ابتدای آموزگاری‌ام بود و از سوی منطقه‌ی بیست آموزش و پرورش تهران به گلتپه‌ی ورامین اعزام شده بودم. حمید برای دیدن من به روستا آمد. با دیدن محرومیت مردم دست به کار شد و برای اهالی چاه آب کند و با مشاهده‌ی وضعیت رقّت بار زن و شوهری نابینا خرجی ماهیانه‌اش را به عهده گرفت، در حالی که من یقین دارم خودش گرسنه می‌خوابید.


رسم خوبان ۱۶، کمک به نیازمندان، ص ۸۲ و ۸۳٫/ راز پرواز، صص ۳۰ و ۳۴٫