سوال ۱ : آیا محمد حنفیه خود را بعد از برادرش امام حسین علیه السلام امام حق می دانست؟

 

پاسخ : ما در تاریخ موردی را نداریم که او خود مدعی شده باشد بعد از امام حسین علیه‌السلام امام است، اما در کتاب‌های حدیثی  مثل کتاب کافی حدیثی داریم که می‌فرماید: محمد حنفیه در برابر امام سجاد علیه‌السلام مدعی امامت بود و چنین تصور می‌کرد که پس از دو برادرش یعنی امام حسن و امام حسین علیهماالسلام امام خواهد بود، لذا حالا نوبت به او می‌رسد و چون سن او بالاتر از امام سجاد علیه‌السلام بود از این حیث داعیه داشت.

 

امام سجاد علیه‌السلام با محمد در مکه بودند که خطاب به او فرمود: ای عمو! از جاهلان مباش، امامت چیزی نیست که در اختیار من و تو باشد، بلکه خدا تعیین می‌کند. اما چون محمد نپذیرفت، حضرت فرمود: بیا برویم به سوی کعبه و در برابر حجرالاسود از خدا بخواهیم که هر آن کس که امام حق است را معرفی کند که محمد این پیشنهاد را پذیرفت.

 

لذا همراه با امام کنار کعبه آمدند. اول محمد تضرع کرد و نمازهایی خواند، سپس حجر را مورد خطاب قرار داد اما عکس العملی دیده نشد. بعد امام سجاد علیه‌السلام حجر را مخاطب قرار دادند و خواستند که امام و پیشوای حق بعد از امام حسین علیه‌السلام را معرفی کند، در این نقل حدیثی آمده است که به صدای فصیح عربی از حجر ندا آمد که امامت از آن امام سجاد علیه‌السلام است. از این به بعد بود که محمد حنفیه به امامت امام سجاد علیه.السلام علم و یقین پیدا کرد و خدمت آن حضرت بود.

 

 

سوال ۲: آیا مختار محمد را پیشوای خود قرار داده یا خیر؟

 

پاسخ : باید گفت چنین نیست، از آنجا که بعد از فاجعه کربلا و خیانتی که به اهل بیت علیهم‌السلام شده بود امام سجاد نوعی انزوا از مردم خائن زمانه را پیش گرفته بود. ارتباطات امام علیه‌السلام با مردم از طریق برخی از خویشان آن حضرت عملی می شد که یکی از آنها هم محمد حنفیه بوده است.

 

لذا در موارد متعددی اگر کسانی می‌خواستند با امام سجاد علیه‌السلام مطالبی را در میان بگذارند از طریق محمد اقدام میکردند. بعضی از بزرگان ما هم قائل بر این هستند که شرایط خفقانی که در عهد حکومت کوتاه عبدالله بن زبیر (دشمن کینه توز اهل بیت علیهم‌السلام) و بعد هم بنی امیه بود و همچنین تحت نظر قرار داشتن، امام سجاد علیه.السلام باعث شده بود که آن حضرت برای دفع خطر و از بین بردن حساسیت دشمن نسبت به خود از طریق محمد حنفیه با دیگران در ارتباط باشد. لذا اگر مختار نزد محمد می آید یا نامه ای می نویسد دلیلی بر این نیست که او محمد حنفیه را امام خود می‌دانسته است.

 

 

سوال ۳: علت نیامدن محمد حنفیه به کربلا

 

پاسخ : به رغم توجیهاتی که صورت می‌گیرد و برخی گفته‌اند که او چون جسمس معلول بوده است، قادر به آمدن نبوده یا موارد دیگری که ذکر می‌شود باید گفت که با تأسف او در این امر مهم به وظیفه خود عمل نکرده است.

 

از امام صادق علیه السلام همین پرسش صورت می‌گیرد و می‌پرسند علت تخلف محمد حنفیه از همراهی امام حسین علیه‌السلام در قیام آن حضرت چه بود، امام می‌فرمایند در این ارتباط من مطلبی را از جدم امام حسین علیه‌السلام نقل می‌کنم و دیگر از این مسئله از من سوال نشود. حضرت می‌فرمایند امام حسین علیه‌السلام وقتی که قصد داشت مدینه را به سوی مکه ترک کند نامه‌ای نوشت خطاب به تمام بنی هاشم که محمد حنفیه را هم در بر می‌گیرد. حضرت در این نامه قید فرموده‌اند هرکس در این سفر با من همراهی کند به شهادت می‌رسد و هرکس تخلف ورزد و کوتاهی کند روی فتح و سعادت نخواهد دید.