مباهله در سال نهم يا دهم هجري واقع شد[1] وآنزمان كسي بجز حضرت زهرا سلام الله عليها از فرزندان پيامبر (ص) زنده نبوده است.
حضرت محمد (ص)به جز ابراهيم كه از«ماريه قبطيه» كنيزمصرى آن حضرت متولد شده بود و در سال نهم، پس از آنكه هيجده ماه از عمر ابراهيم مي گذشت از دنيا رفت و مرگ وى حضرت محمد (ص)را سخت داغدار كرد، ساير فرزندان آن بزرگوار همگى از بانوى بزرگوارش خديجه-سلام الله عليها- بوده اند.
البته در عدد آنها و بلكه در نام آنها اختلافاتي وجود دارد اما مشهور آن است كه آن فرزندان شش تن بودند، يعنى دو پسر و چهار دختر. دانشمند فقيد مرحوم دكتر آيتى درتاريخ پيامبر اسلام نام آنها و ترتيب ولادت و وفات آنها را بدينگونه ذكر كرده كه ذيلا مىخوانيد:
1. قاسم كه نخستين فرزند رسول خدا است،و پيش ازبعثت در مكه تولد يافت،و رسول خدا به نام وى«ابو القاسم»كنيه گرفت، و نيز نخستين فرزندى است كه از رسول خدا درمكه وفات يافت و در آن موقع دو ساله بود.
2. زينب دختر بزرگ رسول خدا كه بعد از قاسم در سىسالگى رسول خدا تولد يافت،و پيش از اسلام به ازدواج پسرخاله خود«ابو العاص بن ربيع»درآمد و پس از جنگ بدر بهمدينه هجرت كرد و در سال هشتم هجرت در مدينه وفات يافت.
3. رقيه كه پيش از اسلام و بعد از زينب،در مكه تولد يافتو پيش از اسلام به عقد«عتبة بن ابى لهب»درآمد و پس از نزولسوره«تبتيدا ابى لهب» و پيش از عروسى به دستور ابو لهب وهمسرش«ام جميل» از وى جدا گشت.و سپس به عقد «عثمانبن عفان» درآمد و در هجرت اول مسلمين به حبشه با وى هجرت كرد و آنگاه به مكه بازگشت و به مدينه هجرت كرد و در سال دوم هجرت سه روز بعد از بدر،همان روزى كه مژده فتح بدر به مدينه رسيد، وفات يافت.
4. ام كلثوم كه نيز در مكه تولد يافت و پيش از اسلام به عقد«عتيبة بن ابى لهب» درآمد و مانند خواهرش پيش از عروسى از «عتيبه» جدا شد، و در سال سوم هجرت به ازدواج«عثمان بنعفان» درآمد، و در سال نهم هجرت وفات كرد.
5. فاطمه عليها السلام كه ظاهرا در حدود پنجسال پيش ازبعثت رسول خدا در مكه تولد يافت[2] و در مدينه به ازدواج«امير المؤمنين» على عليه السلام درآمد، و پس از وفات رسولخدا به فاصلهاى در حدود چهل روز تا هشت ماه وفات يافت و نسل حضرت محمد تنها از وى باقى ماند و يازده امام معصوم از دامان مطهر وى پديد آمدند.
6. عبد الله كه پس از بعثت رسول خدا در مكه متولد شد و«طيب» و«طاهر» لقب يافت و در همان مكه وفات كرد وپس از وفات او«عاص بن وائل سهمى» رسول خدا را «ابتر» خواند و سوره كوثر در پاسخ وى نازل گرديد[3].
و البته همانگونه كه گفته شد آنچه ايشان انتخاب كرده و نوشتهاند بر طبق قول مشهور است، ولى اقوال ديگرى هم دراينباره هست كه در سيره ابن هشام و كتاب المنتقى في مولدالمصطفى و كتابهاى ديگر نقل شده اند.
[1] تحقيقي پيرامون سال و ماه و روز مباهله، فلسفه، كلام و عرفان، درسهايي از مكتب اسلام ، آبان 1362، سال 23 – شماره 8، ص55-52
[2] البته طبق نظر اكثر دانشمندان و محدثين شيعه.
[3] تاريخ پيامبر اسلام صفحه 69-71
منبع:پرسمان