توحید محوری

در جوامع سیاسی همواره دو بینش در مقابل یکدیگر قرار گرفته اند؛ بینش الهی و توحیدی با بینش مستکبرانه و شرک آلود. انبیای الهی همواره منادیان بینش توحیدی بوده و مردم را به توحید و پرستش واحد متعال می خوانده اند و آنها را از شرک و تباهی و استکبار برحذر می داشته اند. بینش توحیدی که مطابق فطرت و ذات انسان است تنها دژ محکم برای رهایی از اسارت های شیطانی و مستکبرانه و پناه بردن به وادی ایمن است. مسئولیت انبیای الهی در نگاه قرآن اثبات توحید و شکوفایی فطرت انسان به اصل توحید است۱٫ حاکمیت توحید و خدامحوری بر زندگی انسان راز مهم سعادت و راه یابی به مقام انسانیت است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: محکمترین دستگیره های ایمان، دوستی در راه خدا و دشمنی در راه خدا و دوست داشتن اولیای خدا و بیزاری جستن از دشمنان خداست۲٫ اصل توحید عامل وحدت و انسجام امت اسلامی است۳ زیرا تا زمانی که عناصر مختلف سیاسی، فرهنگی و اقتصادی یک جامعه از انسجام و منطق درونی برخوردار نباشد نمی توان به سوی پیشرفت و عظمت گام نهاد. بنابراین همگی باید با اعتصام به حبل الهی که همانا توحید ناب است زمینه تعالی فرد و جامعه اسلامی را فراهم کنند و در این راه از هیچ کوششی دریغ نکنند. قرآن کریم بیانگر این نکته است که انبیا و اولیای الهی با تلاش خالصانه و بی امان و طاقت فرسایی برای حاکم کردن توحید- مهم ترین اصل در ادیان توحیدی- در زندگی بشر داشته است۴٫
عاشورا نیز تجلیگاه توحید و محوریت خداپرستی است راه امام حسین(ع) همان خط توحیدمحوری و دوستی با خدا و کوشش در راه خداست. امام(ع) پیرامون بیان ماهیت و هدف قیام خود به این نکته اشاره می کند: مگر نمی بینید که اطاعت خدا متروک گردیده است و به حق عمل نمی شود و از باطل مخالفت به عمل نمی آید۵٫ ایشان مردم را به حق محوری و پذیرش فرمان خدا و تمسک به توحید سفارش می نمود. قیام عاشورا برای خدا و در راه خدا بود و منافع مادی درآن هیچ دخالتی نداشت. آن حضرت خطاب به مردم می فرماید: «و شما می دانید که این قوم (یزید و یزیدیان) به فرمان شیطان درآمده و از اطاعت رحمان روی برتافته اند و در زمین فساد به راه انداخته و حدود خدا را معطل داشته اند. بیت المال را به نفع خود تصاحب کرده، وحرام خدا را حلال و حلالش را حرام نموده اند. (بنابراین) برای مخالفت با آنان من از هرکسی سزاوارترم.»۶

هدایت و بیداری سیاسی

قرآن کریم هدف خود و انبیا و اولیای الهی را هدایت و بیداری در شئون مختلف زندگی انسان می داند۷٫ از دیدگاه قرآن کریم، اصل در هدایت و اصلاح مفاسد و رفع موانع کمال انسان ها است که با روش های فرهنگی و روشنگرانه و تبلیغی در یک فرآیند تدریجی و همراه با صبر و حوصله و تحمل قابل حصول است. قرآن می فرماید: «ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن؛۸ مردم را به سوی راه پروردگارت با حکمت و موعظه دعوت کن و به نحو نیکو با ایشان به گفت وگو و بحث بپرداز.» از این عبارت دانسته می شود که برای اصلاح فرد و جامعه، مصلحان موظف به حرکت به سوی جامعه و تلاش برای رفع موانع هدایتند. هدف اصلی پیامبران الهی از جمله رسول گرامی اسلام آگاه ساختن مردم به ذات اقدس الهی- توحید- تبیین اهمیت و ضرورت ایمان به خدا و تلاش برای تکامل و تعالی بود تا مردم خود با رضا و رغبت این راه را انتخاب کنند و مشتاقانه برای رسیدن به آن اهداف بکوشند۹٫ قرآن می فرماید: آنان که پیروی می کنند از پیامبر امی که در نزد آنان و در تورات و انجیل پیامبری وی ثابت و ثبت شده بود، امر به معروف و نهی از منکر کرده و پاکی ها را برایشان حلال و پلیدی ها را حرام کرده و بار سنگین و زنجیرهای اسارت را از گرده آنها برمی دارد۱۰٫ اگر وظیفه هدایت مردم و امر به معروف و نهی از منکر بر زمین بماند جامعه اسلامی در مسیر سقوط و از هم گسیختگی خواهد افتاد لذا قرآن کریم به این فریضه توجه ویژه نموده و امت اسلامی را به هدایت و بیداری یکدیگر فراخوانده است.
قیام جاودانه عاشورا یک قیام خشن و برخاسته از خشونت صرف نیست بلکه امام(ع) گام به گام در صدد اصلاح امور امت اسلامی برآمد و به امر به معروف و نهی از منکر می پرداخت آنگاه که استراتژی اصلاح و گفت وگو مؤثر واقع نشد امام به نهضت جاودانه خود پرداخت و به وظیفه خود عمل نمود. در تاریخ اسلام حرکت خونبار حادثه عظیم عاشورا- از زبان امام حسین(ع)- حرکتی اصلاح طلبانه در امت اسلامی معرفی می شود: «انی لم اخرج اشراً و لابطراو لاظالماً و لکن خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی ارید آن آمر بالمعروف و ناهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی و أبی؛ ۱۱ من از روی تکبر و فخر یا ناسپاسی نعمت و یا به دلیل طغیان و ظلم و فساد، قیام نکرده ام؛ من برای انجام اصلاح امور امت جدم رسول خدا(ص) به پا خاسته ام. من می خواهم امر به معروف و نهی ازمنکر کنم و به سیره جدم رسول خدا(ص) و پدرم علی بن ابیطالب(ع) عمل کنم.» امام در پی فتح قلوب بود. بنابراین از ابتدای حرکت خود به بیان مقاصد و اهداف خود می پرداخت و در صحرای کربلا نیز هر روز بر بلندی می رفت تا سخن حق را به گوش لشکر دشمن برساند و آنها را از باطل بیرون آورد۱۲٫

قیام علیه ظلم

افراد و گروه های مفسد در جامعه، به دلیل منافع نامشروع خویش حاضر به دست برداشتن از اقدامات فسادانگیز نیستند؛ و با گسترش فساد مسیر جامعه انسانی را دچار اختلال می کنند؛ این جا است که اصلاح جامعه منوط به حذف مظاهر فساد با برخوردهای عملی و قهرآمیز می گردد؛ آیات قرآن کریم به صراحت از ضرورت به کارگیری این روش در اصلاح مفاسد تأکید دارد. دستور به مقاتله با سران کفر در همین راستا صادر شده است۱۳ سران کفر برخلاف همه موازین و تعهدات انسانی و حقوقی به پایمال کردن مصالح عمومی جامعه پرداخته و جز به مطامع پست خویش، به چیز دیگری نمی اندیشند و قطعا در برخورد با چنین مفسدانی، این روش مؤثر است و تا این موانع فساد از سر راه برداشته نشوند، امید به اصلاح افراد و جامعه سرابی بیش نیست. از این رو مأموریت مهم و خطیر همه پیامبران الهی در افتادن و مبارزه با طواغیت زمان خود بوده است۱۴٫ قطعا حرکت اصلاح جامعه به سبب افرادی معدود و سودجو، نمی بایست متوقف شود و اگر این افراد ماندند باید با آنان برخورد کرد و به همین جهت خداوند که درباره فرعون به موسی(ع) امر نمود تا او را هدایت کند، وقتی تعالی جامعه با وجود فرعون متوقف می شود، با این حرکت تند به مقابله با ظلم و طرد شرک فرعونی می پردازد۱۵٫
گذشته از طواغیت، افراد و گروه هایی نیز که به دعوت اصلاحی پاسخ مثبت ندهند و با آن از در ستیز و نبرد مسلحانه برخیزند به تعبیر قرآن از مفسدان هستند و با آنان نیز باید برخورد قاطع و عملی کرد تا جامعه انسان ها از لوث وجود آنان پاک گردد. دستور جهاد با کافران و منافقان که در صدد تخریب پایه های ایمانی و عقیدتی صحیح در جامعه اند و باحکومت دینی پیامبر درگیر می شوند،۱۶ در همین راستا صادر شده است: «یا ایهاالنبی جاهد الکفار و المنافقین و اغلظ علیهم؛۱۷ ای پیامبر با کفار و منافقین جهاد کن و بر آنها سخت گیری نما.» و همچنین خداوند تسلط و برتری کافران و طاغوت را بر مؤمنان مقرر نفرموده است۱۸٫
بنابراین قیام عاشورا در فرهنگ قرآنی و آموزه های دینی جایگاه خاصی دارد. آنگاه که امام(ع) بین دو گزینه حفظ اسلام یا حفظ جان خویش یکی را باید انتخاب نماید؛ دین را بر جان و مال و خاندان خود مقدم می شمارد و به دفع فساد و اعتراض به ظلم و شرک می پردازد و در راه خدا همچون بنیان مرصوص محکم و استوار جهاد نمود۱۹٫ امام حسین(ع) در اهمیت قیام علیه ظلم می فرماید: «ای مردم رسول خدا(ص) فرمود: هر کس از شما مردم، سلطان ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال می شمارد و پیمان خدا را می شکند، و با سنت خدا مخالفت می ورزد، و در میان بندگان خدا باگناهکاری و دشمنی رفتار می نماید و اگر به او اعتراض نکند و یا او را از این امور با گفتار و رفتار باز ندارد، شایسته است که خداوند او را به همان جایگاهی وارد نماید که ستمگر وارد می شود.»۲۰ و فرمود: «من مرگ را جز سعادت نمی بینم و زندگی با ستمگران را جز بدبختی نمی پندارم»۲۱٫ بنابراین خط امام حسین(ع) و جریان عاشورا راه طرد انحراف، ترک جاهلیت و ستمگری است در واقع طرد همه کسانی است که مردم را به بندگی می گیرند و جان و مال آنها را غارت می کنند در یک کلام طرد و خیزش علیه همه دشمنان خدا و همه راه های منتهی به غیر خدا است۲۲٫

تلاش برای تحقق حکومت دینی

از ابعاد مهم حیات آدمی بعد سیاست و اجتماع است. دست یابی به بهترین شیوه زندگی در راه رسیدن به آرمان های عالی و دیرینه بشر و نیل به کمال مطلوب در سایه عدل و قسط با رعایت اصول انسان دوستی و حق مداری از مهم ترین دغدغه ها و تلاش های آدمی بوده است. مهم ترین هدف پیامبر بزرگ اسلام دعوت مردم به توحید و نجات آنان از گمراهی و انحطاط و هدایت به سوی کمال و تعالی بود. گام اول این هدایت، اعتقاد به توحید و گام های بعدی آن، تلاش برای احقاق حق و اقامه قسط و عدل در جامعه ای دین مدار و ارزش محور است که تشکیل حکومت و اجرای سیاست هایی متناسب با این اهداف از ضروریات به شمار می رود. «و لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط،۲۳ هدف بعثت ها به طور کلی این است که مردمان براساس روابط اجتماعی عادلانه نظم وترتیب پیدا کرده، تا مسیر زندگی و تعالی انسان هموار گردد، و این بار تشکیل حکومت و اجرای احکام امکان پذیر است۲۴٫ حکومت الهی، حکومتی است که براساس اراده خداوند است و به یقین خداوند اراده ای جز تأمین مصالح واقعی بندگانش ندارد. این نوع حکومت انبیا و جانشینان راستین آنها و کسانی که خط انبیا را ادامه می دهند تجلی یافته است. (۲۵) در مورد حکومت های الهی، درقرآن بحث های فراوانی دیده می شود که از جمله آنها به حکومت داود، (۲۶) حضرت سلیمان(۲۷) و آل ابراهیم(۲۸) می توان اشاره کرد.
اگر عاشورا را با تمام بنیادهایش بررسی کنیم باید گفت عاشورا زمینه سازی برای تحقق حکومت اسلامی و معرفی اهداف اسلام ناب است. امام علی(ع) در برابر طغیانگران به مقابله برمی خیزد و با جهاد و جانبازی بنیان ظلم را متزلزل می کند و براساس کتاب و سنت رسول اکرم(ص) و امام علی و امام حسن (علیهما السلام) درصدد تشکیل حکومت بودند، لذا در وصیتنامه خود پس از ذکر امر به معروف و نهی از منکر می فرماید: «اسیر بسیره جدی و أبی» یعنی سیره و روش من، همان سیره و روش جد و پدرم است، پیغمبر در مدینه حکومت تشکیل داد و روش علی بن ابیطالب(ع) نیز درمدینه و کوفه ادامه همان سنت بود. همچنین سیدالشهدا(ع) در سخنرانی های خویش شرایط امامت و رهبری را ذکر و به اصول قسط و عدل استناد می نماید. (۲۹) از دیگر شواهدی که به این امر اشاره دارد. بیعت گرفتن جناب مسلم بن عقیل از مردم کوفه برای تشکیل حکومت آن حضرت می باشد. خلاصه آنکه امام حرکت نمود و به وظیفه الهی خویش عمل کرد و به قسمتی از اهداف خود رسید که ویران نمودن بنیان ظلم بود و درنهایت به احدی الحسنیین که جهاد و شهادت در راه محبوب بود رسید. (۳۰)

رهبری و ولایت پذیری

قرآن کریم با اصطلاحات مختلفی به مسئله رهبری و ولایت پذیری اشاره کرده است «امام» (۳۱) به معنای پیشوا، رئیس، راهبر و مقتدا (۳۲) «اولی الامر» ۳۳ به معنای صاحب فرمان و فرمانروا آمده است. علما و مفسران شیعه اعتقاد دارند، مراد از اولی الامر، ائمه هدی از آل محمد(ع) هستند. شیخ طوسی در تبیان آورده است: طاعت هیچ کس جز کسی که معصوم و مصون از سهو و خطا باشد، جایز نیست و حاکمان و علما چنین شأنی ندارند و چنین اطاعتی از ائمه علیهم السلام واجب است زیرا دلایل بر عصمت و طهارت آنان قائم است. فخر رازی در تفسیر الکبیر استدلال می کند که اولی الامر باید معصوم باشند، چرا که اگر معصوم از خطا نباشند، خداوند با وجود اقدام آنان به خطا، همگان را به متابعت آنان فرمان داده است حال آن که خطا فی نفسه منهی عنه است. (۳۴)
امت اسلامی برای تعالی و رشد فرد و جامعه و درمقابله با مشرکان و ظالمان به رهبر و پیشوا نیازمند است لذا در اسلام اساس، رهبری و ولایت است. (۳۵) و این رهبری آگاه مؤمن و مخلص است که می تواند جامعه را در شرایط مختلف هدایت کند. ۳۶ و ازسوی دیگر، قرآن کریم مسلمانان را به فرمانبری و اطاعت از رهبر فرمان داده است؛ زیرا هر جمعی نیازمند امام و رهبر است. «اطیعواالله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» (۳۷) از خداوند و از رسول او اطاعت کند و آنها را به نجات جان خویش سفارش کرد همه یکصدا به عهد خود با ولی و امام خویش تاکید کردند و گفتند اگر صدها بار کشته و قطعه قطعه شویم و جسد ما را بسوزانند با شما هستیم زیرا که تو ولی خدا و فرزند رسول خدا و پیشوا و رهبر مسلمانان هستی، با شما همراه وهمفکر و در رکابتان جان سپاریم. (۳۸)

تکلیف گرایی دینی

آموزه تکلیف، راهبردی بسیار ظریف و راهگشا برای یک انسان دین دار است که برای عمل و رفتار خود حجت معتبر و شیوه مطمئنی را می یابد. آموزه تکلیف در عمل و نظر، انسان را از افتادن در شبهات و مصلحت سنجی های نابجا حفظ و سمت و سوی الهی به رفتار او می دهد. ۳۹ یکی از سنت های مشترک همه انبیاء این است که باید اصول دعوت خود را به مردم برسانند و دراین مورد از جانب پروردگار مورد سؤال قرار می گیرند و هیچ عذر و بهانه ای نیز از آنان پذیرفته نمی شود. پیامبران در برابر خدا مسئول هستند. (۴۰)
عمل و رفتار سیاسی و اجتماعی حضرت امام حسین(ع) برآمده از تکلیف گرایی واقع بینانه الهی است که خداوند را ناظر و شاهد بر تمام اعمال و رفتار آدمی و فرامین او را تنها راه نجات بشریت می داند؛ براساس این نگرش هر مشکلی آسان و هر غربت و تنهایی به هماهنگی با جریان هستی مرتبط می شود. زندگی حضرت سرشار از عمل به تکلیف است که می تواند الگوی مناسبی برای سیاستمداران جامعه اسلامی باشد. در قیام عاشورا ملاک مسئولیت و انجام وظیفه بود چرا که امام حسن(ع) با معاویه صلح می کنند و بعد از امام حسن(ع) امام حسین(ع) آن را ادامه می دهد اما با روی کارآمدن یزید حضرت این مصیبت بزرگ را برنمی تابد و به هیچ وجهی به ادامه آن راضی نمی شود. حضرت(ع) قیام علیه ظلم و ستم را وظیفه می داند که برعهده همه مسلمانان گذارده شده است و خود را موظف به عمل به این تکلیف می داند. (۴۱) از جمله شواهد دیگر براین مسئله، اینکه: امام(ع) در روز عاشورا هرگاه از یاران او اذن میدان می طلبیدند این آیه قرانی را که ناظر به عنصر تکلیف گرایی دینی است تلاوت می نمودند: «و من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلو تبدیلا؛ از مؤمنان مردانی هستند که آنچه با خداوند تعهد کرده بودند با صداقت وفا کردند؛ گروهی در راه رضای حق جان باختند و گروهی به انتظار شهادتند و هیچ عهد خود را تغییر نداده اند.» (۴۲)

آزادی خواهی و عزتمندی

یکی از نقش های دین، به ویژه اسلام، آزادسازی مردم از غل و زنجیرهای گوناگون فردی و اجتماعی است. اسارت و بردگی انسان برای انسان های دیگر، مایه ذلت و پستی و کمال ناپذیری او می گردد و چنین ذلتی مورد نهی خداوند متعال و رسول اکرم(ص) است، رسول اکرم(ص) دراین باره می فرماید: «کسی که ذلت خود را به میل و رغبت بپذیرد، از خاندان ما نیست.» ۴۳ درفرهنگ دینی عزت متعلق به خدا و رسول و مؤمنان است: «ولله العزه لرسوله و للمؤمنین» (۴۴) عزت مخصوص خدا و رسول خدا و مؤمنان است» و هیچ کافری بر هیچ مؤمنی ولایت و تقدم ندارد: «ولن یجعل الله الکافرین علی المؤمنین سبیلا»(۴۵) خداوند برای کافران بر مؤمنین ولایت قرار نداده است.» خداوند بلند مرتبگی و آزادگی و حریت را برای انسان می خواهد و هیچ عبودیت و ذلتی را نزد مستکبران و زیاده خواهان نمی پذیرد.(۴۶)
سیدالشهدا(ع) درکلامی مشهور می فرماید: «آگاه باشید که ابن زیاد مرا میان انتخاب دو چیز قرار داده؛ میان مرگ و بیعت ذلیلانه؛ ولی ذلت و خواری از ما خاندان رسول خدا دور است؛ و نه خداوند این ذلت را برما می پذیرد و نه رسولش و نه مؤمنان و نه دامن هایی که طیب و طاهرند.» (۴۷) لذا عاشورا صحنه ظهور عزت و غیرت و آزادگی است.

انتخاب آگاهانه یاوران

آزادی های سیاسی- اجتماعی جلوه ای از آزادی و اراده و اختیار انسان در عالم خلقت است. اگر قائل باشیم که انسان در جهان خلقت آزاد و مختار است، ناگزیر باید او را در تمام عرصه های زندگی از جمله حوزه سیاست و اجتماع آزاد و مختار قلمداد کنیم، زیرا اجتماع نیز جزئی از جهان خلقت است. خداوند در آیات قرآن راه حق و سعادت را به انسان نشان داده و عواقب وخیم در انتخاب راه باطل و فساد را یادآور شده است، در نهایت انسان را مختار و آزاد دانسته که هر کدام را بخواهد برگزیند. ۴۸ 
حرکت و قیام امام (ع) یک حرکت انتحاری و احساسی نبود بلکه حرکتی بزرگ و نشات گرفته از عقلانیت دینی وآگاهی همه جانبه به ابعاد مسئله بود که برای پاسداشت از کرامت انسان و حفظ رسالت نبوی صورت گرفت. سیدالشهدا(ع) نه تنها خود با آگاهی کامل پای در میدان نهادند بلکه کسانی را به یاری می طلبید و یا آنها را می پذیرفت که هدفی جز خداوند نداشته و آگاهانه پای در رکاب مولای خویش نهاده باشند. لذا امام در هنگام پیشنهاد عبیدالله بن حر، برای پذیرش کمک مالی واعتذار از حضور در صحنه دفاع مقدس کربلا، چنین فرمود:«من آن نیستم که گمراهان را به عنوان بازو و یاور برگزینم و به آنها تکیه کنم.» ۴۹ حضرت (ع) در مواقع مختلف به آگاه نمودن اصحاب خود و لشگریان دشمن می پرداخت؛ حتی در آن لحظه که شمر بن ذی الجوشن، عباس (ع) و برادرانش را به دلیل نسبت مادری فراخواند و آنها از صحبت با شخص فاسقی چون شمر خودداری می کردند، امام(ع) فرمود: با او گفتگو کنید، که قوم مادری شماست و ببینید چه می خواهد. در شب عاشورا امام با استفاده از تاریکی شب عهد خود را از دوش یکایک اصحاب و خاندان خود برداشت و آنها را از حوادث فردا آگاه نمود تا هیچ کس با جهل یا خجالت و رو دربایستی مجبور به ماندن نشود و هر کس بخواهد از معرکه جان سالم به در ببرد. 

نفی منفعت طلبی

در اندیشه های سیاسی مسئله منفعت و سود فردی و در مقابل منفعت و سود اجتماعی تاثیر بسیاری در شکل گیری نظریه ها و رفتار سیاسی بازیگران سیاست دارد؛ چنانچه متفکری هدف از سیاست را منفعت فردی دانسته و معتقد باشد که این منفعت های مادی فردی عامل تحرک اجتماعی می شود، رفتار سیاسی او هم در چهارچوب نفع و سود خویش و متعلقان شکل می گیرد و از دیگران غافل می شود. چنانچه بالعکس شود حق و حقوق دیگران نیز محفوظ و قابل احترام است و در آن صورت هدف سیاست و حکومت کل جامعه و اقشار مختلف است نه هیئت حاکمه فقط. قرآن کریم با نفی نظریه اول، انسانها را به توجه به جمع و جامعه نیز سفارش نموده و در صدد است که انسان را از حیطه فردگرایی صرف به جامعه محوری سوق دهد و فرد و جامعه را در یک تعامل دوسویه در مسیر تعالی و پیشرفت یکدیگر تبیین کند. 
قرآن کریم به مسئولیت اجتماعی ۵۰ و توجه به امور همنوعان توجه ویژه ای نموده و از انسانها خواسته است که با یکدیگر در ارتباط باشید و در امور مختلف پشتیبان و متوجه هم باشید. ۵۱ پیامبر اکرم فرمود: «مثل مومنان در ترحم و دوست داشتن یکدیگر، مانند پیکر واحدی است که اگر به عضوی ناراحتی برسد باعث تب و بیداری از خواب دیگر اعضای او گردد.» ۵۲ 
قیام عاشورا برای امت اسلام بلکه برای بشریت بود و نه برای منافع فردی یا جمعی خاص. چشم انداز عاشورا گستره وسیع اسلام و خط مستمر زندگی همه انسانها بود و در پی راهی جاوید به سوی آزادی و عدالت برای کل تاریخ بود. امام حسین(ع) با تمام وجود از جان و مال وخاندان و اصحاب وارد میدان شد و برای خدا و انجام وظیفه و منافع بشریت به معرکه آمد و فرمود:«شکیباتر کسی است که منافع مادی دنیا را نادیده گیرد و بر بلاها صبر کند.» ۵۳ سیدالشهدا در مناجات عارفانه خویش با معبود چنین نجوا می کند:«پروردگارا، تو می دانی که قیام و اقدام مجاهدانه ما، برای رغبت در سلطنت مادی و بهره برداری ازمنافع زائد و پوسیده و پژمرده دنیا نبود، بلکه برای دیدن و نشان دادن و برگرداندن علامت های دین تو و برای اصلاح در شهرهای تو بود، و برای آنکه بندگان ستمدیده ات در امان باشند و به فرائض و سنن احکام تو عمل شود.» ۵۴

اخلاق سیاسی

سیاست قرآنی رابطه تنگاتنگی با مقوله اخلاق دارد و چنانچه اخلاق را از سیاست حذف کنیم سیاست به شیطنت تبدیل می شود. از دیدگاه قرآن سیاست و حکومت مقوله خنثی و بی بنیادی نیست که هر کسی بتواند عهده دار این مهم گردد. ۵۵ بلکه حکومت و سیاست ناظر به کمال و سعادت انسان است که زمینه ها و شرایط بیرونی را برای انسان مهیا می کند تا بتواند به سمت صلاح و تکامل حرکت کند. ۵۶ بنابراین سیاست جدای از اخلاق نیست بلکه رابطه ای نزدیک و غیرقابل انفکاک دارند لذا در زمینه اخلاق سیاسی که آن دسته از صفات نفسانی است که بازیگران سیاست در عرصه تدبیر امور جامعه باید دارا باشند تا جامعه را به سمت سعادت رهنمون شوند قرآن اصول اخلاقی ارائه کرده است. از جمله این اصول مهم می توان به این عناوین اشاره کرد: استقامت بر حق، ۵۷ خیرخواهی،۵۸شجاعت، ۵۹ گذشت، ۶۰ کنترل احساسات و حفظ عقل، ۶۱ پای بندی به عهد و پیمان، ۶۲ صداقت و راستی، ۶۳ نفی حیله و نیرنگ، ۶۴ عدم تمسک به راه های باطل و نادرست ۶۵ و اعتدال ۶۶ و …
عاشورا مملو از ظهور و تجلی این صفات برجسته در سیدالشهدا (ع)، اصحاب و خاندان ایشان است. با نگاهی به تاریخ جریان کربلا و شناخت شخصیت حضرت اباعبدالله (ع) و تامل در زیبایی های اخلاقی که در این حماسه بزرگ آفریده شده است نا خودآگاه دوست و دشمن انگشت حیرت به دهان می گیرند و به این همه عظمت و شکوه و مردانگی رشک می برند.