سؤال: من پدر یک دختر دو و نیم ساله هستم که خیلی او را دوست دارم و به او محبّت می‌کنم ؛ ولی همسرم، او را خیلی دعوا می‌کند و حتّی گاهی اوقات او را کتک می‌زند. با این‌که من به دخترم محبّت می‌کنم، از من حرف شنوی ندارد؛ ولی از مادر خود حرف شنوی دارد. آیا روش من درست است یا روش مادرش درست است؟

جواب:

والدین باید مراقب باشند که در برخورد با فرزندانشان افراط و تفریط نکنند. گاهی اوقات در بعضی از خانواده‌ها نقش خوب و بد تقسیم می‌شود؛ مثلاً مادر در خانه نقش فرشته‌ی مهربان را بازی می‌کند و پدر بُختُ الَّنصَر می‌شود! یعنی پدر در یک جایگاه سرسختانه و عصبی و پرخاشگر قرار می‌گیرد و مادر در جایگاه مهر و محبّت قرار می‌گیرد؛ یا بالعکس.

همخوانی در تربیت

حدود ده محور در امر تربیت وجود دارد که پدر و مادر باید روی این محورها با یکدیگر به توافق برسند تا همخوانی در تربیت اتّفاق بیافتد؛ از جمله:

الف. همخوانی در روش تنبیه

یکی از این محورها توافق در روش تنبیه است؛ به عنوان مثال در رابطه با روش تنبیه فرزندان، پدر و مادر باید به توافق برسند و ببینند که آیا واقعاً کتک زدن خوب است؟ اگر خوب است، هر دو نفر بچّه را بزنند؛ اگر هم خوب نیست، هر دو از این کار پرهیز کنند؛ نه این‌که یکی بزند و یکی نزند! البته ما می‌دانیم که تنبیه بدنی هرگز روش درستی نیست؛ امّا والدین باید در این زمینه‌‌‌‌ها به توافق برسند و فرزند باید این توافق را ببیند.

ب. همخوانی در تشویق

همچنین والدین باید در تشویق کردن فرزندان نیز هماهنگ با یکدیگر عمل کنند؛ به عنوان مثال، ممکن است یک روز پدر از یک کار کوچک فرزندش آنقدر خوشحال شود که یک دوچرخه برای او بخرد! امّا از طرف دیگر وقتی کودک درس خود را می‌خواند و معدّل او خوب می‌شود، در پایان سال مادر هیچ هدیه ای برای او نمی‌خرد و می‌گوید وظیفه‌ی خود را انجام داده‌ای!

این رفتار افراط و تفریطی درست نیست و پدر و مادر باید حدّ متعادلی را در تشویق کردن پیش بگیریند و با یکدیگر به توافق برسند.

ج. همخوانی در پاسخگویی به نیازها

سومین محور توجّه به نیاز بچّه‌ها است. ما باید توجّه داشته باشیم که چه نیازهایی را در بچّه‌ها پاسخ دهیم و چه نیازهایی را پاسخ ندهیم. در واقع باید والدین در پاسخگویی به نیازهای کودک بایکدیگر همخوان و هماهنگ باشند و این‌گونه نباشد که مادر مدام به او محبّت کند، او را ببوسد و در آغوش بگیرد امّا پدر دست رد به سینه‌ی او بزند و او را از خود براند.

سخن پایانی

انتظار ما از والدین عزیز این است که در اصول تربیتی با یکدیگر به توافق منطقی برسند تا دچار تزلزل نشوند. اگر این تزلزل و تفاوت در رفتار ایجاد شود و بچّه‌‌ها تعارض در رفتار والدین را ببینند، مطمئن باشند که این بچّه‌ها قانون‌ گریز و خانواده گریز می‌شوند؛ چون  منفعت خود را در معرض خطر می‌بینند.