رمضان آمد و دارم خبری بهتر از این

مژدهای دیگر و لطف دگری بهتر از این

گر چه باشد سپر آتش دوزخ، صومش

لیک با این همه دارد سپری بهتر از این

شب قدر رمضان، گرچه بسی پر قدر است

دارد این ماه، ولیکن سحری بهتر از این

چونکه در نیمه ی این مه پسری زاد بتول

کس نزادست و نزاید پسری بهتر از این

رمضان، ای که دهی مژده ی میلاد حسن

به خدا نیست به عالم، خبری بهتر از این

مجتبی لولو پاک «مرج البحرین» است

نیست در رشته ی خلقت، گهری بهتر از این

رست پیغمبر، از آن تهمت ابتر بودن

نیست بر شاخه ی طوبی، ثمری بهتر از این

گفت خالق، «فتبارک» به خود از خلقت او

کلک ایجاد، ندارد اثری بهتر از این

بگذر آهستهتر ای ماه حسن، ای رمضان

عمر ما را نبود، راهبری بهتر از این

اثر صلح حسن، نهضت عاشورا بود

امّتی را نبود، راهبری بهتر از این

زنده شد باز، از این صلح موقت، اسلام

نیست در حُسن سیاست، هنری بهتر از این

گرچه مشمول عنایات تو بوده است «حسان»

یا حسن، کن به محبان، نظری بهتر از این

لطف کن، اذن زیارت، که خدا میداند

بهر عشاق، نباشد سفری بهتر از این

 

شاعر: حبیب اله چایچیان(حسان)