این سومین دستور است: «فَلَا تَشْغَلْنِی عَنْ وِرْدِی»، انسان باید همانطور که قدرِ عمرِ خود را می‌داند قدرِ عمرِ اولیای خدا را نیز بداند. اگر جدّی بودی و می‌خواستی در او ذوب بشوی به سراغِ او برو، که در آن صورت، او وقتی از ذکرِ خود ذکرِ دیگری را انتخاب می‌کند که پرداختن به شما و دست‌گیری از شما برای بردنِ نزدِ خدای متعال باشد عمرِ او ضایع نمی‌شود، اما اگر بازیگری می‌کنی و از این و آن ذکر می‌خواهی و اهلِ ذکر هم نیستی، او را مشغول می‌کنی، بدونِ اینکه ما به ازایی داشته باشند.

 

مرحوم آیت الله بهجت روحی فداه فرموده بودند که اگر می‌دانستید من در حالِ صحبت با چه کسی هستم من را مشغول نمی‌کردید. «طاووس یمانی» وقتی در کنارِ بیتِ خدا که کعبه است آن ناله‌های جانسوزِ امام زین العابدین صلوات الله علیه را دریافت کرد، خودِ او برای خلوت رفته بود و فکر نمی‌کرد در آن وقتِ شب کسی آنجا باشد، ولی وقتی وارد شد دیدی طنینِ ناله‌ی امام زین العابدین علیه السلام چه فضایی درست کرده است، مبهوت شد که این چه شخصی است که این حال و شور را دارد؟ بالاخره رسید و دید حضرت سجّاد علیه السلام است و وقتی رسید که حضرت مدهوش شده بودند، و بر حسبِ نقل سرِ امام را به دامان گرفت و اشک‌های او به صورتِ حضرت ریخت، حضرت چشمانِ مبارکِ خویش را باز کردند و فرمودند: «مَنِ الّذی أشغلَنی عن ذکر مولای؟»… «فَلَا تَشْغَلْنِی عَنْ وِرْدِی».

 

انصافاً وقتِ هر کسی را که می‌خواهید بگیرید، چه شاگردِ شما، چه استادِ شما، چه دوستانِ شما، ببینید چه چیزی از او می‌گیرید و چه چیزی به او می‌دهید؟ او عمرِ خود را به شما می‌دهد. در این جلسه‌ی نورانی که این همه علما و فضلاء که همه بهتر از من هستند، شما عمرِ خودتان را اینجا صرف می‌کنید، چه چیزی بدست می‌آورید؟ امام هشدار دادند، به طلبه، به علما، «فَلَا تَشْغَلْنِی عَنْ وِرْدِی»، آیا می‌دانی در حالِ گرفتنِ چه چیزی از من هستی؟ آیا می‌دانی چه فرصتی را به خودت اختصاص می‌دهی؟ اگر نااهل باشی پاسخِ این مقدار عمرِ یک بزرگی و یک عظیمی را روز قیامت نداری، مطالب مطالبِ خیلی باارزشی است، این‌ها برای شما سرمایه است، حواسِ ما جمع باشد، یا مفید باشیم یا مستفید باشیم. وجود نازنین آقا حضرت موسی بن جعفر روحی فداه فرمودند: «کُنْ عَالِماً نَاطِقاً أَوْ مُسْتَمِعاً وَاعِیاً»[۱] یا عالِم باش و جوششِ علمِ تو تشنگان را سیراب کند، به آن‌ها مایه‌ی حیاتی بدهد، یا «مُسْتَمِعاً وَاعِیاً»، هر مستمعی «واع» نیست، «إِنَّ هذهِ الْقُلُوبَ أَوْعِیَهٌ فَخَیْرُهَا أَوْعَاهَا»[۲]، ظرف باشید، این انوارِ درخشانی که از این روایات و آیات در وجودِ شما قرار می‌گیرد را متمکّن کنید، شنونده نباشید، گیرنده باشید، «أَوْ مُسْتَمِعاً وَاعِیاً»، هر شنونده‌ای گیرنده نیست، بگیرید، نگه دارید، از آن بهره ببرید.


[۱] عیون الحکم و المواعظ، جلد ۱ ، صفحه ۳۹۱ (کُنْ عَالِماً نَاطِقاً أَوْ مُسْتَمِعاً وَاعِیاً وَ إِیَّاکَ أَنْ تَکُونَ اَلثَّالِثَ)

[۲] نهج البلاغه، حکمت ۱۴۴