برای ارجاع به صفحه ی اینفوگرافی این موضوع؛ اینجا کلیک نمایید.
اوّلین گام در مسیر تربیت
دختر و پسرهایی که میخواهند با هم ازدواج کنند باید بدانند که آن ها قرار است، پدر و مادرهای فرزندان آینده باشند؛ لذا هر دو طرف باید با آگاهی و دقّت نظر این انتخاب خود را انجام دهند.
برای این که این بستر به خوبی فراهم شود، ملاک هایی برای انتخاب صحیح وجود دارد:
الف. گفت و گو
اوّلین راه گفت و گو است. در اسلام محدودیّتی از این جهت برای شناخت طرفین وجود ندارد؛ یعنی دختر و پسر بعد از خواستگاری می توانند با نظارت والدین خود، گفت و گوهای عاقلانه ای داشته باشند.
عاقلانه به جای عاشقانه
گفتگوی “عاقلانه“ در برابر “عاشقانه“ است؛ زیرا عشق یک هیجان است و هر جا که این هیجان زیاد شود، عقلانیّت کاهش پیدا میکند. در این رابطه امیرالمومنین فرمودند: “انسان های عاشق، نمی بینند و نمی شنوند“؛ یعنی انسان های عاشق، به نوعی عقلانیّت خود را به میدان نمیآورند و حق پذیر و حق بین نیستند؛ به همین دلیل گفت وگو باید در یک محیط عاقلانه باشد.
گفت و گو در فضای مناسب
محیط عاقلانه در پارک ها و خیابان ها اتّفاق نمیافتد. اگر آشنایی با همان نگاه سنّتی که در فرهنگ دینی ما نیز آن را تایید کرده اند، اتّفاق بیفتد، بیشتر این هیجانات رخ نمیدهد؛ اگر گفتگو با آگاهی و مشورت بزرگتر ها شکل بگیرد، نتیجه گیری با عقلانیّت و فکر گرفته میشود. اسلام با این گفت وگو مخالف نیست و دختر و پسر میتوانند برای شناخت یکدیگر، با گفت وگو به میدان بیایند.
اگر دقّت نظر دختر و پسر، روی گفته های طرف مقابل، با عقلانیّت باشد، آنها میتوانند مطمئن باشند که شناخت تا حدود زیادی حاصل میشود. وقتی که آدم ها سخن میگویند، میتوان به شخصیّت، افکار و اعتقادات آن ها پی برد. فقط باید فرد با عقلانیّت به میدان بیاید و محاسبه و دقّت کند. بنابراین، گفتگو اوّلین راه برای شناخت است.
ب. تحقیق و بررسی
دوّمین راه برای شناخت تحقیق است. تحقیق تنها جایی است که غیبت کردن در آن مشکلی ندارد؛ یعنی وقتی که قرار بر تحقیق است، ایراد ندارد که آدم به محلّه ای که آن فرد زندگی میکند برود و از کسبه یا مردم آن محل در مورد آن فرد جستجو کند. در این شرایط حتّی گفتنِ بدی های طرف، غیبت محسوب نمیشود.
اغماض ممنوع!
در مقام تحقیق اغماض و چشم پوشی درست نیست؛ زیرا ممکن است اگر این جوان به عنوان مثال، بد اخلاق باشد و فردی که در آن محل از او تحقیق میکنند، جواب درستی به نگوید؛ با این اغماض یک عمر دختر مجبور باشد که با یک فرد بد اخلاق زندگی کند؛ لذا اسلام در تحقیق اجازهی این را داده که ما واقعیّت ها را بشنویم و طرف مقابل ما هم واقعیّت ها را بگوید.
تحقیق به صورت گروهی
یک نکته ی مهمّ این است که نباید یک نفر برای تحقیق برود؛ بلکه باید چند نفر برای این کار بروند؛ چراکه هر کدام از افراد، زاویه ی مختلفی نسبت به مسئله دارند و وقتی این زاویه ها کنار هم گذاشته شود، یک تصویر درستی از مسئله به دست میآید.
در تحقیق هم همین طور است. وقتی چند نفر می روند و فرد را از چند زاویه مورد بررسی قرار میدهند، این شناخت بهتر اتّفاق میافتد؛ تا این که یک نفر برود و از یک زاویه طرف مقابل را مورد بررسی قرار دهد.
تحقیق، توسّط مرد و زن
در تحقیق کردن باید ترکیب جنسیتی رعایت شود؛ یعنی همه ی مردها برای تحقیق نروند یا فقط خانم ها نروند بلکه این افراد باید ترکیبی باشند؛ یعنی کسانی که برای تحقیق می روند، مثلاً دو نفر خانم و دو نفر آقا باشند. در این صورت به دلیل نوع نگرش های جنسیتی که در افراد وجود دارد، آن شناخت کامل تر میشود.
راه های شناخت طرف مقابل در ازدواج
الف. گفتگو کردن دختر و پسر
یکی از بهترین راه های شناخت طرفین در ازدواج، راه گفت وگو است؛ یعنی دختر و پسر میتوانند در محیط خانهی دختر و در حضور والدین او با همدیگر گفت و گو کنند.
علّت حضور والدین، در جلسه ی گفتگو
به این دلیل گفتگو باید در حضور والدین باشد که فضا، فضای عاقلانه ای بشود؛ چون همیشه شناخت در یک محیط عاقلانه اتّفاق میافتد. اگر فضاء هیجانی شود، دیگر در آنجا شناخت حاصل نمیشود؛ زیرا هر چه عشق افزایش پیدا کند، به نوعی عقلانیّت، کاهش پیدا میکند. انسان در فضای عاشقانه نمیتواند یک تصمیم عاقلانه بگیرد؛ به همین دلیل دختر و پسر باید در فضایی عاقلانه با هم گفت و گو کنند.
باید در این گفتگوها خیلی دقّت شود. دختر و پسر در گفت و گوهایشان باید مراقب الفاظ و لحن گفت و گوی خود باشند تا فضا یک فضای عاطفی نشود؛ بلکه فضا یک فضای شناخت باشد، تا این شناخت منجر به تربیت بهتر فرزندان در آینده شود.
ب. تحقیق کردن
یکی از راه هایی که دختر و پسر میتوانند از هم دیگر شناخت پیدا کنند، تحقیق است. در مسئله ی تحقیق، توصیه میشود که یک نفر به تنهایی برای انجام این کار نرود؛ زیرا انسان ها نگاه ها و زاویه ی دیدشان متفاوت است. وقتی که چند نفر برای تحقیق میروند، شناخت بهتری اتّفاق میافتد. حتّی ترکیب کسانی که برای تحقیق میروند، مهم است. حتماً در آن تیمی که قرار است این تحقیق را انجام بدهند، باید ترکیبی عمل شود؛ یعنی آن تیم هم از جنس مرد و هم از جنس زن باشد؛ یعنی ابعاد نگاه به آن طرف مقابل متفاوت باشد تا شناخت بهتر انجام بشود.
ج. مشورت کردن
یکی از راه هایی که در اسلام هم به آن تاکید شده است، بحث مشورت است. ما در اسلام یک قائدهی کلّی داریم و آن این است که در امور خود باید با اهل خبره و با تجربه مشورت کنیم؛ چراکه آنها در این زمینه خیلی میتوانند کمک کنند.
گروه هایی که میتوان با آنها مشورت کرد:
الف. والدین
اوّلین گروه پدر و مادر انسان است. دختر و پسر باید با پدر و مادر خود حتماً در این زمینه مشورت کنند؛ چون پدر و مادر علاوه بر این که سنّ و سالی از آن ها گذشته و سرد و گرم روزگار را چشیده اند، نسبت به فرزندشان دلسوز هستند. دختر و پسر نباید با افراد ناشناس مشورت کنند؛ چراکه غریبه ها عُلقه ای نسبت به آنها ندارد و دختر و پسر نیز شناختی نسبت به او ندارند؛ به همین دلیل ممکن است مشورت دهندهی خوبی برای انسان نباشند. امّا پدر و مادر به این دو دلیل جا افتادگی و دلسوزی نسبت به فرزندان، میتوانند مشورت های خوبی را به فرزندانشان بدهند.
ب. فامیل و آشنا
دوّمین گروهی که ما می توانیم با آن ها مشورت کنیم، افراد خبره و توانا در فامیل هستند؛ مثلاً ما با پدر بزرگ، دایی، عمو، عمّه و خاله میتوانیم مشورت کنیم. همچنین گاهی می توانیم با اساتید خوبی در دانشگاه یا حوزه، که با مرام و منش جوانان آشنا هستند، مشورت کنیم.
ج. مشاوران دلسوز
سوّمین گروهی که جوانان میتوانند با آنها مشورت کنند، مشاوران متخصص هستند. امروزه مشاوران دلسوز و خوبی در جامعه وجود دارند که تخصص آنها مشاوره در زمینهی ازدواج است. جوانان میتوانند بعد از گفت و گو و تحقیق، با مراجعه به یک مشاور با او مشورت کنند.
فرایند سخت برای یک زندگی آسان
برای داشتن یک زندگی استوار، باید تحقیق کرد و وقت صرف شود. گاهی اوقات افراد برای خرید یک لباس، مقدار زیادی وقت میگذارند و در مورد مدل و جنس پارچه تحقیق میکنند و مشورت میگیرند؛ بنابراین برای یک زندگی که قرار است بستری برای تربیت انسان های صالح و شایسته باشد، لازم است که انسان یک مقدار دقّت کند؛ البته در اینجا وسواس ممنوع است.
ایده آل یا بهترین
مقام معظم رهبری حفظه الله میفرمایند: هیچ وقت ما به دنبال ایده آل نباشیم. چون ایده آل دست نیافتنی است؛ ولی در بین آن چیزهایی که واقعیّت است، ما باید بهترین واقعیّت را انتخاب کنیم.
پاسخ دهید