سؤال: پسر هفت‌ ساله‌ای دارم که تک فرزند است. وقتی می‌خواهم بیرون از خانه بروم، بهانه می‌گیرد و تنها در خانه نمی‌ماند. هر چقدر تلاش می‌کنم که در خانه بماند، فایده‌ای ندارد. مثلاً به او می‌گویم بمان تا برای تو هدیه بخرم ولی قبول نمی‌کند؛ با این‌که بزرگ هم شده است و از چیزی هم نمی‌ترسد؛ امّا می‌خواهد با من باشد. لطفاً مرا راهنمایی کنید.

جواب:

اوّلاً باید به این سؤال پاسخ دهیم که آیا تنها ماندن فرزندان در خانه یک حسن محسوب می‌شود یا نه؟ آیا می‌توانیم به فرزندان اجازه دهیم که در خانه تنها بمانند؟ در جواب باید بگوییم که اگر فرزند ما در خانه برنامه‌ی مناسبی برای خود داشت، می‌توانیم این اجازه را به او بدهیم؛ مثلاً اگر می‌دانیم نقّاشی می‌کشد یا برنامه‌ مناسب تلویزیونی را می‌بیند، اشکالی ندارد در خانه تنها باشد.

آسیب های تنها ماندن

امّا این‌که ما بچّه‌ها را به ماندن در خانه عادت دهیم، ممکن است برای آن‌ها خطراتی داشته باشد؛ به عنوان مثال، اگر کودکان زیر هفت سال در خانه تنها بمانند، این نگرانی وجود دارد که به سراغ اجاق گاز بروند، به برق دست بزند و یا وسیله‌ی برقی را خراب کند. در سنین بالای هفت سال نیز ممکن است آسیب‌های دیگری را به دنبال داشته باشد؛ لذا تنها ماندن چیز خوبی برای بچّه‌ها نیست.

یک اصل تربیتی نیز در این رابطه وجود دارد که می‌گوید: جایی نباید باشد که فرزندان ما باشند و ما نباشیم. لذا کار خوبی نیست که مادر فرزندش را در خانه تنها بگذارد تا راحت‌تر خرید خود را انجام دهد؛ مگر این‌که برنامه‌ی مناسبی را در محیط خانه برای بچّه داشته باشید.

دلایل عدم تمایل به تنها ماندن

این‌که این فرزند ترس از چیزی ندارد ولی نمی‌خواهد در خانه تنها باشد، شاید چند دلیل داشته باشد که عبارتند از:

الف. وابستگی به مادر

یک دلیل ممکن است وابستگی کودک به مادر باشد. برخی از بچّه‌ها با این‌که از تنهایی ترسی ندارند، ولی دوست ندارد بدون مادر در محیط خانه باشند. این مسئله تا حدودی طبیعی است و اشکالی ندارد.

ب. کنجکاوی کودک

نکته‌ی دوم این است ‌که معمولاً بچّه‌ها آرزو دارند که به همراه مادر خود به بیرون بروند و در کوچه و خیابان گشت و گذاری داشته باشند؛ لذا تنها ماندن در خانه را نمی‌پسندند. به عنوان مثال وقتی مادر می‌خواهد تنها به بیرون برود، بچّه با خود می‌گوید بمانم در و دیوار خانه را نگاه کنم؟ من هم می‌خواهم با مادر بیرون بروم ببینم بیرون چه خبر است! یعنی کنجکاوی او را به این مسئله می‌کشاند که در کنار مادر خود قرار بگیرد.

ج. دست یابی به نیازها

ممکن است کودک بداند که وقتی مادر به بیرون می‌رود و برای او هدیه ای می‌خرد، آن چیزی نباشد که او می‌خواهد. مثلاً مادر فکر می‌کند که این بچّه جوراب نیاز دارد و یک جوراب برای او می‌خرد و می‌گوید: حالا که تو در خانه ماندی، این جایزه‌ی تو باشد؛ درحالی که او جوراب نمی‌خواهد و به بستنی بیشتر علاقه من است. لذا وقتی به همراه مادر به بیرون می‌رود، می‌بیند که بیشتر می‌تواند به نیازهای مورد علاقه‌ی خود دستیابی پیدا کند.