اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.

بسم الله الرحمن الرحیم.

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَهً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی.طه؛۲۵-۲۸

السلامُ علیکَ یا سیدی، یا مولایی، یا بقیه الله.

الحمدُلله کما هو اَهلُه و صلاتُ علی خاتَم الانبیا، طبیبِنا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و آله و آله المعصومین سیَّما مولانا کهف الحصین و غیاثِ المُضطر المستکین و مَلجأ الحاربین بقیت الله فی العالمین ارواحنا فداه و عجل الله فرجه و رزقنا الله رویته و صحبته و نصرته و لعنُ علی اعداءهم اجمعین

اوصیکم عباد الله بِه تقوی الله. شما بندگان خوب خدا و نفس ضعیف خودم را به رعایت حُرُمات الهی،التزام به واجبات و ترک محرّمات توصیه می‌کنم.

 

تقوی سنگری است که انسان را از تیر شیاطین حفظ و دنیا و آخرت بشر را بیمه می‌کند. مطلبی که در خطبۀ اول و در ادامۀ مباحث قبلی به محضر شما عزیزان تقدیم می‌شود،دربارۀ مکان نمازگزار است.

نماز وسیلۀ ارتباط و دیدار با خداست. نماز حضور در کلاس کلیم اللهی است. نمازگزار با خدا همنشین می‌شود و با او حرف می‌زند،پس چنین موقعیتی را باید از همه نظر در بهترین وضع قرار داد.

نکته اول،انتخاب مکان شریف برای نماز خواندن است. انسان  وقتی بناست با بزرگ، کریم و عظیمی قرار ملاقات  بگذارد؛ دون شأن است در جایی قرار بگذارد که نظافت و قداست یا ارزش و اعتبار و برجستگی ندارد. این کار از بی‌معرفتی کسی حکایت دارد که به او اجازۀ ملاقات داده شده است. باید بهترین مکان را برای مکالمۀ با خداوند متعال انتخاب کرد و بهترین مکان خانۀ خود اوست. شما که می‌خواهید با او ملاقات کنید به خانه‌اش بروید و خانۀ خدا مسجد است.

در بحث قبل آیه‌ هجده از سورۀ مبارکۀ توبه،در این زمینه محضر شما تلاوت شد:إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ الله مَنْ آمَنَ بِالله وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاهَ وَ آتَى الزَّکاهَ وَ لَمْ یَخْشَ إِلاَّ الله فَعَسى‏ أُولئِکَ أَنْ یَکُونُوا مِنَ الْمُهْتَدین”التوبه؛ ۱۸

همۀ آیات قرآن در نظر اهل دل واقعاً دلنشین است. موجب هیجان روح می‌شود و بشر را به سوی خدا پرواز می‌دهد. فقط مؤمنان و کسانی که خدا و آخرت را باور دارند و نماز را برپا می‌دارند، مساجد را آباد می‌کنند.نمازی که به دنبالش طهارت زندگی هست.

 انسانی که اهل مسجد رفتن و مؤمن به خدا و آخرت است و نماز می خواند؛ مال حرام در زندگی‌اش وارد نمی شود. مال خود را تزکیه می‌کند. مالی که ، خمس و زکاتش داده نشده و در آن حرام، حق الناس، غصب و ربا هست؛ انسان را آلوده و از خدا محجوب می‌کند. چنین کسی به خانۀ خدا راه ندارد. اگر هم به مسجد برود؛ فقط جسمش در آنجا است. خدا او را به حضور نمی‌پذیرد. حلال خوری و حساسیت به مال حرام، از شئون تربیت شدگان در مسجد است. از جلوه‌های آبادانی مسجد است. از نورانیّت‌هایی است که یک مؤمن برای خودش لازم و ضروری می‌بیند.

وَ لَمْ یَخْشَ إِلاَّ الله : کانون مسجد کسانی را تربیت می‌کند که شجاعت لازم، استکبارزدایی،ظلم ستیزی و مقابله در برابر همۀ خطرات و هجوم‌ها را، به جان می‌خرند. جز خدا از هیچ کس هراسی ندارند. مسجد مجاهدپرور است. مسجد باید روح شجاعت و روح حماسی در اهلش‌ ایجاد کند. این روحیه‌ را که مردم ما سی‌وچهار سال است در عمل محقق کرده اند؛ شعار نه؛بلکه شعور بوده است. بسیجیان ما در جبهه‌ نشان دادند که از سلاح شرق و غرب حتی سر‌سوزنی ترس ندارند و همه این‌ها از آثار تربیتی مساجد است.

فَعَسى‏ أُولئِکَ أَنْ یَکُونُوا مِنَ الْمُهْتَدین‏:  کسانی که می‌خواهند مهتدی باشند و گرفتار انحراف نشوند؛ راه خدا و پیغمبر و انبیا را باید از اوصیای انبیا و علمایی بگیرند که مساجد را رونق می‌دهند.عارف نما‌ها، افراد دغل و شیّاد که در ظاهر ذکری و وردی دارند و نسخه‌های تقلّبی به اشخاص می‌دهند؛ مهتدی نیستند. جلساتی که در گوشه‌ و کنار‌ها افراد مبهم، ناشناخته، بدون استاد و گاهی وابستۀ به بیگانه تشکیل می دهند؛ خطر دوری از مساجد و ایجاد فاصلۀ با علما را به وجود می آورند.

اما قرآن کریم، یک توصیه هم دارد : “خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ”  الأعراف؛ ۳۱ هرکسی که می‌خواهد انسی با خدا و بندگان خوب خدا داشته باشد و باعث رونق مسجد شود؛ باید هنگام رفتن به مسجد خودش را آراسته کند. با لباس  و بدن پاکیزه، مو‌های شانه کرده و احیاناً معطر به مسجد برود.البته بعضی عطر‌ها حسّاسیت ایجاد می‌کند و استفاده نکردنش بهتر است. اما عطر‌هایی که بزرگانی مثل  پیغمبر و حضرت امام استفاده می‌کردند؛ یعنی عطر نرم و ملایم،خوب است. یک بعد از زینت این است که هنگام حضور در مساجد، جاذبه‌های اخلاقی،لباسی و بدنی داشته باشیم.

 دو زینت دیگر هم در قرآن مطرح است.کسانی که به نماز جمعه، نماز‌های جماعت و مساجد رونق می‌دهند، خدا مشتری آن‌هاست و آن‌ها را قبول دارد،آن‌ها را دعوت کرده و بر آن‌ها منّت گذاشته که اجازه می‌دهد بروند داخل خانه‌اش با او حرف بزنند، دو زینت دیگر هم می‌توانند همراه خودشان داشته باشند.

زینت اول: “وَ لِباسُ التَّقْوى‏ ذلِکَ خَیْرٌ” الأعراف؛ ۲۶        بهترین لباس ها پارسایی، پاکی،صداقت،امانتداری،تعهّد، حق شناسی و حق مداری است. انسانی که به مسجد می رود؛ باید با لباس تقوی پیش اهل مسجد حضور پیدا کند.

زینت دوم: اولاد و اهل انسان است. این‌ها هم در قرآن به عنوان زینت ذکر شده اند. بچه‌هایتان را همراه خودتان به مسجد ببرید. فرزندانتان را در مسجد سهیم و با مسجد مأنوس کنید. مسجد پناهگاه است.دشمنان جامعۀ ما مثل شیاطینی هستند که با تیر، کمین کرده‌ و ایمان جوان‌هایمان را هدف قرار داده‌اند. جوانان را به مسجد ببرید و بیمه کنید.مسجد کانون تربیت،عشق،تعهد و امانت است.

 آنچه دربارۀ اهمیت مسجد بسیار ضروری است؛ اینکه باید مسلمان هشیار باشد. گاهی دشمن که آشکارا نتوانسته با ما مقابله کند؛از دین علیه دین یا از مسجد علیه مسجد استفاده می‌کند و مثلاً مسجد ضرار می‌سازد.در این باره هم، باز در سورۀ مبارکۀ توبه می فرماید: “وَ الَّذینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کُفْراً وَ تَفْریقاً بَیْنَ الْمُؤْمِنینَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ الله وَ رَسُولَهُ” التوبه؛ ۱۰۷

در این مورد باید هوشیار بود. چون گاه گروهی از افراد متحجّر و منحرف، جمع می‌شوند و یک مسجد را پایگاهی برای مقابلۀ با فرهنگ انقلابی مردم، فرهنگ شهادت، فرهنگ جهاد و تعهّد اجتماعی،قرار می دهند. مسجد انسانی می‌سازد که با حیات و زندگی معنوی خودش برای مردم جامعۀ اش مایۀ امید و امیدبخشی می‌شود. مسؤولیّت پذیر، سنگرنشین و جبهه‌ای می‌شود و در عرصه‌های سیاسی دشمن را ناامید می‌کند.

 اشخاصی هستند با کار‌های قالبی و شکلی که یک نمازی را، نماز بیروح، و حرف‌هایی را که هیچ اهتمام به مسلمین در آن‌ها نیست، این‌ها را باید قطعاً مسلمان‌ها و مؤمنین زنده که حق حیات شهدا به گردن این‌ها دارند، نکند که یک وقتی مساجد ما جلسات ما یا جلساتی در قالب جلسات دینی، افراد منحرف یا افراد متحجر آنجا جامعه را با تیر به‌ظاهر مذهب مورد هدف قرار بدهند.

این هشداری است که قرآن کریم می‌دهد و وجود نازنین پیغمبر مأمور شدند که مسجد ضرار را به آتش بکشند، خراب کنند و هرگز در آن مسجد قدم نگذارندلا تَقُمْ فیهِ أَبَدا” التوبه؛ ۱۰۸

 اما بعضی مساجد را باید آباد کرد، باید در آن حضور پیدا کرد. به‌خصوص نسل جوان ما که صاحبدل هستند. جوانی یعنی عاشقی.عاشق چه کسی می‌خواهید بشوید که بهتر از خدا باشد.همۀ جمال‌های عالم از جمال الهی است. زیبایی بهشت از خدا است. در مسجد، پروردگار منّان، خود میزبان شما است. مهمان خودش بشوید و سفرۀ دلتان را برای او باز کنید. با او و خلوت کنید. میهمانان‌ الهی جمعشان جمع است. شرکت کردن در چنین محافلی عشقبازی با خدا، دل را جلا دادن و خوشنود کردن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است.

طبق آیۀ لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى‏ مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فیهِ فیهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَ الله یُحِبُّ الْمُطَّهِّرین‏” التوبه؛ ۱۰۸ مسجدی که اساسش بر تقوا باشد،زمانی هم که ساخته شود؛ متّقی‌پروراست. خوشا به حال مساجدی که شهدای زیادی داده‌اند و عکس شهدایشان زینت بخش آن مساجد است. این‌ها اسلام و عزّت مردم ایران را را زنده کردند. استقلال و روح امید را در جوان‌ها ایجاد کردند. لذا سازمان مساجد باید با ساز‌وکار جدیدی مسجد‌ها را مهد حضور جوان‌ها قرار دهد و مسؤولیّت‌ها را به جوان‌ها بسپارد. به خدا قسم، نقش مسجد از درمانگاه و بیمارستان بسیار حسّاستر است و حتی باید مساجدی داشته باشیم که شبانه‌روزی و پاسخگوی به مسائل شرعی باشد. گاهی یک مسألۀ آنی سرنوشت ساز است. باید مساجد را به‌روز کرد. مسئولیّت مساجد را به جوان‌ها داد. آبادی مساجد، همان جنگ فرهنگی، اخلاقی و سیاسی علیه دشمنان ماست.

امیدواریم که ان شاءالله مساجد ما را خداوند متعال به دست جوانان ما و انسان‌های آگاه، هشیار، مدیر و مدبّر به زمان، آباد کند و امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف خوشحال شود که این پایگاه‌ها زمینۀ ظهور ایشان را فراهم می‌کند.

 

 

خطبه دوم

 

بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ. فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ.إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ.الکوثر؛ ۱-۳

اعوذ بِالله من الشیطان رجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله علی ما اَنعم و له شُکر علی ما اَلهم. اللهمَ صّلِ و سلم علی سید المرسلین مولانا ابی القاسم محمد و علی علیٍ امیرالمؤمنین و علی فاطمه الزهرا سیده نسا العالمین و علی سبطی الرحمه و امامی الهدی، الحسن والحسین و علی ائمه المؤمنین علی ابن الحسین و محمد ابن علیٍ و جعفر ابن محمد و موسی ابن جعفر و علی ابن موسی و محمد ابن علی و علی ابن محمد و الحسن ابن علی والخلف الصالح القائم بِالامر علی عبادک، بِهِم نَتوَلّی و مِن اَعداءهم نَتَبرءُ اِلی الله عز وجل. اوصیکم و نفسی بِه التقوی الله

شما خداجویان، خوبان، پاکان، لشکر و قشون جمعۀ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و خودم را به تقوی توصیه می‌کنم.

 

 

گناه مایۀ بی‌برکتی زندگی، آشفتگی عالم برزخ و منشأ جنگ و اختلافات است. رونق را از کار و کسب و از عمر و عبادت زایل می‌کند. حیف است که بشر خود را به گناه آلوده کند و تقوی او را وادار به توبه ننماید.

 مطالبی که در خطبۀ دوم، به تناسب ایّام تقدیم می‌شود؛ در ابتدا ولادت سراسر نور و برکت امام امامان، امّ ابیها، انسان کامل، بانوی نمونۀ عالم بشریّت، مظهر کامل جمال و جلال خدا، حضرت فاطمۀ طاهره سلام الله علیها است که ولادت حضرت بی بی در بیستم جمادی الثانی، با ولادت بنیانگذار جمهوری اسلامی،آیت حق،علامۀ بی بدیل، مجاهد و شیر دوران، بت شکن زمان، احیاگر اسلام و مسلمین حضرت امام خمینی قَدّسَ الله نَفسه الزَّکیه همزمان شده است.

امروز به نام بانوان، روز زن و روز مادر نامگذاری شده است.نه تنها بانوان، بلکه همۀ انسان‌ها شرف و عظمت خود را از کوثر فاطمه سلام الله علیها دریافت می‌کنند. کوثر، خیر و علم و نسل کثیر است. کثرت انسانیّت و انسان‌ها و توسعۀ علوم، خصوصاً معارف حقّه به برکت ایشان است که در جای خود قابل اثبات است.

اگر فاطمه سلام الله علیها نبود، علی علیه السلام نبود و حفاظی برای قرآن باقی نمی‌ماند. عترت از قرآن قابل انفکاک نیست و هرجا عترت از قرآن جدا شده، قرآن از قرآن جدا شده است. طبق حدیث شریف لَنْ‏ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ.”وسائل الشیعه،ج‏۲۷،ص،۳۱ امکان تفرقه بین قرآن و عترت نیست. عترت هم مظهر قرآن است هم مُظهر آن. هم معلم قرآن است هم پاسدار آن. از انحرافات ظاهری و معنوی نگه می‌دارد وگرنه اسلام امریکایی می‌آید و اسلام واقعی را مسخ می‌کند. حضرت زهرا سلام الله علیها عترت را بیمه کرده است، بنابراین معارف حقّه به برکت ایشان باقی مانده است. درباره نسل هم باید گفت که اگر ایشان نبودند؛ ما امروز حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را نداشتیم.

 حضرت زهرا سلام الله علیها خیر کثیر و کلیدی است که می‌تواند همۀ بن بست‌های معنوی و ظاهری را از بین ببرد. الان هم آن حضرت حضور معنوی و نوری دارد.گشایندۀ همۀ مشکلات و برای بانوان الگو، افتخار، حیات و زندگی است.

در قرآن کریم سوره‌های نسا،مریم،هل اتی و سورۀ کوثر همه مربوط ‌به بانوان است. ارزشی که اسلام برای زن قائل است ارزش به یک انسان است. زن، شهروند درجۀ دوم نیست. زن و مرد در امکان ارتقا و تقرّب به خدا و تکامل علمی،اخلاقی، معرفتی و اجتماعی و سیاسی، هر دو از دیدگاه خدا و دین خدا که اسلام است؛ جبهه‌ و عرصه‌ای دارند. می‌توانند سنگرنشین باشند و خودشان را به اوج کمال برسانند: “مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً” النحل؛ ۹۷

انسان دنبال حیات طیّبه است. حیاتی که دغدغه و تزلزلی در آن نباشد. مسیر آن هموار باشد. هدف روشنی داشته باشد. گرگ‌ها در کمین انسان نباشند. در این آیه کریمه حیات دلنشین اخروی و ظاهری برای مرد و زن، ترسیم شده است. اگر می‌خواهید زندگی گوارایی داشته باشید، هم در عالم ابد هم در اینجا، مرد باشید یا زن، به هر دو داریم روش می‌دهیم و آن روش این است که: مَنْ عَمِلَ صالِحاً”.یعنی هر کسی عملش صالح باشد. عمل صالح عملی است که روش آن را خداوند تنظیم کرده باشد. بدعت نباشد. منشأ‌ آن هوا و هوس و خلاف قانون خدا نباشد. نیّت الهی در آن باشد. گاهی عملی درست است؛ اما ریا و نفاق در آن است.مثلا بعضی برای اینکه رأی بیاورند؛ وعده‌های دروغ می‌دهند و کار‌های نادرستی می‌کنند. نیّت در این کارها درست نیست. ممکن است برای شما کار‌هایی هم کرده باشند؛ اما نقشه دارند.

 عمل صالح آن است که عمل هم مطابق قانون باشد. کسی کمک می‌کند؛ ولی کمکش از مجرای شرع نیست.مثلا با دزدی و بی قانونی دارد کمک می‌کند. این عمل، عمل صالح نیست. هم عمل باید صالح باشد و هم: وَ هُوَ مُؤْمِنٌ” باشد؛ یعنی بر مبنای ایمان و تقرّب به خدا باشد. اگر چنین شد، “فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً” خدای متعال به او حیات گوارا می‌دهد.

دنیای غرب بالاترین ظلم را نسبت به زن‌ها و مرد‌ها مرتکب شده، به این صورت که با خاموش‌کردن چراغ ایمان زندگی را تاریک و مبهم کرده، بشریت را به صورت حیوان درآورده و زن‌ها را وسیلۀ ارضای تمایلات جنسی و فروش کالا‌های صنعتی قرار داده است که جای بحث دارد.

احیای موقعیت زن، با دین اسلام است و با الگو قرار دادن حضرت زهرا سلام الله علیها که یک زن و یک انسان کامل بود. هم در بندگی به معنای خاص کلمه و هم در بندگی به معنای حقیقی کلمه.در سیاست، در مبارزه، در حماسه، در آموزش‌وپرورش، در نماز شب و گریه‌های شبانه‌ و دعای عصر جمعه‌اش بنده بود. در همه جا حضرت فاطمۀ زهرا سلام الله علیها چراغ است. نورافکن است. خورشید است. راهنماست. راه است. باید راه او را رفت.

نکتۀ دوم، شهادت آیت الله شهید مطهری اعلی الله مقامه و روز معلم است. شهید مطهری خود،هم الگو‌ست،هم از علمای خودساخته است. هم عالم بود، هم عامل. هم عارف بود، هم حکیم. هم مجاهد بود، هم اجتماعی.هم حوزوی‌ بود، هم دانشگاهی.

علمای ما اگر یک عالم نمونه را بخواهند نشان بدهند؛ مرحوم علامه شهید مطهری اعلی الله مقامه،الگویی کامل در این زمینه است . به اندازه ای عظمت داشت که امام رضوان الله علیه او را حاصل عمر خودش خواند و طهارت روح او را مطرح کرد. ویژگی برجسته آقای مطهری،اخلاص ایشان بود. آقای مطهری، حکیم و فیلسوف نادر زمان ما، می‌آید داستان راستان را می‌نویسد. با جوان‌هایی که در دانشگاه هستند، می‌خواهد انس برقرار کند، برایشان وقت می گذارد. به تمام معنا مرزبان شرف، اخلاق و دین جوان‌ها و مردم ما بود. حقّاً شایستۀ شهادت بود. مبارکش باد! گوارا باد!

 علامۀ طباطبایی رضوان خدا بر ایشان باد، شیفتۀ این شاگردش بود و دیدید که شهادتش چه اثری در وجود ایشان گذاشت. امروز، یعنی روز شهادت شهید مطهری، برای معلمین ما فرصتی است تا یک بازشناسی در این سنگر داشته باشند. معلمی کار پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم است. معلمی امانتداری و انسان سازی است. بیمه‌کردن زندگی جوانی است که به دست یک معلم داده شده است.

معلم است که برای آیندۀ کشور عزّت یا ذلّت رقم می‌زند.او باید انسان‌ آزاده ای بسازد که امیدوار و متکّی به خدا باشد.روحیۀ حماسی و قدرت حضور در عرصه‌های علمی  داشته باشد تا تمام حصار‌ها را بشکند و  جامعۀ اسلامی را آزاد‌کند و به فرهنگ کفر هجوم‌ برد و بازدارنده باشد. باید عارف و نماز‌شب ‌خوان بسازد. متخصّصین متعهدی بسازد که کشورفروش،دینفروش و فرهنگ فروش نباشند. خودشان را در مقابل قدرت‌های مادی نبازند؛ بلکه آنچنان توانایی داشته باشند که تمام عقب ماندگی‌ها را جبران کنند.

در نهایت باید بگوییم، معلم مثل پیغمبر است و به همین دلیل، نقش بسیار حساسی دارد. ما به معلمینمان که هم در مسئلۀ اکرام معلم، اجلال معلم « قم لِالمعلم  ؟؟؟۳۴:۳۰ تبجیلاً کاد المعلم اَن یکون رسولاً» باید به معلم اینقدر احترام گذاشت.

نکتۀ سوم این که اجلاس علمای اسلام را در پیش داریم. در این نماز جمعۀ باعظمت و نورانی هم، تعدادی از ائمۀ جمعۀ برجستۀ کشور همسایه‌مان، پاکستان،زینت بخش این مجلس هستند و در این جا حضور پیدا کردند. و علمای بزرگی از سراسر دنیا به مناسبت بیداری اسلامی دعوت شده‌اند ، در این زمانی که فرمود: “وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ کُنْتُمْ عَلى‏ شَفا حُفْرَهٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها”  آل عمران؛ ۱۰۳‏

اختلاف بین مسلمانان، در پرتگاه سقوط و جهنّم قرار‌گرفتن است. امروز دنیای کفر و استکبار و در رأس آن انگلیس، با اسلحۀ نفاق و ایجاد شقاق و اختلاف،همچنین مأمورین امریکا و سیا و اسرائیل، با روش‌های مختلف، با امکانات وسیع، عده‌ای از مسلمانان را خام کردند و مزدور خودشان قرار دادند. به بعضی از وعاظ‌السلاطین امکانات فراوان دادند تا فتوا‌هایی بدهند و آن‌ها خوشحال شوند. نفت عربستان و قطر و امکاناتشان را مصروف کنند و مسلمانان را ضعیف و ذلیل و بینشان اختلاف ایجاد کنند.

بیداری اسلامی فرصتی ‌است. علمای اسلام کمر بسته‌اند که در مقابلۀ با این ایجاد فتنۀ اختلاف مذهبی و اختلاف فرقه‌ای، دور هم بنشینند و از خدا کمک بخواهند. همفکری کنند و راه‌های عملی برای جلوگیری از ایجاد اختلاف و رفع اختلاف در پیش داشته باشند. در این زمینه، امام پرچمدار و منادی وحدت بود و امروز مرجع بزرگ و رهبر نهضت‌های عالم اسلام، حضرت آیت الله العظمی امام خامنه‌ای، دامت برکاته در این عرصه بحمدلله، شمع فروزان است و دنیای اسلام، همواره با حسّاسیت تمام چشم به سخنان و رهنمود‌های این بزرگ مرد نورانی دوخته‌اند و امیدوارم این جلسه، برکات عملی برای عالم اسلام داشته باشد.

روز کارگر را در پیش داریم. انصافاً کارگران ایرانی، متدیّن و مسلمان هستند. نه منافقین و کمونیست‌ها با شعار‌های کارگری در اول انقلاب، توانستند این‌ها را پل قرار داده و در برابر دین قرار بدهند، نه امروز وعده‌های افزایش حقوق و وعده‌های خاص، آن‌ها را از مسیر دین و ولایت جدا می‌کند. انصافاً کارگر‌ان ما مقدّس، متدیّن،حلال خور و قانع هستند. به آن‌ها جفا‌ می‌شود، تحمل می‌کنند.انسان‌های وارسته‌ای هستند که اگر امام زمان ارواحنا فداه تشریف بیاورند،از یاران ایشان خواهند بود.

این‌ها در عرصۀ اقتصاد قشون هستند. مایۀ امید و اعتماد و موجب وثوق نظام اسلامی و ما هستند. امروز توصیه ‌ما به مسؤولین اجرایی کشور، این است که مسئلۀ تورّم و گرانی را که موجب فشار به کارگر‌ان می‌شود؛ جدّی بگیرند. کارگر‌ان ما هم نجیب هستند هم ولایتمدار.اگر کشوری غیر از ایران بود؛ با این تحریم ها و بی توجیهی‌هایی که می‌شود پول ملی را با‌ارزش کرد، می‌شود برای ارز، یک ثباتی را پیش بینی کرد و مدیریت کرد. می‌شود تولید را رونق داد و مسئلۀ بیکاری جوان‌ها را حل کرد. اما اهتمام و حرف شنوی و مشورت با بزرگان می‌خواهد.

در این مقطع حسّاس که مقدمۀ انتخابات است، انتظار می‌رود مسؤولین ما در قوای ثلاثه به حاشیه نپردازند و برای مردم ایجاد نگرانی نکنند. گرچه مردم در برابر بداخلاقی‌هایی که دیدند،نه دی را به عنوان عبرتی برای همگان آفریدند. همچنین بیست‌ودوم بهمن سالی که گذشت، حماسۀ عظیم دشمن شکن و عکس العملی بود در برابر بعضی بداخلاقی‌ها.

انتظار می‌رود هرکس مقام بالاتری دارد، متانت و کنترل نفسش بیشتری داشته باشد. در شرایطی که رهبر عزیز ما می‌گویند من یک رأی دارم؛ دیگران آیا بالاتر از رهبر هستند که ‌بتوانند ادعای ولایت داشته باشند و تعیین تکلیف کنند.در این شرایط حسّاس، همه باید وظیفۀ خود را خوب بشناسند و زیر پرچم ولایت هرچه می‌توانند به اتحاد، وحدت، انسجام، رونق اقتصادی و پایین‌آوردن گرانی به‌طور جدی بپردازند.

بنده برای انتخابات، دو سه خط‌قرمز را عرض می‌کنم و امیدوارم که همه آن ها را رعایت کنند. مؤمنین و متدیّنین،این تریبون را بلندگوی خودشان می‌دانند.امیدوارم که ما هم امین مردم باشیم. خدمتگزار مردم هستیم، امین مردم هستیم.این مردم حقّشان بالاتر از آن است که امثال ما بتوانیم تأمین بکنیم. اما هم نظر و تشخیص خودمان، هم پیام دین و امّتمان است که ما از روز اول آن‌ها را شناختیم.

اولین خط‌قرمز‌ قانون است که باید همه آن را رعایت کنند. باید تمام نامزد‌های انتخاباتی در تبلیغات خود و هواداران آنها در تهیۀ مقدّمات انتخابات و نیز در بررسی صلاحیت‌ها، تابع قانون باشند. هیچ مقامی نمی‌تواند از خط‌قرمز قانون عبور کند. نظارت شورای نگهبان که در قانون اساسی آمده است؛یک میثاق ملی است.مردم شهید‌داده و مردمی که بیشترشان آن روز بودند و شهید شدند، این میثاق را قبول کردند. کسی که بخواهد دربارۀ تایید یا ردّ صلاحیت، بگوید شورای نگهبان حق نظارت ندارد، من بهتر از آن‌ها می‌فهمم که به منزلۀ مقابلۀ با متن مردم، شهدا و قانون شرع مسلّم است.

 دومین خط‌قرمز، انسجام و وحدت است. سی‌وچهار سال انتخابات داشتیم. بیشترین انتخابات در کشور ما انجام شده و همه آنها حقیقی و در چارچوب قانونی بوده است. همۀ کاندیدا‌ها با آزادی توانسته اند تبلیغات خودشان را داشته باشند و فتنه‌ای  پیش نیامده بود. این بدعتی بود  که در سال هشتاد‌وهشت پیش آمد. هر گروه دیگری، چه قبل و چه بعد از انتخابات، اگر بنای ایجاد اختلاف در درون کشور ما را داشته باشد؛ خائن به دین،ملّت،خون شهدا و به رشد و پیشرفت و تعالی این ملّت است.

خط‌قرمز آخر، حفظ حریم اخلاق و ولایت  است که روح قداست‌های ما، مسئلۀ ولایت است و اخلاق مداری.