برخی به شیعیان اتهام می‌زنند که نماز شما در زیارتگاه‌های امامان (علیهم السّلام) و یا حاجت خواستن از آن‌ها به معنای عبادت آن‌ها و شرک است در حالی‌که شیعیان در زیارتگاه‌ها به دو صورت نیّت می‌کنند:

۱٫‌ نماز را برای خداوند و به نیّت تقرب به خدا می‌خوانند و ثواب آن را به روح امامان هدیه می‌کنند.

  1. به نیابت از امامان، نماز می‌خوانند و باز هم برای خداوند رکوع و سجود به جا می‌آورند.

در این‌باره باید دانست؛ «عبادت» در اصطلاح قرآن و حدیث ارکان خاصی دارد که با بودن آن‌ها، عبادت اصطلاحی تحقّق یافته و بدون آن‌ تنها مطلق خضوع محقق می‌شود:

۱٫‌ انجام فعلی که گویای خضوع و تذلّل و کرنش باشد.

  1. عقیده و انگیزه خاصی که انسان را به عبادت و خضوع نسبت به شخص وا داشته است؛ از قبیل:

الف. اعتقاد به الوهیت کسی که برای او خضوع کرده است:

خداوند متعال درباره مشرکان می‌فرماید:

«الَّذینَ یَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ»[۱]؛

«آنان که با خدای یکتا خدایی دیگر گرفتند، به زودی خواهند دانست که در چه جهل و اشتباهی بوده‌اند و با چه شقاوت و عذابی محشور می‌شوند.»

در جای دیگر می‌فرماید:

«وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَهً لِیَکُونُوا لَهُمْ عِزًّا»[۲]؛

«و مشرکان خدای یگانه را ترک گفته و برای احترام و عزّت دنیوی، خدایان باطل را برگرفتند.»

از این دو آیه و آیات دیگر استفاده می‌شود که رکن عبادت غیر خدا و شرک، اعتقاد به الوهیّت غیر خداوند است. در حالی‌که شیعیان، امامان علیهم السلام را بنده خدا می‌دانند و هیچ شیعه‌ای به الوهیّت و خدایی پیامبر و خاندان مطهرشان معتقد نیست.

ب. اعتقاد به ربوبیّت کسی که بر او خضوع کرده است:

خداوند متعال می‌فرماید:

«یا بَنی‏ إِسْرائیلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّی وَ رَبَّکُمْ»[۳]؛

«ای بنی اسرائیل! خدایی را که آفریننده من و شماست بپرستید.»

در جایی دیگر می‌فرماید:

«وَ إِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ»[۴]؛

«همانا پروردگار من و شما خداست، بپرستید او را که همین است راه راست.»

از این دسته آیات نیز استفاده می‌شود که یکی از ارکان عبادت غیر خدا و شرک، اعتقاد به ربوبیّت استقلالی غیر خداوند است، در حالی‌که شیعیان، احترام و خضوعی که در برابر امامان دارند به عنوان بندگان خوب خدا و اولیای الهی می‌باشد و برای آن‌ها جدا از ربوبیّت و اراده الهی هیچ نقش و جایگاهی را قبول ندارند. بنابراین معیار و شاخصه عبادت غیر خدا دو چیز است؛ یکی اعتقاد به الوهیّت و خدایی معبود و دیگر کرنش و خضوع و خاکساری در برابر او. از این‌رو صرف خضوع و فروتنی در برابر غیرخدا شرک نیست؛ زیرا در داستان حضرت یوسف قرآن کریم می‌فرماید:

«وَ رَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّداً»[۵]؛

«(یوسف) پدر و مادرش را بر تخت بالا برد و همه در برابر او خضوع‌کنان به زمین افتادند.»

اگر مطلق خضوع و کرنش در برابر غیر خدا شرک باشد، آیا می‌توان حضرت یعقوب پیامبر که نماد توحید و یکتاپرستی است و در برابر یوسف خاضعانه به خاک افتاد را بگوییم عبادت غیر خدا کرده؟! آیا هنگامی که ملائکه بر حضرت آدم (علیه السّلام) سجده کردند: «فَسَجَدَ الْمَلائِکَهُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ»[۶]و در برابر او تواضع کردند را می‌توان گفت عبادت غیر خدا انجام داده و مرتکب شرک شده‌اند. یا آن‌جا که خداوند دستور می‌دهد در برابر پدر و مادر تواضع کنیم و بال فروتنی و خاکساری برای احترام آن‌ها بگسترانیم، یعنی دستور به شرک و عبادت غیرخدا داده است؟!

هرگز چنین نیست. عبادت غیر خدا دو شرط دارد: یکی خضوع و کرنش در برابر غیر خدا و دیگر اعتقاد به الوهیّت و ربوبیّت معبود.

 

منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی شیعه و اهل سنت؛ دفتر نشر معارف تدوین و تألیف: علی اصغر رضوانی، مصطفی عزیزی


[۱]. حجر، آیه ۹۶٫

[۲]. مریم، آیه ۸۱٫

[۳]. مائده، آیه ۷۲٫

[۴]. آل عمران، آیه ۵۱٫

[۵]. یوسف، آیه ۱۰۰٫

[۶]. حجر، آیه ۳۰٫