درست است که سؤال کردن خوب است، ولی ما در مسائل تربیتی می‌گوییم که زیاد سؤال کردن نشانهی خوبی در بچّه‌ها نیست. دلیل آن هم این است که  کودک وقتی زیاد می‌پرسد، به نوعی می‌خواهد سؤال تولید کند و معلوم نیست که پاسخ آن سؤال برای او مفید باشد یا خیر.

 

راهکارها:

الف. افزایش فعّالیت‌ها

بچّه‌هایی که زیاد سؤال می‌کنند، باید هدایت شوند و این کار با فعّالیّت بیشتر محقّق می‌شود؛ وقتی فعّالیت و مشغولیّت فرزندان افزایش پیدا می‌کند، ناخودآگاه سؤالات آن‌ها کم می‌شود.

 

ب. واگذار کردن سؤال به کودک

گاهی اوقات در پاسخ دادن‌ها به جای این‌که تلاش کنیم پاسخی برای او پیدا کنیم، می‌توانیم پاسخ را به عهده‌ی فرزندمان بگذاریم؛ به عنوان مثال می‌توانیم این سولات را از او بپرسیم: آیا واقعاً تکراری است؟ نظر تو درباره‌ی تکراری بودن روز و شب چیست؟ یعنی ما هم موضعی در قبال او بگیریم و سؤال را به او واگذار کنیم تا به دنبال جواب آن بگردد.

 

ج. بیان کودکانه

گاهی اوقات پاسخ‌هایی که ما می‌دهیم برای افراد بزرگسال مناسب است؛ در صورتی که در اسلام تأکید شده است: «مَنْ کَانَ عِنْدَهُ صَبِیٌّ ‏فَلْیَتَصَابَ لَه‏»[۱]؛ یعنی وقتی با کودکان سر و کار داریم، باید کودکانه ارتباط‌گیری کنیم و بیان کودکانه داشته باشیم.

گاهی اوقات والدین زبان کودک را نمی‌دانند، مثلاً مادر درباره‌ی بهشت می‌گوید: «جَنَّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها»[۲]؛ درحالی که این مفاهیم را کودک متوجّه نمی‌شود. وقتی به او می‌گوییم که بهشتی درختان و رودهایی دارد، او به یاد باغ پدر بزرگ خود در روستا می‌افتد.

 

د. برنامه ریزی برای کودک

ما اصلی در تربیت داریم مبنی بر این‌که: “اگر والدین برای بچّه‌ها برنامه نداشته باشند، آن‌ها برای پدر و مادر برنامه دارند”.

 

 

پی نوشت ها


[۱]– من لا یحضره الفقیه، ج ‏۳، ص ۴۸۳٫

[۲]– سوره‌ی آل عمران، آیه ۱۵٫