سؤال: من فرزندی سه ساله دارم که به او آزادی عمل زیادی داده ام؛ به طوری که منجر به تخریب وسایل منزل شده است و فکر می کنم خرابکاری های او واکنش عصبی است. او پرخاشگر شده است و گاهی حرفهای بدی می زند؛ چرا که پدر او گاهی حرف های رکیکی به زبان می آورد. میخواهم بدانم آزادی عمل چقدر باید باشد، و با این مشکلات چه باید کرد؟

جواب:

ما بارها گفتیم که آزادی باید در مسیر بازی کردن بچه ها باشد؛ لذا اگر امام صادق علیه السلام فرمودند: “دع” بچّه هایتان را رها کنید، نگفتند: مطلقاً رها کنید که هر کاری که می خواهند بکنند! بلکه حضرت فرمودند: ” دَعِ ابْنَکَ یَلْعَب[۱]یعنی رهایشان کنید تا بازی کنند؛ لذا باید آزادی بچّه ها در مسیر بازی کردن باشد.

آزادی بچّه ها در غیراز بازی

گاهی اوقات بعضی از والدین می گوییم: بچّه ها آزاد باشند و مطلقاً هر کاری که می خواهند، انجام دهند و ما خط قرمز کم تری برای آنها ترسیم می کنیم. اتفاقاً من می خواهم به آنها بگویم که: هر کجا آزادی بچّه ها به سمت غیر بازی رفت، یعنی خط قرمز! یعنی ما باید آزادی بچّه ها را در مسیر بازی کردن و فعالیّت های هدفمند کنیم. اگر این طور شود، دیگر این آسیب ها به بچّه نمی رسد.

محیط مناسب در بازی کردن

امّا یک موقع ممکن است با اینکه ما محیط را برای بچّه به طور مناسب فراهم کرده ایم، ولی او در این محیط امکانات مناسب بازی را ندارد. اصلا محیط برای بازی کردن او مناسب نیست؛ ولی برای خراب کاری او مناسب است.

خطوط قرمز در آزادی بچّه ها

خطّ قرمزی که این مادر بزرگوار ترسیم کرده بودند، این بود که: به خودش آسیب نرساند؛ اتفاقاً یکی از خطوط قرمز ما هم این است که به اشیاء آسیب نرساند. در آزادی بچّه ها باید به سه خطّ قرمز توجّه شود: ۱_ به خودشان آسیب نرسانند ۲_ به دیگران آسیب نرسانند ۳_ به اشیاء آسیب نرسانند؛ این خطّ قرمز است. ما درباره ی آزادی بچّه ها گفتیم که باید در مسیری حرکت کند که در جهت بازی کردن آن ها باشد؛ یعنی اگر دیدیم که آزادی بچّه ها رفت به سمت و سوی دیگر، بدانیم که دارد این خطوط قرمز را طی می کند و ممنوع است و نباید به آن سمت حرکت بکند.

داشتن هم بازی

ولی اگر این مادر بزرگوار بخواهد مشکل فرزند دو سال و یازده ماهه شان حل شود، باید برای او دنبال همبازی بگردند. ما قبلاً هم عرض کردیم که از دو سالگی این بچّه ها باید همبازی داشته باشند؛ ایشان نزدیک سه سال دارد و نیاز به یک همبازی دارد و باید در کنارش یک همبازی باشد.

ویژگی اسباب بازی های مناسب

نکته ی دوّمی که باید والدین توجّه کنند این است که اسباب بازی های مناسب، در اختیار او قرار بگیرد. اسباب بازی مناسب چند تا ویژگی دارد؛ ویژگی اوّلش این است که متناسب با سنّ فرزندان باشد. ویژگی دوّم این است که اسباب بازی نباید به راحتی خراب بشود. اتّفاقاً اسباب بازی باید امکاناتی داشته باشد که سریع خراب نشود؛ مثلاً یک توپ، به این راحتی ها خراب نمی شود؛ برای همین ما می گوییم که برای بچّه ها این اسباب بازی مناسبی است. ولی یک ماشین کنترلی که جنس نامرغوبی دارد و وقتی آن را هول می دهی، همه ی اجزای آن از همدیگر می پاشد، خب این ماشین برای بچّه مناسب نیست. قطعاً اگر فرزند دوبار آن را هول بدهد خراب می شود و معلوم است که این ماشین مناسب نیست؛ لذا اسباب بازی باید برای بچّه ها مقاومت لازم را داشته باشد؛ چراکه وسیله ی بازی نباید زود خراب بشود.

نکته ی سوّمی که باید در اسباب بازی به آن توجّه کنند این است که اسباب بازی باید برای بچّه ها لذّت آور باشد؛ مثلاً کنترل تلویزیون، اسباب باز ی مناسبی نیست. اگر کنترل اسباب بازی مناسبی برای بچّه بود، از کنار کنترل بودن لذّت می برد؛ لذا باید اسباب بازی برای بچه ها لذّت آور باشد. پس اسباب بازی های مناسبی را هم در کنار همبازی برای او انتخاب کنند.

محیط مناسب برای بازی

نکته ی سوّم این است که محیطی که بچّه ها در آن قرار می گیرند، باید محیط مناسب فعالیّت و بازی برای آن ها باشد. یعنی جایی باشد که بتوانند آزادانه با همبازی و اسباب بازی خود بازی کنند.

این مادر بزرگوار گفتند: واکنش او نسبت به بعضی از وسایل خانه که آن ها را از بین می برد و می شکند و تخریب می کند، واکنش عصبی است. ممکن است این کارهای او دلایلی داشته باشد؛ یکی از دلایل آن ممکن است بحث تغذیه فرزند باشد. بچّه هایی که از لحاظ تغذیه، فقر غذایی دارند، زود تر عصبانی می شوند. ما وقتی فقر غذایی را مطرح می کنیم، به معنای این است که فرزندان ویتامین های مورد نیاز بدنشان را دریافت نمی کنند یا از لحاظ زمانی، زمان غذایی آنها مناسب نیست.

داشتن خواب و بیداری مناسب

الان ما با پدیده ای در مشاوره های خود مواجه هستیم؛ آن پدیده خواب صبح بچّه هاست؛ مثلاً ما در مشاوره های خود به والدین می گوییم که بچّه های شما کی بیدار می شوند؟ آنها جواب می دهند: ده صبح، یازده صبح، نه و نیم صبح. این ساعات غیر طبیعی است. این کار ظلم به بچّه هاست؛ چون زمان صبح بهترین زمان برای یادگیری و رشد بچّه هاست. ما بچّه های خود را در آخر شب می خوابانیم که این عمل به دلیل عدم برنامه ریزی مناسب نیست. ما فرزندان را زیاد بیدار نگه می داریم؛ مثلاً آنها تا دوازده شب، دوازده و نیم شب بیدار هستند. یک کودک زیر هفت سال، در طول شب نُه یا ده ساعت خواب نیاز دارد. این فرزند وقتی دوازده شب می خوابد، اگر ده ساعت خوابش را بخواهد انجام دهد، باید ساعت ده صبح بیدار شود. با این کار صبحانه اش با مشکل مواجه می شود.

صبحانه به موقع و کامل

ما امروز واقعاً نگران صبحانه خوردن بچّه ها هستیم و خیلی کم پدر و مادرهایی هستند که در این زمینه دقّت های خوبی داشته باشند. صبحانه کودکان زیر هفت سال باید قبل از هشت صبح به آن ها داده شود؛ امّا خیلی از مواقع صبحانه متصل به ناهار می شود؛ یعنی آدم نمی داند او ناهار می خورد، حالا به تعبیری نیم چاشت می خورد یا صبحانه می خورد. در صورتی که صبحانه باید از زمانی که خورده می شود، فهمیده شود.

بچّه ها هم استثناء نیستند؛ لذا بچّه ها باید به موقع بخوابند و صبح به موقع بیدار شوند و صبحانه خود را هم به موقع بخورند. لذا یک بخش از پرخاشگری های عصبی بچّه های ما به دلیل عدم زمان بندی مناسب در تغذیه ی آن هاست. امّا ما بچّه هایی داریم که خاصّه خورهستند؛ یعنی غذاهای خاص می خورند. بعضی از ویتامین ها جذب بدن آنها نمی شود.

علل عصبانیّت فرزندان

باید صبحانه ی بچّه ها متنوع باشد. ما باید بحث هرم غذایی را در تغذیه ی بچّه های خود رعایت کنیم. امروز این هرم غذایی کم تر رعایت می شود؛ برای همین ممکن است یکی از موارد واکنش های عصبی، نوع تغذیه ی بچّه ی ما یا ساعت تغذیه اش یا زمان خوابش باشد و یا حتی ممکن است نوع برخورد والدین باشد؛ یعنی اگر پدر و مادر در حضور بچّه ها پرخاشگری داشته باشند، آنها عصبی می شوند. حالا ایشان اشاره ای هم کردند که همسرشان گاهی اوقات حرف های نامناسبی را در حضور فرزندشان می زند. من به این خواهر بزرگوارمان عرض کنم که خیلی مواقع آقایانی که حرف نامناسب می زنند، این طور نیست که یک مرتبه این واکنش را بدهند؛ یعنی اگر ما توجّه بیشتری داشته باشیم، حتی اگر مرد ما هم خیلی زود عصبی شود، او را به آستانه ی عصبانیّت و پرخاشگری نمی رسانیم.

هر پرخاشگریی معلول علّتی است

ما گاهی اوقات در مشاوره های خود مواردی را داریم که مثلاً خانم می آید و می گوید: همسرم من را می  زند. ما اوّلین سوالی را که از او می کنیم، این است که همین طوری آقای شما به خانه می آید و شما را می زند؟ در جواب می گوید: نه، من هم یک نوع رفتارهایی را انجام دادم؛ یعنی زدن، واکنش رفتار است. هرچند واکنش نامناسب است؛ امّا این رابطه ی علّت و معلول است. بلاخره این خانم در محیط خانه یک رفتاری را انجام داده و یک کلامی را به کار برده که همسرش را به سمت این واکنش کشانده است.

دقیقا در پرخاشگری های کلامی نیز همین طور است. ما باید محیط خانه را محیط مناسبی قرار بدهیم که این محیط بستری شود تا بچّه های ما اصلا عصبانیّتی از پدر و مادر نبینند؛ چون بخشی از پرخاشگری های بچّه های ما اوّلش تقلیدی است و بعد به یک رفتار و عادت تبدیل می شود. و پدر و مادر هم گاهی اوقات این رفتار و عادت را می گیرند.


[۱] _ الکافی ؛ج‏۶ ؛ ص۴۶ ؛باب تأدیب الولد …..  ص : ۴۶