جلسه درس اخلاق آیت الله صدیقی روز شنبه از ساعت ۰۸:۰۰ تا ۰۹:۰۰ در حوزه علمیه امام خمینی (ره) برگزار شد که مشروح آن تقدیم می گردد.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
«کَانَ لِی فِیمَا مَضَى أَخٌ فِی اللَّهِ وَکَانَ یُعْظِمُهُ فِی عَیْنِی صِغَرُ الدُّنْیَا فِی عَیْنِهِ وَکَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ فَلا یَشْتَهِی مَا لا یَجِدُ وَلا یُکْثِرُ إِذَا وَجَدَ وَکَانَ أَکْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً فَإِنْ قَالَ بَذَّ الْقَائِلِینَ وَنَقَعَ غَلِیلَ السَّائِلِینَ وَکَانَ ضَعِیفاً مُسْتَضْعَفاً فَإِنْ جَاءَ الْجِدُّ فَهُوَ لَیْثُ غَابٍ وَصِلُّ وَادٍ لا یُدْلِی بِحُجَّهٍ حَتَّى یَأْتِیَ قَاضِیاً وَکَانَ لا یَلُومُ أَحَداً عَلَى مَا یَجِدُ الْعُذْرَ فِی مِثْلِهِ حَتَّى یَسْمَعَ اعْتِذَارَهُ وَکَانَ لا یَشْکُو وَجَعاً إِلاَّ عِنْدَ بُرْئِهِ وَکَانَ یَقُولُ مَا یَفْعَلُ وَلا یَقُولُ مَا لا یَفْعَلُ وَکَانَ إِذَا غُلِبَ عَلَى الْکَلامِ لَمْ یُغْلَبْ عَلَى السُّکُوتِ وَکَانَ عَلَى مَا یَسْمَعُ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَى أَنْ یَتَکَلَّمَ وَکَانَ إِذَا بَدَهَهُ أَمْرَانِ یَنْظُرُ أَیُّهُمَا أَقْرَبُ إِلَى الْهَوَى فَیُخَالِفُهُ فَعَلَیْکُمْ بِهَذِهِ الْخَلائِقِ فَالْزَمُوهَا وَتَنَافَسُوا فِیهَا فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِیعُوهَا فَاعْلَمُوا أَنَّ أَخْذَ الْقَلِیلِ خَیْرٌ مِنْ تَرْکِ الْکَثِیرِ»[۲].
ان شاء الله خدای متعال گوشِ شنوا و قلبِ پذیرا به ما بدهد.
کوچک شمردنِ دنیا
وجود مقدّس حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام از این برادرِ الهیِ خودشان یاد میکند، وقتی این شخص «اخٌ فی الله» بوده است یعنی یک انسانِ الهی بوده است، حتّی با عنوانِ بهشتی و اخروی از او یاد نمیکنند، این شخص دلشدهی خدای متعال بوده است، همهی وجودِ او تحصیلِ رضای حق بوده است، این شخص کاسبِ بهشت و عبید و بردهی ترسوی از چوب خدای متعال نبوده است، بلکه آزاده بوده است، از همهی وابستگیها و تعلّقات و حتّی بهشتِ بَرین رها بوده است، همه کَسِ او خدای متعال بوده است، همه چیزِ او خدای متعال بوده است، این است که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام او را بزرگ میشمارند، «کَانَ لِی فِیمَا مَضَى أَخٌ فِی اللَّه» این تیتر و عنوانِ اوست، حالا چه کسی میتواند «أخٌ فِی الله» باشد؟
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام یازده صفت برای افراد الهی، سالک الی الله، مهاجر الی الحق مطرح فرمودهاند؛ اولین صفت این است که آن چیزی که او را در نظرِ من بزرگ کرده است این بود که دنیا در نظرِ او کوچک بود.
خیلی انسان میخواهد که دنیا او را اسیر نکرده باشد، خورد و خوراک، پوشاک، مسکن، همسر، پست و مقام و این چیزهایی که همه را بیچاره کرده است، همه را گرفتار کرده است، آسایش را از همه ربوده است، چون دنیا تمرکز ندارد، ذاتاً پراکنده است، عالَمِ کثرت است دیگر، کسی که واردِ عالَمِ کثرت شد و این امورِ کثیره دلِ او را به خود بست و وابسته شد هیچ وقت تمرکز ندارد، لذا هیچ وقت راحتی ندارد، راحتیِ انسان به این است که انسان متمرکز باشد، وجودِ واحدِ خود را درک کند و موحّد باشد، یک خدا داشته باشد، خدای متعال یک دل به ما داده است، «مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ»[۳]، در جوفِ هر کسی، در درونِ هر کسی یک دل قرار داده است، یک خانه ساخته است، یک قصر بنا کرده است، اگر این قصر صاحبِ واحدی داشت پیداست که هیچ نزاع و درگیری و مشکلی نیست، خانهی خودِ اوست دیگر! اما اگر شریک آورد… اگر یک اتاق باشد و چند مالک برای یک اتاق باشند منازعه دارند که کجای این اتاق من بنشینم و کجای آن دیگری بنشیند، این نزاعها… این میخواهد از او بِکَند و او میخواهد از این بِکَند، لذا درگیری از درونِ انسان شروع میشود و به زبان کشیده میشود و به دست به یقه شدن میانجامد و آبروریزیها هم میآید.
دل خانهی خداست
اگر خانهی دل به مالکِ خودِ آن که حضرت حق سبحانه و تعالی است سپرده شود… فرمود: «القَلْبُ حَرَمُ اللهِ»[۴]، «القَلْبُ بیتُ اللهِ»، «القَلبُ أعظَم مِنَ العَرش»، «قَلْبُ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ»[۵]… این تعبیراتی است که در موردِ دل از زبان معصومین علیهم السلام نقل شده است، قلب بیت الله است، قلب خانهی خدای متعال است، قلب عرشِ خدای متعال است، اینها نشان میدهد که خدای متعال این دل را برای خودش بنا کرده است، ولی ما باید متقاضی باشیم، ما باید عاشق باشیم، ما باید دلمان را به او واگذاریم و غیر را از این دل بیرون کنیم، «سَیِّدِی أَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْیَا مِنْ قَلْبِی»[۶]، از چیزهایی است که انسان باید از خدای متعال کمک بخواهد، تخلیه کارِ کاملینِ از انسانهاست که انسان بتواند خانهی دل را از همهی اغیار خالی کند، غیر از خدا را از این دل بیرون کند و این جز یک اعجاز نمیتواند باشد.
انسان کاری کند، «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا»[۷]، انسان به فکر باشد که در دلِ او همیشه خدای متعال باشد، یکی از برکاتِ ذکر همین است، «اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً»[۸]، «الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ»[۹]، «رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَهٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ»[۱۰]، پروردگار متعال این نمونهها را ارائه فرموده است که ما تشویق بشویم، بدانیم این کار شده است، افرادی به این مرتبه رسیدهاند که کارهای روزمرّه آنها را از خدای متعال بازنمیدارد.
عالَم تسبیحِ خدای متعال را میگویند
گاهی در محضرِ شما عزیزان و پاکدلان آیاتی از قرآن را راجع به مخلوقاتِ خدای متعال باهم یاد کردهایم که «یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ»[۱۱]، و صریحترینِ آنها آیهی ۴۴ سورهی مبارکهی اسراء است که «وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَٰکِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ»[۱۲]، لطائفی که در این آیهی کریمه است این است که یک: خدای متعال با «اِن» نافیه «وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ» هیچ چیزی… خدای متعال در حالِ ادارهی مجموعهی کائنات است و وضعِ عمومیِ جهان خلقت را برای بشر مطرح میکند و به رُخِ ما میکشد، «وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ» اگر یک وقتی یک طلبهای سعادت او را یاری میکند و نماز شب میخواند و سجدههای طولانی دارد و قرآن تلاوت میکند و از ادعیه بهره میگیرد و از مناجاتهای حضرات معصومین علیهم السلام خوراکِ دل برای خود اخذ میکند خیلی به خودش مغرور نشود، شما که پا روی خاک میگذارید، خاک زیرِ پای شماست، او جلوتر از شماست، او دوامِ تسبیح دارد، تو یک لحظه و یک ساعت با خدای خودت ارتباط برقرار میکنی ولی او مستمرّاً در حال تسبیح است.
«وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ» این چوبِ خشک، این فرشی که زیرِ پای شماست، و همهی موجوداتی که میبینید و میشنوید و برای شما ملموس است، تمامیِ اینها دوامِ تسبیحح دارند، «وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ» ، ولی این تسبیح را هم برای خودشان بدهکاری میدانند، زمانِ تسبیح کردنشان حمد میکنند، بدهکاریِ خودشان را امضاء میکنند، من که تسبیح کردم تو به من تسبیح دادهای، من به تو چیزی ندادهام، تو بزرگی! تو وهاب هستی! تو کریم هستی! تو ذوالفضل هستی! تو ذوالجلال و الاکرام هستی! اکرام کردهای و به من تفضّل کردهای، تو مُنعِم هستی و به من نعمت دادهای، تسبیح نعمتی است، من نه خالقِ خود هستم و نه خالقِ عملِ خود، خودم و عملِ مرا تو میآفرینی، مشیّتِ تو تعلّق گرفت که من یک «یا الله» گفتهام، یک «یا صاحب الزّمان» گفتهام، یک «یا زهرا» گفتم، یک «یا حسین» گفتم، همهی اینها ذکر الله است، «إنَّ ذِکرَنا مِن ذِکرِ اللّه»[۱۳]، «یا علی» گفتن، «یا حسین» گفتن، اینها مانندِ «یا الله» و «یا رحمان» و «یا رحیم» هستند، «أَیًّا مَّا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى»[۱۴]، همهی اینها اسماء الله است و شما که به اسماء الهی مرتبط میشوید، شما فاقد هستید، شما ندارید تا بدهید، شما دادههایتان را هم از ما میگیرید، شما مطلقا قدرتِ دادنِ چیزی را ندارید، شما فاقدِ همه چیز هستید، همه را از من میگیرید.
لذا وقتی تسبیح میکنم در کنارِ آن ممنون هستم، متشکّر هستم، بدهکار هستم ، حمد برای توست، این همه موجودات که ما عددِ آن را نمیدانیم، این دریایِ بیکرانِ عالَمِ امکان، از ذرّهی خاک و اتم گرفته تا افلاک و فوق افلاک هیچ لحظه خاموش نیستند…
«ما سمیعیم و بصیر و باهوشیم با شما نامحرمان ما خاموشیم»
اینها ذکرِ دائم دارند، تسبیحِ دائم دارند و مهمتر از ایندو در سورهی مبارکهی نحل میفرماید: «وَلِلَّهِ یَسْجُدُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ»[۱۵]، اینها دائماً حالِ سجود دارند، دوامِ سجده دارند، دوامِ تسبیح دارند، دوامِ ذکر دارند و در همهی اینها هم خودشان را بدهکار میدانند، هیچ وقت به خود نبالیدهاند، هیچ وقت خودشان را به رخ نکشیدهاند، هیچ وقت خودشان را نشان ندادهاند.
کار برای خدای متعال
هر کسی برای خدای متعال کار کند و آن را نشان ندهد خدای متعال آن را نشان میدهد، شما برای خدای متعال کار کنید خدای متعال اجازه نمیدهد که مخفی بماند، ولی خودتان بنای خودنمایی نداشته باشید، کارهایتان را مخصوصِ خدای متعال انجام دهید، نخواهید خودتان را بزرگ کنید، هر کسی بخواهد خود را بزرگ کند خدای متعال او را کوچک میکند، میدان میدهد تا خیلی باد کند اما او چاق نیست و باد کرده است، خدای متعال اجازه میدهد که باد کند و در چشم میآید، وقتی خیلی بزرگ شد و دیگر نمیتواند از دری وارد شود و باید درها را خراب کنند که او به داخل برود، باید همه را بیندازند تا او بنشیند، آنجا خدای متعال به او میزند و همهی آن بادها خالی میشود!
انسان هیچ است، در دارایی هم هیچ هست، هیچ در هیچ است، این خدای متعال است که نعمتهایی را به ما داده است، برای ما نیست، برای اوست، چرا خودمان را مالک میدانیم؟ «إِنَّا لِلَّهِ»[۱۶]، خودمان برای خودمان نیستیم، تا به علممان، به بیانمان، به صدایمان، به پارتیمان، به کَس و کارمان مباهات و افتخار کنیم، خودم هیچ هستم، آن چیزی که هست از خدای متعال است، وجه الله است، ما هیچ چیزی نداریم.
ذکر خاص را خود خدای متعال روزی می کند
«وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَٰکِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُ»، خدای متعال به ما هم فرموده است که این خاک زیر پای شما همیشه تسبیح میگوید، همیشه ذکر میگوید، چرا ما را از یاد میبرید؟ چرا دلِ تو، زبانِ تو، وجودِ تو ذکر ندارد؟ لذا بزرگانِ ما برای اینکه متمرکز بشوند ذکرِ خاص داشتند، «أَیًّا مَّا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى»، همهی این اسماء الهی از اوجِ جاذبه و جمال برخوردار است، ولی مرحوم مجلسی اول که استاد عرفا است، ره یافته است، اهل تشرّف است و رسیده است، او میگوید ذکرِ من «یا حیّ و یا قیّوم» است، هر کسی ذکری دارد، آن ذکر را هم خودِ خدای متعال روزی میکند، اذکار مانندِ اطعمه میمانند و مزاجها برای انتخاب طعام یکسان نیستند، هم از نظر تناسبِ وجود، هر غذایی ولو اینکه لذیذ باشد با هر مزاجی سازگار نیست و باید طبیب به انسان بگوید که چه مزاجی دارد، چه بخورد و چه نخورد، «انتم کالمرضی و ربّ العالمین کالطبیب فصلاح المرضی فیما یعلمه الطبیب »[۱۷]، باید طبیب برای ما نسخه بپیچد و اگر مریض خودش را در اختیارِ طبیب بگذارد قطعاً او نسخهی مناسب را میدهد، «آب کم جو تشنگی آور بدست».
گاهی خدمتِ شما عرض کردهایم، من یک زمانی از مرحوم آیت الله بهجت روحی فداه درخواستِ ذکر کردم، ایشان به من فرمودند: دعاها را بخوان، شما باید بگردید و ذکرِ مخصوصِ خودتان را در دعاها پیدا کنید، خیلی طالب بودند که طلبه از این سفرهی ادعیهی عرشیِ حضرات معصومین علیهم السلام خودشان را محروم نکنند، ثروت این است، سرمایه این است، گنج این است، به دنبال چه چیزی میگردید؟ چه چیزی میخواهید که در صحیفهی سجّادیّه پیدا نمیکنید؟ چه میخواهید که در مناجات شعبانیّه نیست؟ یعنی شما چیزی یا گنجی یا ثروتی بالاتر از اینها سراغ دارید؟ این مناجات خمس عشر امیرالمؤمنین علیه السلام چه محتوای بلندی دارد، چه مضامینِ دلنشینی دارد، انسان به تماشایِ اینها برود، کدام بوستان، کدام باغ، کدام چمن این زیباییها را دارد که این دعاها و مناجاتهای حضرات معصومین علیهم السلام مشحون از زیباییهاست که اگر کسی دلی داشته باشد و دلشده باشد دلِ او را آب میکند، به سراغِ این دعاها بروید.
بعد ایشان فرمودند که وقتی شما یک سیری در مجموعهی ادعیه داشتید در یک جایی میبینید که یک طوری میشوید، دیگر آن را رها نکن، معلوم میشود که خوراکِ شما همان است، تقاضای وجودیِ شما آن چیزی است که وقتی در دعا به آن رسیدهای دیدهای که با ادعیهی دیگر متفاوت است.
این یکی از برنامههای عزیزانِ ما… دعا کنید من هم روز قیامت خجالتزدهی شماها نباشم، سرافکندهی شماها نباشم، از یک جایی شروع کنیم و یک دوری در مجموعهی ادعیهای که از ائمه علیهم السلام رسیده است، یک سیری در این دعاها کنیم، ولی واقعاً دعا باشد، نه اینکه فقط قرائت باشد. اول دعا یعنی خواندن، دوم دعا یعنی خواستن، با این دعاها که میخوانیم واقعاً خدای متعال را بخوانیم، منتها جلوههای حق است دیگر! این اسماء الهی جلوههای اوست، توجّه داشته باشیم و ببینیم با کدام تجلّیِ حق تعالی دلمان را وصل میکنیم و سرِ کدام سفرهی دلنشین و پرمحتوای اسمی از اسماء الهی مینشینیم و متنعّم میشویم.
«وَ مَوَائِدَ الْمُسْتَطْعِمِینَ مُعَدَّهٌ»[۱۸]، اگر ما گرسنهی دعا باشیم، گرسنهی اسماء الهی باشیم، خدای متعال مواعدِ خود را آماده کرده است.
در حالاتِ برخی از بزرگان نوشتهاند؛ پسرِ مرحوم آقا شیخ محمد حسین محقّق اصفهانی که به گردنِ همهی حوزهها حق دارد، فقهای ما شاگردِ شاگردانِ او هستند، این بزرگانِ نجف و بزرگانی که از نجف به ایران آمدند و فقه را رونق دادند، مانندِ آقای میلانی، آقای بهجت، علامه بزرگوار آقای طباطبایی، آقای خویی در نجف و…. همهی این بزرگان از شاگردانِ آقا شیخ محمد حسین غروی هستند که هم عالِم بوده است و هم عامِل بوده است و هم عارف بوده است و هم زاهد بوده است و هم عاشق بوده است و هم انسان نمیتواند بگوید چقدر دلشدهی امام حسین علیه السلام بوده است.
ایشان هزار مرتبه سورهی قدر را در شبانهروز میخواندند، این اواخر عمر که دیگر کبر سن داشتند و گاهی نمیتوانستند هزار مرتبه سورهی قدر را بخوانند، برای جبرانِ آن شعر برای اهل بیت علیهم السلام و گریهی برای امام حسین علیه السلام قرار داده بودند، هر کجا که کم میآورده است بیادِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام اشک میریخته است و جبرانِ آنچه از دستِ او رفته است و یا نمیتواند بدست بیاورد را سرِ سفرهی امام حسین علیه السلام بدست میآوردند.
ایشان فرزندی بنام آقا شیخ رضا دارند، میگوید: من روزه بودم و در کنار قبر امیرالمؤمنین علیه السلام زیارت امین الله را خواندم، تا به این قسمت «وَ مَوَائِدَ الْمُسْتَطْعِمِینَ مُعَدَّهٌ» رسیدم، وجود مقدّس امیرالمؤمنین علیه السلام برای من سفره پهن کردند و غذاهای آن عالَمی را به من دادند… برای ما یک لفظ است، «وَ مَوَائِدَ الْمُسْتَطْعِمِینَ مُعَدَّهٌ»، حالا آن غذاها که غذای جسمی نیست، خودِ آن حقیقتِ آن اذکار است، کسانی که اینجا به عبادت متنعّم هستند باطنِ آن نعمتهای بهشتی است، تنعّمِ ما در آنجا با همین چیزهایی است که اینجا نوش جان کردهایم، اگر اینجا نمازهای زیبا گوارایِ ما بوده است، اگر اینجا دعاهای زیبا نوش جانِ ما شده است همینهاست که در آنجا سفرهی ماست، «وَ مَوَائِدَ الْمُسْتَطْعِمِینَ مُعَدَّهٌ».
بنابراین دعا را با توجّه بخوانیم و این راز و نیازِ ما باشد، راز و نیاز که میگویند تعبیرِ خیلی دقیقی است، انسان در دعاها نیازهای خود را، فقرِ خود را، بیچارگیِ خود را، احتیاجِ خود را، عشقِ خود را… همه چیزِ عاشق آن است… تا آن را پیدا نکرده است زمینخورده است، این میگوید من هیچ چیزی ندارم و به من نگاهی کن، همه چیزِ من تو هستی…
اگر انسان این دعاها را با توجّه در جهتِ کسبِ معرفت و قربِ به خدای منّان بخواند، آن دعایی که انرژیِ همیشگیِ باطنیِ اوست بدست میآورد، البته استاد زحمتِ انسان را کم میکند، بشرطِ اینکه ابتدا انسان اینها را ببیند و بعد آن هم خودش کمک میکند، اما بدونِ کوشش کششی نخواهد بود، کما اینکه بدونِ کشش کوششی نخواهد بود، این جذبه و عمل با یکدیگر هستند، اگر کسی بخواهد از شرّ دنیا خلاص بشود باید بهتر از دنیا را ببیند تا از این دست بردارد دیگر!
انسان در امورِ تربیتی هم اگر بچّهاش به دنبالِ چیزِ بدی برود…. بچّه است و سرگرمی میخواهد، اگر شما برای او سرگرمیِ خوب تعبیه نکنید او با همان سرگرمیِ بد خودش را ضایع میکند.
اگر ما هم بخواهیم دنیا را از دست بدهیم باید چیزِ شیرینتر از دنیا را بدست بیاوریم دیگر.
این «اخٌ فی الله» امیرالمؤمنین علیه السلام به این توفیق دست یافته بود که دنیا برای او کوچک شده بود، اقبال و ادبارِ دنیا برای او مهم نبود.
روضهی اسارت
السلام عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ؛وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ. عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً؛ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ. وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
آل الله این روزها سختترین شرایط را دارند، و تلخترین مصیبتها را تجربه و تحمّل میکنند، شهرِ شام… برای اینها محلّ بروز عداوتِ اعداء بود، همهطور اذیّت شدند، هم اینها را در کوچهها میگرداندند، هم اعلان عمومی کرده بودند، همه از خانهها بیرون آمده بودند، هم برای جلب توجّه رئوسِ شهدا را بالای نیزهها… جلوی محملها… نه تنها به درخواستهای اینها عمل نمیکردند که برعکس انجام میدادند… آنقدر زخم زبان شنیدند… زبانم لال… آبِ دهان به طرفِ آنها میانداختند… زنها دَف میزدند، کَف میزدند، تحقیر میکردند…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
دعا
خدایا! به حضرت زهرا سلام الله علیها و زینبِ ایشان سلام الله علیها تو را قسم میدهیم ما را از خطّ ولایت و محبّتِ اهل بیت علیهم السلام و از محبّتِ صالحین دور مگردان.
خدایا! ما را خوبمان کن.
خدایا! حشرِ ما را با خوبان قرار بده.
خدایا! دلِ ما را سرشار از نور و محبّت بگردان.
خدایا! همهی ظلمات و کدورتها را از وجودِ ما پاک بفرما.
خدایا! جوانهای عزیزِ ما را در کشتیِ نجاتِ امام حسین علیه السلام قرار بده.
خدایا! جوانهای عزیزِ ما را از این طوفانها مصون و محفوظ بفرما.
خدایا! همهی این عزیزانِ ما را جزوِ پرچمدارانِ لایقِ امام زمان ارواحنا فداه قرار بده.
خدایا! همهی مریضها، چند بیمارِ مورد نظر، شفای عاجل روزی بفرما.
خدایا! نعمتِ سلامتی و امنیّت و معرفت و عبادت و تعلیم و تعلّم و ولایتِ آل الله را از ما زوال نیاور.
خدایا! این مملکت را از شرّ نفوذیها و منافقین نجات عنایت بفرما.
خدایا! دستِ خیانت را کوتاه بگردان.
خدایا! امرِ اقتصاد را سامان بده.
خدایا! سایهی پر برکتِ علمای صالحِ ما را و در رأسِ این مجموعه زعیمِ بزرگوار، رهبرِ پاکِ ما را مستدام بدار.
غفر الله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] حکمت ۲۸۹ نهج البلاغه
[۳] سوره مبارکه احزاب، آیه ۴ ر(مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ ۚ وَمَا جَعَلَ أَزْوَاجَکُمُ اللَّائِی تُظَاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهَاتِکُمْ ۚ وَمَا جَعَلَ أَدْعِیَاءَکُمْ أَبْنَاءَکُمْ ۚ ذَٰلِکُمْ قَوْلُکُم بِأَفْوَاهِکُمْ ۖ وَاللَّهُ یَقُولُ الْحَقَّ وَهُوَ یَهْدِی السَّبِیلَ)
[۴] بحارالانوار، جلد ۷۰، صفحه ۲۵ (القَلْبُ حَرَمُ اللهِ فَلا تُسْکِنْ فِی حَرَمِ الله غیَرَ الله)
[۵] بحارالأنوار، ج۵۵لد ، صفحه ۳۹
[۶] دعای ابوحمزه ثمالی (إِلَهِی لَوْ قَرَنْتَنِی بِالْأَصْفَادِ وَ مَنَعْتَنِی سَیْبَکَ مِنْ بَیْنِ الْأَشْهَادِ وَ دَلَلْتَ عَلَی فَضَائِحِی عُیُونَ الْعِبَادِ وَ أَمَرْتَ بِی إِلَی النَّارِ وَ حُلْتَ بَیْنِی وَ بَیْنَ الْأَبْرَارِ مَا قَطَعْتُ رَجَائِی مِنْکَ وَ مَا صَرَفْتُ تَأْمِیلِی لِلْعَفْوِ عَنْکَ وَ لا خَرَجَ حُبُّکَ مِنْ قَلْبِی أَنَا لا أَنْسَی أَیَادِیَکَ عِنْدِی وَ سَتْرَکَ عَلَیَّ فِی دَارِ الدُّنْیَا سَیِّدِی أَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْیَا مِنْ قَلْبِی وَ اجْمَعْ بَیْنِی وَ بَیْنَ الْمُصْطَفَی وَ آلِهِ خِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ وَ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ.)
[۷] سوره مبارکه عنکبوت، آیه ۶۹ (وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ)
[۸] سوره مبارکه احزاب، آیه ۴۱ (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً)
[۹] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۹۱ (الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ)
[۱۰] سوره مبارکه نور، آیه ۳۷ (رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَهٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاهِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاهِ ۙ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ)
[۱۱] سوره مبارکه جمعه، آیه ۱ (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ)
[۱۲] سوره مبارکه اسراء، آیه ۴۴ (تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِیهِنَّ ۚ وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَٰکِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ ۗ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا)
[۱۳] کافی، جلد ۲، صفحه ۴۹۶ (الإمام الباقر علیه السلام : إنَّ ذِکرَنا مِن ذِکرِ اللّه ِ ، وذِکرَ عَدُوِّنا مِن ذِکرِ الشَّیطانِ)
[۱۴] سوره مبارکه اسراء، آیه ۱۱۰ (قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَٰنَ ۖ أَیًّا مَّا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ ۚ وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِکَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَیْنَ ذَٰلِکَ سَبِیلً)
[۱۵] سوره مبارکه نحل، آیه ۴۹ (وَلِلَّهِ یَسْجُدُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ مِن دَابَّهٍ وَالْمَلَائِکَهُ وَهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ)
[۱۶] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۵۶ (الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ)
[۱۷] تنبیه الخواطر، جلد ۲، صفحه ۱۱۷ (نبی اکرم(ص) فرمود: «یا عباد اللّه انتم کالمرضی و ربّ العالمین کالطبیب فصلاح المرضی فیما یعلمه الطبیب و تدبیره به لافیما یشتهیه المریض و… الا فسلّموا للّه امره تکونوا من الفائزین.»)
[۱۸] زیارت امین الله
پاسخ دهید