چرا در دستورهاى دینى براى شب زنده دارى و سحر اهمیت بسیار قائل شده اند؟
در هنگام روز مشاغل انسان زیاد است: «إِنَّ لَکَ فِی النَّهارِ سَبْحاً طَوِیلاً».[۱] رفت و آمد، گفت و گو و دید و بازدید زیاد است؛ اما سحر آرام است. با کسى گفت و گویى ندارید، کسى مزاحم شما نیست و شما با کسى کار ندارید؛ مى توانید با دوست حقیقى تان که خدا است، گفت و گو کنید: «إِنَّ ناشِئَهَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِیلاً».[۲] این در صورتى است که در روز مزاحم ها را به درون راه ندهیم، آن قدر واردات به دل نسپاریم که اگر سحر خواستیم با خدا سخن بگوییم، همه این ها سر بر آورند.
گفتن، شنیدن و بحث درباره مسائلى که مربوط به ما نیست سودى ندارد. چرا عمر را تلف کنیم. در قرآن کریم فرمود: یک عده زندگى هرج و مرج دارند: «فَهُمْ فِی أَمْرٍ مَرِیجٍ».[۳] مریج یعنى هرج و مرج. این افراد خواب هم که مى بینند خوابشان اضغاث احلام است. اگر انسان باغى داشته باشد که در آن سبزى و خوراکى بکارد و علف هاى هرزش را وجین نکند، اگر فرضا یک دسته هزار برگى از سبزى هاى این باغ را بچینید، ۵ ـ ۶ برگ آن خوراکى است. این را اضغاث مى گویند. اضغاث احلام یعنى خواب هاى پریشان که همه اش نتیجه و اثر افعال روزانه انسان است.
منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:آیت اللّه عبداللّه جواد آملی/پرسش وپاسخ دانشجویی
[۱] – سوره مزمل۷۳: آیه ۷٫
[۲] – همان، آیه ۶٫
[۳] – سوره ق۵۰: آیه ۵٫
پاسخ دهید