سؤال: دختر دوازده ساله ای دارم که در فصل امتحانات، همیشه دلهره و اضطراب دارد و بعضی از اوقات شروع به گریه کردن می کند و حالت ترس و استرس دارد. خواهر بزرگ تر ایشان هم درسشان خیلی خوب است. امّا او نسبت به این خواهر بزرگترش توقّع خیلی بیشتری دارد. لطفاً راهنمایی بفرمایید.

جواب:

معمولاً استرس در بچّه ها به دو شکل وجود دارد که یک شکل آن خوب است. کمی اضطراب و استرس برای امتحان لازم است و این مقدار محرّک فرد برای درس خواندن است و بچّه ها را به سمت تحصیل ترغیب می کند. معمولاً افرادی که کاملاً بی خیال هستند، یعنی حتّی در شب امتحان هم به کتاب و جزوه خود سری نمی زنند، موفّق نمی شوند.

عدّه ی دیگر هم که استرس بالایی دارند، زمین گیر می شوند؛ یعنی وقتی اضطراب و استرس آن ها افزایش پیدا می کند و زیاد می شود، اصلاً قدرت مطالعه را از دست می دهند و همین بخش است که نگران کننده است و باید به نوعی به دنبال این باشیم که آن را حل کنیم و این اضطراب را کاهش دهیم.

توقّع زیاد، عامل استرس

معمولاً یکی از این دلایلی که بچّه ها دچار اضطراب می شوند، توقّعات اطرافیان از فرد است؛ مثلاً معلم به او می گوید که نمره تو حتماً باید بیست شود. نظام آموزشی کشور ما به سمت حذف نمره می رود و امیدواریم که انشاالله به فرمایشات مقام معظم رهبری آن تحوّل بنیادین در نظام آموزشی کشور اتفاق بیفتد و انشاالله شیوه های غلطی که ما در مدارس می بینیم، برچیده شود و بر اساس همان سند تحوّل پیش برود.

وابستگی زیاد به نمره

گاهی اوقات خود نمره، اضطراب بچّه ها را افزایش می دهد؛ خصوصاً اگر در رقابت با فردی باشد؛ مانند شخص مورد سؤال که این زمینه را در خانه دارد و خواهر او درس خوب و قوی دارد. گاهی اوقات بعضی از والدین در خانه ناخواسته بچّه های خود را با هم مقایسه می کنند؛ مثلاً به او می گویند: ببین خواهر تو چه طور درس می خواند و نمراتش هم خوب می شود. این کار، همان اضطراب را در ایشان ایجاد می کند.

همچنین وقتی می بیند که خواهرش به صورت خودکار درسش را می خواند و نمرات خوبی هم کسب می کند، در حالی که او ویژگی های خواهرش را ندارد، دچار اضطراب می شود؛ چرا که ما قائل به تفاوت های فردی هستیم.

راهکارهایی برای کاهش استرس:

الف. مقایسه کردن ممنوع!

اوّلین کاری که والدین باید انجام دهند، این است که مقایسه را به صورت مطلق حذف کنند؛ چه با خواهرش، چه با دختر خاله و با هم کلاسی هایش و یا با هر کس دیگر.

ب. اهمیّت ندادن به نمره

نکته دیگر عدم اهمّیت دادن به نمره و در عین حال توجّه کردن به تلاش فرزند است. ما باید همیشه از تلاش فرزندانمان قدردانی کنیم؛ یعنی آن چیزی که اهمّیت دارد تلاش است و ممکن است فردی تلاش زیادی کند، ولی چون استعداد پایینی دارد، نتیجه آن به گونه ای نباشد که اطرافیان انتظار دارند؛ امّا وقتی می بینیم که او تلاش خود را می کند، باید مثلاً به او بگوییم: آفرین! تو چقدر خوب درست را می خوانی و همین برای ما کافی است.

ج. بالا نبودن توقّع فرد از خود

گاهی اوقات توقّعات خود بچّه ها بالا است. بچّه ای که از خودش توقّع بالایی دارد و می خواهد شاگرد اوّل شود و یا این که می خواهد در کلاس حرف اوّل را بزند یا در بین فامیل همه به او آفرین بگویند و به او بگویند که تو عجب بچّه درس خوانی هستی، دچار این مشکلات می شود؛ لذا پدر و مادر باید توقّعات او را متعادل کنند.

امّا چه طور باید توقّعات بچّه ها را متعادل کنیم؟ با چند شیوه می توان این کار را انجام داد:

الف. تعادل در ابراز محبّت

والدین باید سعی کنند که محبّت های بیش از اندازه به بچّه ها نداشته باشند. اگر محبّت متعادل باشد، توقّع هم متعادل می شود.

ب. مدیریت کردن اطّلاعات فرزند

بچّه هایی که در معرض اطلاعات زیادی قرار می‌گیرند، ناخودآگاه توقّعات آنها هم بالا می‌‌رود. یکی از مشکلاتی که بعضی از سریال ها و فیلم ها دارد، همین است که در بچّه ها توقّعات و انتظارات را بالا می‌برد؛ چرا که اطّلاعات او را بالا می‌برد و ممکن است که آن توانایی ها و مسائلی که خانواده می‌تواند برای بچّه فراهم کند، در سطحی که رسانه به بچه ارائه می‌دهد نباشد؛ لذا بچّه توقّعش بالا می‌رود. بنابراین، این مسئله باید مدیریت شود.

ج. پرهیز از بیکاری

بچّه هایی که بی کار تر هستند، جزئی نگری بیشتری دارند؛ خصوصاً دخترخانم ها که هر چقدر بی کاری آن ها بیشتر باشد، بیشتر مقایسه می‌کنند. یک ویژگی روان شناختی در دختران وجود دارد که ما آن را در آقا پسرها نمی بینیم و آن هم جزئی نگری است. مثلاً پسرها می گویند: همین که قبول شدم، خیلی هم خوب است؛ به همین دلیل وقتی به یک پسر کارنامه اش را نشان میدهید، اوّل معدّل را نگاه می‌کنند؛ ولی دخترها اوّل جزئیات را می‌بیند؛ مثلاً اوّل به نمره ی علوم یا ریاضی و تک تک دروس نگاه می کند و بعد آن را نسبت به دوره قبلش می‌سنجد و به همین ترتیب به جزئیات توجّه می‌کند.

آدم هایی که بی کارتر هستند، جزئی نگری آنها هم بیشتر می شود؛ لذا مثلاً ما می بینیم که جمعه ها آقایان جزئی نگرتر می‌شوند؛ چراکه در خانه هستند و کاری هم ندارند.

به میهمان مسئولیت بدهید!

ما در در روایات دینی داریم که اگر میهمانی بیشتر از دو سه روز در خانه شما ماند، به او مسئولیت بدهید؛ چون این جزئی نگری به او آسیب می‌رساند. لذا در بچّه ها هم همین طور است و بچّه هایی که بی کاری بیشتری داشته باشند، توقّعات بیشتری هم دارند.

من همیشه می گویم که هر وقت دیدیم بچّه ای، خصوصاً در دوره نوجوانی، بی کار بود، در آنجا باید ترس و واهمه داشته باشیم که او الان به چه چیزی فکر می‌کند؟ لذا هر چه بچّه ها در این سنین پرکارتر باشند و مسئولیت های بیشتری داشته باشند، توقّعات آنها هم کاهش پیدا می‌کند.

نقاط مثبت را ببینید!

آخرین نکته در این زمینه‌ این است که گاهی اوقات عیبی ندارد که ما والدین هر کدام از بچّه‌ ها را به تنهایی ببینیم؛ مثلاً اگر دختر بزرگتر در درس موفّق است، ممکن است که او فقط در درس خواندن بچّه موفّقی باشد و دختر کوچک در جاهای دیگر مثلاً خوش سلیقه است؛ به عنوان مثال وقتی او سالاد درست می‌کند، این کار را به خوبی و زیبایی انجام می دهد و این هنر او را باید در اینجا ببینیم.

معمولاً وقتی ما نقاط مثبت افراد را می‌بینیم، آن ها رفتارهای متعادل تری پیدا می‌کنند؛ ولی اگر در یک خانه فقط یک جوّ علمی حاکم باشد، یعنی فقط به درس اهمیّت داده شود، این تعادل ایجاد نمی‌شود. مثلاً بعضی از پدر و مادرها در اوّل سال تحصیلی به بچّه خود می‌گویند: مادرجان! مدرسه شروع شد؛ دیگر بقیه کارها تعطیل است و فقط درس اهمیّت دارد! این درست نیست و ما باید بدانیم که اگرچه یادگیری یکی از نیازهای اصلی آنها است، امّا در رده های پایینی قرار دارد و نیازهای بالاتر از این هم وجود دارد که اگر به آنها توجّه شود، این مورد خود به خود حل می شود.

خوبی ها را ببین، تا گسترش پیدا کنند!

بنابراین اگر می بینیم که دختر ما سلیقه خوبی دارد یا از توانایی خوبی برخوردار است، آن را ببینیم. حضرت امیرالمومنین علی علیه السلامبه جناب مالک اشتر در آن سالهای حکومتی فرمودند: ای مالک! خوبی ها را ببین، تا خوبی ها گسترش پیدا کند. وقتی ما یکی از ویژگی های مثبت فرزندمان را می بینیم، این خوبی به سطوح دیگر هم انتقال پیدا می‌کند.

آماده کردن محیط، برای درس خواندن

در اینجا به چند نکته برای فراهم شدن محیط، جهت بهتر درس خواندن بچّه ها اشاره می‌کنیم:

الف. کنترل رفت و آمدها

نکته اوّل این است که سعی کنیم میهمانی رفتن ها و رفت و آمد ها را در این زمان کنترل کنیم و حتّی المقدور برنامه ای نداشته باشیم.

ب. مدیریت تماشای تلویزیون

سعی کنیم که مدّت زمان تماشای تلویزیون که به عنوان میهمان ناخوانده است، در خانه کم و مدیریت شود و حتّی خود پدر و مادر هم اگر چه دوست دارند تماشا کنند، در این ایّام این کار را محدود کنند.

ج. بروز ندادن اختلافات

بچّه ها در زمان امتحانات، نیاز به آرامش روحی دارند؛ لذا یکی از وظایف پدر و مادرها این است که در ایّام امتحانات اختلافات خود را در حضور بچّه ها بروز ندهند؛ البته در زمان های دیگر نیز باید این نکته رعایت شود؛ امّا در اینجا دقّت بیشتری لازم است.

د. توجّه به تغذیه فرزندان

به تغذیه بچّه ها باید خیلی توجّه کنیم و دقّت کنیم که بچّه ها حتماً صبحانه خوبی بخورند و مواد غذایی کم حجم ولی پر انرژی را در برنامه ی غذایی خود داشته باشند؛ چون اگر غذای آن ها پر حجم باشد، ممکن است برای آن ها خستگی بیاورد.

ه. ورزش

ورزش سبک یکی دیگر از موارد مهم است که باید در برنامه فرزندان باشد؛ خصوصا ًورزشی مثل پیاده روی که حتّی آن را در خانه هم می‌توانند انجام دهند. به اصطلاح ورزشکاران، در خانه باید حرکت اسی شکل انجام دهند که فرد در آن حرکت مانند یک اس انگلیسی حرکت کند، این حرکت جریان خون را افزایش می‌دهد و اکسیژن بیشتری را به بدن وارد می‌کند و به فرزندان ما کمک می‌کند که قدرت تمرکز بیشتری داشته باشند.