سوال: پسر پانزده ساله ای دارم کهبر خواسته های خود بسیار پافشاری و اصرار دارد و می خواهد که آناً تهیه شود. این درخواست ها گاهی به صلاح او نیست و امکان تهیه آن وجود ندارد؛ مانند درخواست موتور سیکلت. شما چه توصیه ای در این زمینه دارید؟

جواب:

یکی از موارد مهم در برقراری ارتباط والدین با فرزندانشان در سنّ نوجوانی، ارتباطات کلامی مناسب است. خداوند متعال در کلام انسان خصوصیتی را قرار داده که گاهی اوقات قدرت آن از شمشیر و سلاح هم بیشتر است.

ارائه پاسخ های منطقی

در خانواده هایی که فرزندان نوجوان دارند، پدر و مادر باید قدرت کلامی شان بالاتر باشد؛ چراکه یکی از ویژگی های بچّه ها در این سن منطقی شدن و استدلالی شدن آن هاست.وقتی فرزند نوجوان ما مخالفت ما را در برابر خواسته اش می‌بیند، دلیل آن را می‌پرسد و ما باید برای این سؤال پاسخ داشته باشیم؛ آن هم یک پاسخ منطقی.

به عنوان مثال وقتی پسر نوجوان از والدین خود درخواست وسیله ی نقلیه ای مثل موتور سیکلت را دارد، گاهی در جواب او می‌گویند که این وسیله خطرناک است و ممکن است تو تصادف کنی و آسیب ببینی؛ در حالی که این پاسخ اورا را قانع نمی کند و برایش منطقی نیست؛ لذا در جواب می‌گوید: مگر همه کسانی که موتور دارند تصادف می کنند؟!

استفاده از هوش کلامی

یکی از انواع هوش انسان، هوش کلامی است که تحت عنوان قدرت حل مسئله بیان می‌شود. ما باید با کلام خود این مشکلات را حل کنیم. در واقع باید ببینم که روحیات فرزندمان چه گونه است و او را ارزیابی کنیم، سپس متناسب با روحیات او شروع کنیم به برقرار کردن ارتباط کلامی.

ما باید به صورت منطقی به نوجوان پاسخ بدهیم که او نتواند از حرف ما ایرادی بگیرد و البته نه با زور و تحکّم؛ مثلاً والدین می‌توانند با مهربانی و منطقی بگویند: من خیلی دوست دارم که شما رانندگی کنی؛ ولی یک مانع در این جا وجود دارد و آن هم این است که سن شما قانونی نیست؛ لذا این تخلّف است و من نمی توانم از قانون تخلّف کنم. ممکن است بگوید: بچّه های دیگر این کار را می کنند! ما باید در این جا قاطعانه بگوییم که آن ها اشتباه می کنند؛ آیا به نظر توآن ها کارشان درست است که بدون گواهی نامه موتور سواری می کنند؟

خصوصیات صحبت منطقی

منطقی صحبت کردن باید چند ویژگی داشته باشد:

الف. منطق گفتاری

اوّل این که صحبت های ما باید منطق گفتاری داشته باشد؛ یعنی دلیل ها منطقی باشد و از استدلال های درست و خوبی استفاده شود.

ب. بیان مناسب

والدین باید در صحبت کردن با نوجوان خود بیان خوبی داشته باشند؛ یعنی با تندی و عصبانیت با او صحبت نکنند. چراکه انسان در عصبانیت کنترل خودش را از دست می دهد و به تدریج به مرحله ای می رسد که زور می گوید؛ لذا وقتی پدر و مادر در ارتباط کلامی خود با فرزندشان عصبانی می شوند، اوّلین آسیبی که وارد می کنند این است که کلامشان از آن مدار منطقی بودن خارج می شود. بنابراین باید کلام خود را خوب و زیبا و با آرامش بیان کنند.

ج. زمان و مکان مناسب

نکته ی سوّم این است که ما باید در زمان و مکان مناسبی این صحبت را با فرزندمان داشته باشیم. به عنوان مثال، وقتی او از مدرسه می‌آید و خسته و گرسنه است، زمان مناسبی نیست واگر در این زمان با او بحث کنیم، تنش ایجاد می شود. چراکه وقتی انسان ها خسته اند، آستانه ی تحمّلشان کاهش پیدا می کند؛ خصوصاً نوجوانان که در این سنین مانند آتش زیر خاکسترند و پرخاشگری بیشتری دارند.

در اینجا سؤال مهمی که مطرح می‌شود، این است که آیا درست است که بچه ها هر در خواستی می کنند، ما برای آن ها تهیّه کنیم؟

قبل از دوسالگی

در جواب باید گفت که شیوه برخورد در سنین مختلف متفاوت است؛ مثلاً وقتی یک بچه ی دو ساله درخواست آب می‌کند، باید سریع به درخواست او پاسخ دهیم؛ زیرا آستانه ی تحمّل او پایین است و ممکن است که برای رسیدن به خواسته اش به بهانه جویی و گریه و جیغ و داد کردن متوسّل شود.

کشف نیازهای حقیقی

امّا در سنین بالاتر، مثل نوجوانی، برای پاسخگویی به نیازهای بچّه ها باید دو نکته رعایت شود. اوّل این که ما باید نیازهای حقیقی بچه ها را برآورده کنیم؛ ولی متناسب با زمان.

گاهی اوقات ما باید نیازهای بچه ها را زودتر از خودشان کشف و برآورده کنیم. در حقیقت اگر این گونه باشد که فرزند ما دائماً نیازهایش را ابراز کند و به زبان بیاورد، معلوم است که ما نسبت به او و رفع نیازهایش بی توجّه هستیم؛ در حالی که پدر و مادر باید قبل از ابراز نیاز فرزندشان، آگاه باشند و نیاز او را به موقع رفع کنند.

پدر و مادری که نیاز فرزندان خود را می بینند و به آن توجّه دارند، والدین آگاهی هستند و فرزندان در این خانواده ها دارای شخصیت متعادلی هستند.

مدیریت نیازهای غیر حقیقی

نیاز های غیر واقعی بچه ها را باید با روش مناسب مدیریت و کنترل کرد؛ به عنوان مثال وقتی فرزند خردسال ما در خیابان یک خوراکی نامناسب را می بیند و آن را درخواست می‌کند، اگر در این جا با او مخالفت کنیم، او نیز با لجاجت و گریه به هر کاری دست می زند تا به خواسته اش برسد؛ بنابراین روش مناسب این است که با استفاده از حواس پرتی او را از خواسته اش منع کنیم؛ یعنی با بهانه های مختلف و متناسب با روحیات فرزندمان حواس او را پرت کنیم؛ مثلاً همان لحظه والدین با او ارتباط کلامی برقرار کنند و موضوع دیگری را مطرح نمایند یا با یک جایگزین مناسب به خواسته ی او پاسخ دهند.

در سنین بالاتر مثل نوجوانی نیز والدین می توانند با استفاده از گفتگو و برقراری تعامل مناسب و منطقی، این مشکل را حل کنند.