را تبلیغ می کرد؛ همان مجسمه ای که ادعای سلفی گری و پیروی از سلف را داشتند.[۷]

بنابر این مراد از سلف، کسانی هستند که در سه قرن اول زندگی می کردند و سلفی کسی است که ادعای پیروی از آنان را در فقه، اخلاق و عقاید دارد مانند ابن تیمیه حنبلی حرانی. وهابی ها نیز مدعی پیروی از این تفکر هستند؛ لذا مقصود از سلفی در این کتاب، همان وهابی است.

منبع: کتاب شناخت وهابیت/نجم الدین طبسی

 


[۱] جوهری شافعی، تاج‌اللغه و الصحاح العربیه: ج۴، ص ۱۳۷۶، ماده سلف . ابن فارس، معجم مقاییس اللغه: ج۲، ص۳۹۰، ماده سلف.

[۲]طیب بن عمر بن حسین جکینی، العقیده السلفیه و الرد علی المنحرفین عنها: ص۳۰٫ 

[۳]– احمد بن حجر آل بوطامی بِنَعلی، العقائد السلفیه بأدلتها النقلیه والعقلیه: ج۱، ص ۹-۱۲٫

[۴]یوسف قرضاوی، الصحوه الاسلامیه و هموم الوطن العربی و الإسلامی: ص۲۵٫

[۵]– طیب بن عمر بن حسین جکینی، العقیده السلفیه و الرد علی المنحرفین عنها: ص۲۶٫

[۶]– «الناصبیه و هم المنافقون المتدیّنون ببغضه علیّ علیه السلام، سموا بذلک لأنّهم نصبوا له و عادوه». ناصبی در اصطلاح به افرادی اطلاق می شود که دشمنی و بغض خود را با اهل بیت علیه السلام اظهار می کنند و منافقانی هستند که دیانت آنان، بغض و کینه حضرت علی است. ر.ک سیر أعلام النبلاء: ج۴، ص ۳۷، شرح حای یزید بن معاویه، ش۸، پاورقی۲٫ «النصب: بغض أهل البیت علیّ و ابنیه و أمهّما». شذرات الذهب فی أخبار من ذهب: ج۲، ص ۱۱۴، پاورقی۱٫

[۷]– حسن بن علی سقاف، السلفیه الوهابیه أفکارها الأساسیه و جذورها التاریخیه: ص ۱۹-۲۰٫