…ناگهان رویش گل های کبود از بدنت

تند بادی و سپس نوبت پرپر شدنت

آسمان ـ آبی محضی ـ ست به شکل رویت

 کهکشان گمشده در سایه ی زلف شکنت

خواب گل را پر از آرامش پروانه کند

 باد یک لحظه اگر رد شود از پیرهنت

دست در دست تو سوگند وفا می خوردند

تیر هایی که پردیدند به سمت کفنت

 ناگهان آینه افتاد وزمان مکثی کرد….

ناگهان رویش گلهای کبود از بدنت ….

 

شاعر: مهدی حیدری