قبل از اين كه اصل جواب را بيان نماييم تذكر چند مطلب به عنوان مقدمه كوتاه و خلاصه ضروري به نظر مي رسد: الف: انتصابی بودن امامت

از نظر شيعه همانگونه كه مقام نبوت يك مقام و منصب الهي مي باشد كه بايد از طرف خداوند به انبياء و رسولان داده شود، مقام و منصب امامت نيز چنين است؛ يعني امام كه جانشين پيامبر است بايد توسط شخص پيغمبر به اذن و دستور خداوند معين و نصب بشود و اهميت اين مسأله به حدي است كه خداوند متعال به پيامبرش مي فرمايد: (اي پيامبر آنچه بر تو نازل شد (مساله جانشيني اميرالمومنين) تبليغ كن و به مردم برسان و اگر تبليغ نكني رسالت الهي را تبليغ نكرده اي) يعني اگر پيامبر اكرم موضوع امامت و امام بعد از خودش را به مردم بيان نكند گويا اصلا به وظيفه و رسالت خودش عمل نكرده است[1]. همچنین در آيه ديگر مساله امامت و ولايت را اكمال دين و اتمام نعمت مي داند[2]. و باز هم در احاديث، مطرح می کند که اگر کسی بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است[3].

ب: علم الهی ائمه اطهار

ائمه طاهرين عليهم السلام « علوم و معارف را از يك طريق رمزي و غيبي كه بر ما مجهول است از پيغمبر گرفته اند»[4].

يعني اميرالمومنين از پيامبر و امامان بعدي از اميرالمومنين عليهم السلام. چنین علمی به هیچ وجه قابل مقايسه با علم مجتهدان و فقهاء و دانشمندان نیست. زیرا او اسلام را از روي فكر و استدلال هاي عقلي و نقلي و بر اساس اجتهاد و استنباط از منابع ديني از قبيل كتاب و سنت شناخته است و جايزالخطاء مي باشند.

د: دلیل اتمام حجت، علت انحصاری ضرورت امامت نیست

دليل لزوم و ضرورت وجود امام و حجت الهي در هر عصري تنها و صرفاً، اتمام حجت بر خلق نيست كه با شوون امام معصوم و ابلاغ احكام به واسطه علماء حجت بر مردم تمام شود؛ بلكه گذشته از مسائل و آثار تشريعي آثار تكويني و خيلي از مسايلي كه بر ما پوشيده است دارد چنانچه در روايات وارد شده كه:

يعني( اگر وجود حجه خدا در زمين نباشد زمين اهل‌اش در خود فرو خواهد برد)[5]و چنانچه در زيارت جامعه كبيره كه از امام هادي عليه السلام روايت شده، مي خوانيم كه به واسطه شما اهل بيت باران نازل مي گردد و به واسطه شما آسمان برپا است و امثال اين تعبيرات. و لذا در زمان غيبت هم انسان ها نياز به وجود امام و حجت الهي دارند. همان گونه كه در زمان حضور نياز دارند. و لو در زمان غيبت از دسترسي ظاهري به آن حضرت محروم باشند!

بر اساس حدیث ثقلین[6] ائمه طاهرين عليهم‌السلام عدل قرآن هستند و هيچ گاه از هم جدا نخواهند شد تا بر حوض بر پيامبر وارد شوند و مادامي كه انسان ها به آن دو تمسك نمايند گمراه نخواهند شد. يعني همانگونه كه بشريت و انسانيت هميشه و الي الابد به قرآن نياز دارند، از ائمه طاهرين نيز بي نياز نخواهند بود؛ و لو احيانا امكان دسترسي مستقيم به حجت الله وجود نداشته باشد؛ مثل دوران غيبت.

از توجه و دقت در نكات چهارگانه كه ذكر گرديد، جواب سوال مورد نظر خود به خود روشن خواهد شد؛ زيرا آن گونه كه توضيح داديم: امام و مقام امامت تنصيصي است. و امام را پيامبر اكرم بايد به دستور خدا معين نمايد و امام معصوم در تمام شئون پيامبر غير از نبوت جانشين آن حضرت اند و علوم ائمه علومي مخصوص و ويژه بوده و از راه خاص ائمه به آن نائل مي گردند. بالاخره ائمه معصومين عدل قرآن هستند و دليل لزوم وجود امام در هر عصري، تنها قيام حجت و بيان احكام نيست. بنابرین در شرايط عادي كه دسترسي به معصوم امكان دارد، هيچ شخص و شخصیتی نمي تواند جايگزين امام معصوم بشود. اصلا چنين اشخاصي با چنان مقامات علمي و عملي كه ذكر كرديم، وجود ندارد كه جاي امام معصوم را بگيرد.

بنابرین اينكه گفته مي شود: «در زمان غيبت، به علما مراجعه شود و در مسايل شرعي و مبتلا به، گفته هاي فقهاء عظام حجت است»، در شرايط عادي نیست، این در صورتي است كه به دلايلي دسترسي به امام معصوم، وجود نداشته باشد.

در ضمن حجیت کلام فقها تنها در برخی از شؤون است. مثل بيان احكام كه مستفاد از آيات و روايات است و مثل قضاوت و بعضي از امور ديگر، علما و فقها با مهارت و آگاهي و تخصصي كه دارند، احكام و وظايف مكلفين را با اجتهاد و استنباط از آيات و روايات به دست مي آورند.

چنین چیزی هرگز به اين معني نيست كه علما و فقها، جاي ائمه عليهم السلام را مي گيرند و با وجود فقها از ائمه ديگر بي نياز مي شويم؛ در حالي كه علوم تمام علما در تمام اعصار و در تمام ابواب احكام و مسائل علمي قطره از اقيانوس بي كران علوم خدادادي اهل بيت بوده و مي باشد.

.[1]  « يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته» سوره مائده, آيه67

.[2]  « اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الاسلام دينا» سوره مائده, آيه3

.[3]  « من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهليه» دلايل الصدوق, ص13-6

[4] امامت و رهبري علامه شهيد مطهري, ص52

.[5]   « لولا الحجه لساخت الارض باهلها» مستدرك سفينة البحار, ج5, ص278

.[6]  «« اني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي ما ان تمسكم بهما لن تضلوا ابدا, لن يفترقا حتي يردا علي الحوض» : (من در میان شما دو چیز گرانبها را به یادگار می گذارم. کتاب خدا و عترت من. بنابرین اگر به آنها تمسک کنید هرگز گمراه نخواهید شد. این دو شیء گرانبها هرگز از هم جدا نمی شوند تا اینکه در حوض کوثر بر من وارد شوند) بحار الانوار, ج2, ص285, كتاب سليم بن قيس, ص201, كمال الدين, ص64

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *