«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِین طَبِیبِنَا حَبِیبِنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِم مُحَمَّدٍ و آلِهِ الأطْهَرینَ سِیَّمَا مَولَانَا بَقیَّهَ اللهِ فِی العَالَمینَ أَرْوَاحُنَا فِدَاهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ رِضَاهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».

مقدّمه

شهادتِ جانگدازِ یازدهمین پیشوای معصوم‌مان، پدرِ آخرین ذخیره‌ی الهی برای بشریّت، حضرت ابا محمّد زکی عسکری علیه الصلاه و السلام را به آقای خودمان امام زمان ارواحنا فداه و به شما صاحب‌دلان تسلیت عرض می‌کنم.

دو سه جمله‌ای در ارتباط با بحث قرآنیِ قبلی‌مان به محضرِ شریفِ شما تقدیم بداریم، بعد هم دامانِ پُر برکتِ امام حسن عسکری علیه السلام را بگیریم و ان شاء الله از مواعد احسانِ ایشان هم ذخایری داشته باشیم.

ادامه‌ی تفسیر آیات سوره صافات

خدای متعال در مورد «عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ»[۲] فرمودند که این‌ها رزق معلوم دارند، خدای متعال برای این‌ها یک حسابِ خاصّی را باز کرده است و چیزی را که برای دیگران پیش‌بینی نشده است برای این‌ها رزقی معیّن کرده است که نزدِ خودِ خدای متعال و نزدِ مخلَصین معلوم است، خدای متعال برای این‌ها رزقِ بزرگی در نظر گرفته است، تنوینِ تفخیم است، «رِزْقٌ مَعْلُومٌ»[۳].

مُکرَمون چه کسانی هستند؟

«فَوَاکِهُ وَهُمْ مُکْرَمُونَ»[۴]، هم چیزهای خوشحال کننده است، یا میوه‌های مناسبِ آن عالَم است، و هم نعمتِ معنوی است؛ احترام مهم‌تر از میوه است، مهم‌تر از خوراکی است. ممکن است انسان برود برای خیلی‌ها غذایی تقسیم کند ولی آن‌ها را مورد احترام قرار نمی‌دهد و آن‌ها را بزرگ نمی‌داند، ولی خدای متعال به این گروه از بندگانِ خاص هم آنچه که ما در اینجا دلِ خود را به آن لذائذ خوش می‌کنیم، به میوه و خوراکی‌ها… و هم اینکه این‌ها «مُکرَمون» هستند، خدای متعال این پذیرایی را از بابِ اینکه نیازهای جسمیِ آن‌هاست بعمل نمی‌آورد، بلکه عزیزِ آن‌هاست، میهمان هرچقدر عزیزتر باشد پذیراییِ صاحبخانه گرم‌تر است، نه از بابِ اینکه میهمان به این غذاها احتیاج دارد، بلکه از بابِ اینکه نزدِ صاحبخانه عزّتی دارد و صاحبخانه می‌خواهد آن میهمان را اکرام کند.

خدای متعال این مسئله‌ی «اکرام» را در مورد ملائکه فرموده است که این‌ها «عِبَادٌ مُکْرَمُونَ»[۵]، خدای متعال برای این‌ها حساب باز کرده است، این‌ها دارای ارزش هستند، نزدِ خدای متعال حرمت دارند، و هم در موردِ شهید «یس»، در آنجا وقتی این شهید به شهادت رسید گفت: «یَا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ * بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ»[۶] ای کاش قومِ من می‌دانستند که این شهادت باعث شد که خدای متعال مرا موردِ مغفرت قرار داد، به من پوششِ عزّت داد، با ستّاریّتِ خودش مرا پوشاند، «وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ»، خدای متعال مرا جزوِ مکرمین قرار داد، خدای متعال مرا تحویل گرفت، خدای متعال مرا احترام کند. خدای متعال شهید را احترام می‌کند، ضمنِ اینکه همه‌ی چیزهای لذّتی برای شهید فراهم است، ولی مهم‌تر از همه‌ی این‌ها آن احترامی است که خدای متعال برای شهید قائل است، شهدا نزدِ خدای متعال جایگاه دارند، شهدا نزدِ خدای متعال حرمت دارند، اکرامِ الهی شاملِ حالِ شهداست.

مخلَصین «وجه الله» هستند.

«فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ»[۷]، این‌ها در بهشتِ ولایت هستند، بهشتِ این‌ها مولّدِ بهشتِ دیگران است، این‌ها بر سرِ سفره‌ی نعیم هستند، نعمتِ مطلق ولایتِ مطلقه‌ی حضرت حق است.

«عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِینَ»[۸]، این‌ها پشت ندارند.

می‌گویند کسی در جنگ‌ها پشتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را نمی‌دید، قرآن کریم دارد: «فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ»[۹]، اگر کسی وجه الله شد شما از هر طرف نگاه کنید روی خدای متعال را می‌بینید، خدای متعال با صورتِ خود و سیمای خود… این‌ها آینه‌ی جمالِ خدای متعال هستند، شما از هر طرف به آینه نگاه کنید، وقتی آفتاب به آینه تابیده است، این حرم‌های شریف که آینه‌کاری است، وقتی این چلچراغ‌ها روشن است، شما به هر آینه که نگاه کنید نور می‌بینید. در بهشت این مخلصین آینه‌های خدای متعال هستند، این‌ها پشت ندارند، این‌ها خودی ندارند که نشان بدهند، این‌ها خدانما هستند، لذا همیشه متقابل هستند، اینطور نیست که بنشینند و یک کسی پشتِ آن‌ها بماند، هر کسی از هر طرفی که می‌نشیند روبروی این‌هاست، چون روی این‌ها فقط خدای متعال را نشان می‌دهد، وجه الله است دیگر.

این چند نکته راجع به مخلصین عرض شد.

مظلومیّتِ ائمه علیهم السلام در عصر حاضر

اما راجع به امام حسن عسکری علیه الصلاه و السلام، که ائمه‌ی ما علیهم السلام مظلوم بودند و همچنان مظلوم هستند، اکثریّتِ قریب به اتّفاقِ بشر از اولیاء الهی هیچ سراغی نمی‌گیرند، معرفتی ندارند، ارتباطی ندارند، و از انوارِ جلیّه‌ی عرش الهی محروم هستند که امامانِ ما خودشان عرش الله هستند، خودشان لوح محفوظ هستند، خودشان قرآن ناطق هستند، خودشان اسم اعظم هستند، خودشان اسماء حسنی پروردگار متعال هستند.

در میانِ خودِ مسلمین هم، یک عدّه‌ای از مسلمان‌ها ائمه علیهم السلام را مرجعِ علمی می‌دانند، چون حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرموده است: «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ اَلثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی کِتَابَ اَللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ اَلْحَوْضَ»[۱۰]، قرآن کریم و عترت از یکدیگر جدا نمی‌شوند، هرگز جدایی بینِ قرآن کریم و عترتِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم پیش نخواهد آمد.

از این جهت اکثریّتِ مسلمان‌های مصر و بعضی جاها مرجعیّتِ علمی را در مسائلِ معرفتی و فقهی و اخلاقی ائمه اطهار علیهم السلام می‌دانند اما به حاکمیّتِ این بزرگواران، به منصبِ سیاسیِ این بزرگواران اعتقادی ندارند، خلافت را خلافتِ سقیفه‌ای می‌دانند، حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را خلیفه چهارم می‌دانند اما به معنایی که ما حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را امام می‌شناسیم قائل به امامتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیستند، همان احترامی که به قبلی‌ها قائل هستند برای حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام قائل هستند.

بنابراین بالاترین منصبی که قرآن کریم برای منصبِ امامت که بالاتر از رسالت و نبوّت است و خدای متعال این مقام را به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و دوازده امامِ ما داده است، اکثریّتِ مسلمین نسبت به این مسئله محجوب و محروم هستند و معرفتِ کافی ندارند.

شیعه از نظرِ تکوینی شعاعِ وجودِ ائمه علیهم السلام است

ما شیعیان هم که خدای متعال وجودِ ما را از نظرِ تکوینی شعاعِ وجودِ ائمه علیهم السلام قرار داده است، «شِیعَتُنا خُلِقُوا مِنْ فاضِلِ طِینِتِنا وَ عُجِنُوا بِماءِ وَلایَتِنا»[۱۱]، ما از سرریز وجودِ ائمه علیهم السلام آفریده شده‌ایم، در کافی شریف است که خدای متعال ارواحِ شیعیانِ ما را از جایی قلب کرده است که ابدانِ ما را از آنجا خلق کرده است، روحِ ما با بدنِ ائمه علیهم السلام همخوانی دارد، روحِ آن بزرگواران روحِ دیگری است؛ همینطور که ما یک روحی داریم که حیوانات ندارند، امامانِ ما علیهم السلام یک روحی دارند که ما نداریم، «روح القدس» به همراهِ آن‌ بزرگواران است و اساساً فوقِ درکِ ما هستند، لکن بدنِ نازنینِ آن‌ها… که بدن هم عرشی است، بدن هم با بدنِ ما متفاوت است، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم سایه نداشتند، مگر می‌شود که جسم سایه نداشته باشد؟ بهشتی‌ها که سایه ندارند، یک بهشتی در بهشت هر اندازه که غذا بخورد دفع ندارد، معلوم می‌شود که در آنجا اصلاً جسم یک جسمِ دیگری است و غذا هم یک غذای دیگری است، اینطور نیست که مثلاً بهشتی عرق کند یا بوی بد بدهد یا خدای ناخواسته عوارضی که ممکن است برای یک جوان مانندِ آلودگی‌های جسمی پیش بیاید مطلقا در بهشت نیست، در بهشت جنابتی وجود ندارد، در بهشت عوارضی برای زن‌ها وجود ندارد، طهارتِ محض است.

لذا خورد و خوراکِ آنجا یا لذّتی که همسری از همسرِ خود می‌برد هیچ نوع آلودگی ندارد.

جسم شریف حضرات معصومین علیهم السلام در یک جایگاهی است که روحِ شیعه از آنجا برداشته شده است و این است که روحِ ما بوی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌دهد، بوی جسمِ شریفِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام را می‌دهد، اگر شامّه‌ی باطنِ کسی باز بشود شیعه را می‌شناسد، شیعه بوی ائمه علیهم السلام را می‌دهد، خوی ائمه علیهم السلام در وجودِ شیعه هست، یک سنخیّتی هست، خدای متعال یک چیزی از او در وجودِ ما قرار داده است. لذا کششِ ما یک کششِ انتخابی نیست، ما نمی‌توانیم حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام را دوست نداشته باشیم، خدای متعال این محبّت را در وجودِ ما قرار داده است، همانطور که رنگِ پوستِ ما با اختیارِ خودِ ما نبوده است یا قد ما به اختیارِ خودِ ما نبوده است، این صفت که ما با حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام یک جذب و انجذابی داریم را هم خدای متعال به ما مرحمت فرموده است، ما انتخاب نکرده‌ایم. لذا هیچ کسی نمی‌تواند محبّتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را از ما بگیرد، هیچ کسی نمی‌تواند محبّتِ اهل بیت علیهم السلام را از ما بگیرد، این در تکوینِ ما نوشته شده است و روح و جانِ ما از زیرِ پای حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و اولادِ ایشان حضرات معصومین صلوات الله علیهم أجمعین برداشته شده است، چه افتخاری نصیبِ ما شده است.

شناختِ کمِ شیعیان از ائمه‌ی پایانی علیهم السلام

ما از این جهات به ائمه علیهم السلام کم خدمت کرده‌ایم، هم خودمان کم مطالعه کرده‌ایم، هم به دوستان‌مان از این حرف‌ها کم گفته‌ایم تا هم خودمان را بشناسیم و هم اصل و ریشه‌ی خودمان را بشناسیم و هم نحوه‌ی ارتباط‌مان را به امامان‌مان شناسایی کنیم.

راجع به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و خمسه‌ی طیّبه علیهم السلام کم و بیش، خصوصاً حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام به برکتِ عاشورا هم احساساتِ زیادی ابراز می‌شود، دل‌هایی می‌شکند و اشک‌هایی ریخته می‌شود، و خود بخود ما در کشتیِ نجاتِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام مستقر هستیم و در هر طوفانی «یاحسین» می‌گوییم و این کشتیِ نجاتِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام هم از پسِ هر طوفانی برمی‌آید. اما نسبت به بقیه‌ی ائمه علیهم السلام، خصوصاً حضرت امام هادی علیه السلام و امام حسن عسکری علیه السلام و حضرت جواد علیه السلام خیلی بی‌مهری کرده‌ایم، نشده است که یک دهه‌هایی بگذاریم و فقط از سبکِ زندگیِ امام حسن عسکری علیه السلام و از معجزاتِ ایشان بگوییم، در کتاب‌ها بیش از سیصد معجزه از وجود نازنین امام حسن عسکری علیه السلام نقل شده است، با اینکه عمرِ شریفِ ایشان بعد از امام جواد علیه السلام از بقیه‌ی ائمه علیهم السلام کمتر بوده است، خلیفه خبیث عباسی ایشان در بیست و هشت سالگی به شهادت رسانده است، ولی با اینکه عمر کم بوده است آثارِ امام حسن عسکری علیه السلام خیلی برکات دارد، تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام، شاگردانِ امام حسن عسکری علیه السلام، نوعِ تربیت و شبکه‌ای که امام حسن عسکری علیه السلام برای نیابت ترتیب دادند و برای خودشان در نواحیِ مختلف جهان اسلام نایت تعیین کردند و شیعیان به آن نوّاب مراجعه می‌کردند.

شبکه‌سازی امام حسن عسکری علیه السلام

از ویژگی‌های خاص امام حسن عسکری علیه السلام این است که مَثَلِ امام حسن عسکری علیه السلام در این جهت مَثَلِ حضرت امام زین العابدین علیه السلام است که پوششِ ایشان حضرت زینب سلام الله علیها بودند، یکی از اصحاب امام حسن عسکری علیه السلام می‌گوید: خواستم به خدمت امام حسن عسکری علیه السلام برسم گفتند در دسترس نیست، به حکیمه خاتون سلام الله علیها عمه امام حسن عسکری علیه السلام رجوع کردم، همان کسی که امام حسن عسکری علیه السلام شبِ میلادِ حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف ایشان را دعوت کردند و فرمودند: عمه! برای افطار به خانه‌ی ما بیا، و وقتی افطار کردند و قصدِ رفتن داشتند امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: عمه جان بمان! امشب بناست خدای متعال به ما فرزندی عنایت کند، ایشان خیلی تعجّب کردند و عرض کردند: از چه کسی؟ از بانوانی که من می‌شناسم اثرِ حملی نمی‌بینم، امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: مَثَلِ پسرِ من مَثَلِ ابراهیم و موسی است، مادرِ آن‌ها حامله بودند، چون یک خونخواری نوزادان را می‌کشت وضعِ حمل مشخص نبود، و حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها باردار بودند اما هیچ کسی متوجه نبود که ایشان باردار هستند. حضرت امام حسن عسکری علیه السلام آن شب حکیمه خاتون سلام الله علیها را نگه داشتند و اولین کسی که سیمای نورانیِ حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف را قبل از پدرِ ایشان زیارت کرده است حضرت حکیمه خاتون سلام الله علیها بوده است، ایشان مقام و جایگاهِ خاصّی دارند، ان شاء الله هر زمانی که به سامرا مشرّف شدید در زیارتنامه حضرت حکیمه خاتون سلام الله علیها دقّت کنید و به این بانوی بزرگوار دل بدهید.

آن صحابه امام حسن عسکری علیه السلام می‌گوید: من به خدمت حضرت حکیمه خاتون سلام الله علیها رسیدم و عرض کردم که پس تکلیفِ ما بیچاره‌ها چیست؟ ما سرگردان هستیم، وقتی مشکلی برای ما پیش می‌آید از چه کسی سوال کنیم؟ ما معماهای علمی‌مان را، تکلیفِ خودمان را، مسائلِ شرعی را از چه کسی بپرسیم؟ فرمودند: از مادرِ امام حسن عسکری علیه السلام، حضرت جَدّه روحی فداها و فداه ولدها و فداه بعلها (که معروف به سوسن هستند)، با تعجّب گفتم که آیا کارِ ما به جایی رسیده است که باید از زن‌ها تبعیّت کنیم؟ فرمودند: چرا اینطور می‌گویی؟ مَثَلِ این بزرگوار مَثَلِ عمه‌ی بزرگوارمان حضرت زینب سلام الله علیها است، چون جانِ امام سجّاد علیه السلام در خطر بود خدای متعال حضرت زینب سلام الله علیها را مظهر قرار داده بود، تمامِ علم در وجودِ حضرت زینب سلام الله علیها بود ولی از خودشِ ایشان نبود، جوششِ وجودِ امام سجّاد علیه السلام در وجودِ حضرت زینب سلام الله علیها بود، ایشان ظهور و بروزِ امامت بودند، این بزرگوار هم جوششِ وجودِ امام حسن عسکری علیه السلام است، خدای متعال پاسخِ همه‌ی سوالاتِ شما را در وجودِ ایشان قرار داده است.

و غیر از حضرت امام حسن عسکری علیه السلام ما همچنین چیزی نداریم.

حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخِ مسئله‌ای را فرموده‌اند، بعد هم حضرت موسی بن جعفر علیه السلام فرمودند که ایشان پاسخ را می‌دانستند و علمِ لدنّی داشته‌اند، ولی حضرت معصومه سلام الله علیها بلندگوی رسمی نبودند و یک مرتبه مسئله فرموده‌اند، مادرِ امام حسن عسکری علیه السلام سِمَت دارند، جایگاه دارند، از دیدگاهِ ولایت و امامت سِمَتِ مظهریّتِ امامِ وقتِ خود را دارند.

امام حسن عسکری سلام الله علیه… از یک جهت چون همه‌ی خلفای بنی‌امیّه و بنی‌العباس این روایاتِ متواتر را می‌دانستند، اسامیِ ائمه علیهم السلام را می‌دانستند، می‌دانستند که بعد از امام حسن عسکری علیه السلام آن فردی که بناست به دنیا بیاید کسی است که بناست بساطِ ظلم را برچیند، از این جهت هم مراقب بودند که او بوجود نیاید، همان سلطه‌ای که فرعون بر خانه‌ها و خانواده‌ها داشت، همه‌ی همسایه‌ها در هر خانه‌ای جاسوسی می‌کردند، کافی بود که یک کسی حامله باشد، بیست هزار کودکِ نوزاد را گرفت و سر برید، این موضوع را به کمکِ جاسوس‌ها می‌فهمید، این‌ها بزرگ نشدند و همه در آن کودکی سر بریده شدند، کسی جرأت نمی‌کرد صاحبِ فرزند بشود، و همه‌ی کسانی که صاحبِ فرزند شدند فرزندشان به دستِ این ظالم نابود شدند، این فرعونِ زمان حضرت امام حسن عسکری علیه السلام هم چون می‌دانستند بعد از امام حسن عسکری علیه السلام بناست آخرین ذخیره‌ی الهی بساطِ جورِ ظالمین را در دنیا بچیند و ریشه‌ی ظلم را بِکَنَد و جهان را پُر از عدل و داد کند، لذا غالباً هم امام حسن عسکری علیه السلام را در زندان نگه می‌داشتند یا زیر نظر بودند که ارتباطی با بانوی خانه‌ی خود نداشته باشند، و هم اینکه مراقب بودند که اگر احیاناً کودکی به دنیا آمد او را سر به نیست کنند.

این است که امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: به هیچ امامی به اندازه‌ی من ظلم نشد. امام حسن عسکری علیه السلام خیلی در فشار بودند، بالاخره خلفای مختلف زندان‌های متعددی برای امام حسن عسکری علیه السلام داشتند و ایشان اذیّت‌ها شدند، امام ایشان همه‌ی این‌ها را به حسابِ خدای متعال گذاشتند و صبر کردند.

ولایت فقیه در بیان امام حسن عسکری علیه السلام

یک حدیث کوچک از امام حسن عسکری علیه السلام برای شما بگویم و ان شاء الله دل‌ها را در آستانه‌ی تجلّیِ امامتِ کبری و ولایتِ عظمای امام زمان ارواحنا فداه به سامرا ببرم، انقلابِ ما مقدّمه‌ی انقلابِ حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف است، حرکتِ ما به سویِ تمدّنِ جهانیِ مهدوی است، باید خودمان را آماده کنیم و بدانیم همان دستی که حافظِ انقلاب است، چهل سال است تمامِ قدرت‌ها با همه‌ی مکاناتِ خودشان خواسته‌اند نورِ انقلاب را خاموش کنند و شجره‌ی ولایت فقیه را از بین ببرند، ولی به کوریِ چشمِ آن‌ها این درخت تناور شد و امروز اول قدرتِ منطقه است و برای قدرتِ استکباریِ عالَم یک خارِ چشم شده است که هر کاری می‌کنند ما را تضعیف کنند ما قوی‌تر می‌شویم و بحمدالله روزگارِ افولِ آن‌ها رسیده است، آن وضعیتِ انگلیس است، آن وضعیّتِ فرانسه است، این هم نکبتی است که امریکا را گرفته است و می‌بینید بدهکارترین کشور امریکاست، منفورترین کشور امریکاست، امریکا یک روزی کدخدایی بود که همه از او اطاعت می‌کردند اما امروز تمامِ وابستگانِ امریکا از او سلبِ اعتماد کرده‌اند و به زبان می‌آورند و امروز حتّی اسرائیل هم اعتمادی به امریکا ندارد، ولی ایران مورد اعتمادِ جبهه‌ی مقاومت در سر تا سرِ عالَم است و هر روز در این اعتماد جلبِ اعتمادِ بیشتری می‌کند و این صداقتِ ولایت و نیابتِ حضرت حجّت ارواحنا فداه است و جهان در حالِ آماده شدن است که ان شاء الله امام زمان ارواحنا فداه تشریف بیاورند.

پایانِ شبِ سیه سپید است… یوسفِ ما در راه است، ان شاء الله این انقلابِ ما پیراهنِ یوسفِ فاطمه سلام الله علیها است، همانطور که حضرت یعقوب علیه السلام حضرت یوسف علیه السلام را ندیده بود ولی زمانی که در حالِ آوردنِ پیراهنِ ایشان بودند فرمودند: «إِنِّی لَأَجِدُ رِیحَ یُوسُفَ ۖ لَوْلَا أَنْ تُفَنِّدُونِ»[۱۲] بوی یوسف را استشمام می‌کنم، بعد دیدند پیراهنِ یوسف را آوردند؛ این انقلاب هم برای ما بوی یوسف را آورده است، یوسفِ حضرت فاطمه سلام الله علیها، یوسفِ گم‌گشته‌ی ما حضرت حجّت ارواحنا فداه است.

یکی از مأموریت‌های خاصّ حضرت امام حسن عسکری علیه السلام آموزشِ انتظار بود که عادت کند از طریقِ نوّاب ارتباط بگیرید، با اینکه خودِ ایشان زنده بودند ولی مسائل را به مادرشان ارجاع می‌دادند که مردم مسئله را از ایشان بپرسند، ایشان به نوعی پوشش درست کرده بودند. خودِ امام حسن عسکری علیه السلام برای دوره‌ی غیبت هم مسئله‌ی نیابت‌ها را فراهم کردند، و حضرت امام حسن عسکری علیه السلام از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در موردِ علماء نقل می‌کنند که از حضرت علی علیه السلام پرسیدند: بعد از سلسله‌ی جلیله‌ی انبیاء علیهم السلام و امامانِ معصوم علیهم السلام برترین مردم چه کسانی هستند؟ «العُلَماءُ إذا صَلَحوا»[۱۳]، عرض کردند: بدترین‌ها چه کسانی هستند؟ فرمودند: «العُلَماءُ إذا فَسَدوا»، اگر علماء صالح بودند تالی تلو امام زمان ارواحنا فداه و جزوِ بهترین‌ها هستند، ولی اگر علماء فاسد بودند بدترین‌ها و شقی‌ترین‌ها هستند، بعد هم این جمله از امام حسن عسکری علیه السلام که برای شیعه افتخار است، آدرس را امام حسن عسکری علیه السلام داده است، ما زیر پرچمِ ولایت فقیه هستیم، فرمودند: «فَأَمَّا مَنْ کَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ، حَافِظاً لِدِینِهِ، مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یُقَلِّدُوهُ»[۱۴]، این مسئله‌ی تقلید و پیروی از مرجع تقلید نصّ صریح فرمایش حضرت امام حسن عسکری علیه الصلاه و السلام است.

روضه حضرت امام حسن عسکری علیه السلام

روز اول ماه ربیع الأول امام حسن عسکری علیه السلام را مسموم کردند و در این هشت روز حضرت راحت نبودند که همسر و فرزندان به دورِ او بیایند و در آخرین روزهای امام حسن عسکری علیه السلام از امام پرستاری کنند، مأمورینِ حکومت در لباسِ طبیب کنارِ بسترِ امام حسن عسکری علیه السلام را رها نمی‌کردند، منتظر بودند که خاطر جمع بشوند که حضرت رفتنی هستند، این بود که همسر و فرزندان محروم بودند و نمی‌توانستند خدمت کنند، تا روز هفتم دیگر دیدند لحظاتِ آخر است، این‌هایی که بصورتِ طبیب آمده بودند امام را تنها گذاشتند، اینجا بود که عزیزانِ امام حسن عسکری علیه السلام دورِ ایشان را گرفتند، ولی چیزی از وجودِ نازنینِ ایشان باقی نماینده بود، مانندِ مادرشان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نحیف شده بودند…

می‌دانید کسی که مسموم می‌شود مایعِ بدنِ او تمام می‌شود و باید به او زود به زود آب و مایعات داد… ای به قربانِ لب‌های تشنه‌ی حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام… امام اظهار عطش کردند و فرمودند: برای من آب بیاورید… آب آوردند اما بدن نحیف و ناتوان بود… زمانی که این آب را به دستانِ مبارک‌شان گرفتند دستان مبارکشان می‌لرزید… لب‌های ایشان می‌لرزید… نتوانستند آب بخورند… آب می‌ریخت…

اینجا یادِ پسرشان را کردند و فرمودند: بگویید پسرم بیاید… پرده را کنار زدند، امامِ داغدارِ ما، آخرین امامِ عالَم، امام زمان ارواحنا فداه سراسیمه آمدند و پدر را به آغوش گرفتند و کمک کردند و آب دادند و گریه کردند…

اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله…

یا صاحب الزّمان! به بالینِ پدرتان آمدید… به پدرِ تشنه و مظلوم و مسموم‌تان در غربت رسیدگی کردید و به ایشان آب دادید و ایشان تشنه از دنیا نرفتند…

اما در کربلا جدّ شما حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام به بالینِ پسر آمدند، پسر به بالینِ پدر نیامد… پدر از پسر آب نخواست، این حضرت علی اکبر علیه السلام بود که آمدند و صدا زدند «أبَتاه… العَطَشُ قَد قَتَلَنی»… به قدری برای حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام گران تمام شد… حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام فرمودند: پسرم! جلو بیا! حضرت علی اکبر علیه السلام جلو آمدند، حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام دهانِ مبارکِ خویش را باز کردند و فرمودند: علی جان! زبانِ خودت را در کامِ من بگذار…. می‌گویند به قدری دهانِ مبارکِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام خشک بود که حضرت علی اکبر علیه السلام خجالت کشیدند… این بود که وقتی عمود به سرِ مبارکِ ایشان زدند و در حالِ افتادن از روی اسب به زمین بودند صدا زدند: بابا! خداحافظ! این جدّ من حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است که به بالین من آمده است و برای من آبِ کوثر آورده است…

لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم

الا لعنت الله علی القوم الظّالمین وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ

دعا

نَسئَلُک و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم الاَعَزِ الاجَّلِ الأکرم اِلَهَنا یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ یَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَهَ یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ یَا قَدیمَ الإحسان بِحَقّ الحُسَین وَ بِکِتابِکَ المُنزَل قرآن العظیم یا الله…

یا أرحَمَ الرّاحِمین، یا غِیاثَ المُستَغیثین، یا مُجیبَ دَعوَه المُضطَرّین…

خدایا! امام زمان ارواحنا فداه را برسان.

خدایا! قلبِ مبارکِ حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف را از ما راضی بار.

خدایا! عرضِ تسلیتِ ما را به محضرِ شریفِ حضرت حجّت ارواحنا فداه ابلاغ بفرما.

خدایا! جوان‌های ما را از سرگردانی برای همیشه نجات عنایت بفرما.

خدایا! امرِ اشتغال، تحصیل، ازدواج را برای جوان‌های ما تأمین بفرما.

خدایا! عاقبتِ امرِ خودمان، دوستان‌مان، کسانِ ما را ختمِ به خیر بفرما.

خدایا! معیشتِ مردم را قرینِ برکت بفرما.

خدایا! مضیقه‌های معیشتیِ این مملکت را برطرف بفرما.

خدایا! آتشی که دشمنان، امریکایی‌ها در عراق روشن کرده‌اند، آتش‌افروزان را در این آتش بسوزان.

خدایا! مرجعیّتِ عراق و شیعیانِ آنجا و عتباتِ عالیات را از شرّ این‌ها مصون و محفوظ بفرما.

خدایا! لبنان و حزب الله لبنان را از این فتنه سرافروز و پیروز بیرون بیاور.

خدایا! شیعیانِ مظلومِ نیجریه، خاصّه علّامه شیخ ابراهیم زکزاکی را نجات و دوام عمر عنایت بفرما.

خدایا! آل سعود و آل خلیفه و همه‌ی حکومت‌های شیعه‌کُش را برانداز.

خدایا! کسانی که به ما رحم نمی‌کنند به ما مسلّط نکن.

خدایا! ما را دشمن‌شاد مفرما.

خدایا! مرجع عالیقدر ما، نایب امام زمان ارواحنا فداه، رهبرِ بزرگوارمان را با سلامت و عزّت و قدرت در رفعِ مشکلاتِ جهانِ مستضعفان مؤیّد و تا ظهورِ حضرت حجّت ارواحنا فداه و در کنارِ آن بزرگوار مستدام بدار.

خدایا! اموات و گذشتگان‌مان را و گذشته‌های ما را به امام حسن عسکری علیه السلام ببخش و بیامرز.

خدایا! حسرتِ دیدارِ حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف و درکِ ظهور را بر دلِ ما مگذار.

خدایا! امام راحل عظیم الشّأن و شهیدان سرافرازِ ما را با ائمه‌ی ما علیهم السلام محشور و روحِ بلندِ آن‌ها را همواره از ما راضی بدار.

غفرالله لنا و لکم

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] سوره مبارکه صافات، آیه ۴۰

[۳] سوره مبارکه صافات، آیه ۴۱ (أُولَئِکَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ)

[۴] سوره مبارکه صافات، آیه ۴۲

[۵] سوره مبارکه انبیاء، آیه ۲۶ (وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَٰنُ وَلَدًا ۗ سُبْحَانَهُ ۚ بَلْ عِبَادٌ مُکْرَمُونَ)

[۶] سوره مبارکه یس، آیات ۲۶ و ۲۷

[۷] سوره مبارکه صافات، آیه ۴۳

[۸] سوره مبارکه صافات، آیه ۴۴

[۹] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۱۵ (وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلیمٌ)

[۱۰] ارشادالقلوب، جلد ۱، صفحه ۱۳۱

[۱۱] شجره طوبی، جلد ۱، صفحه ۳ (عنِ الصّادِقِ ـ عَلَیْهِ السَّلامُ ـ قالَ: شِیعَتُنا خُلِقُوا مِنْ فاضِلِ طِینِتِنا وَ عُجِنُوا بِماءِ وَلایَتِنا یَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا و یَفْرَحُونَ لِفَرَحِنا)

[۱۲] سوره مبارکه یوسف، آیه ۹۴ (وَلَمَّا فَصَلَتِ الْعِیرُ قَالَ أَبُوهُمْ إِنِّی لَأَجِدُ رِیحَ یُوسُفَ ۖ لَوْلَا أَنْ تُفَنِّدُونِ)

[۱۳] میزان الحکمه، جلد ۸، صفحه ۱۰۰ (الإمامُ العسکریُّ علیه السلام :قیلَ لأمیر المؤمنین علیه السلام : مَن خیرُ خَلقِ اللّه ِ بعدَ أئمَّهِ الهُدى و مصابیحُ الدُّجى؟ قالَ : العُلَماءُ إذا صَلَحوا. قیلَ : فمَن شِرارُ خَلقِ اللّه ِ بَعدَ إبلیسَ و فِرعَونَ و نُمرودَ. و بَعدَ المُتَسَمّینَ بِأسمائکُم… ؟ قالَ : العُلَماءُ إذا فَسَدوا. هُمُ المُظهِرونَ لِلأباطیلِ. الکاتِمونَ لِلحَقائقِ)

[۱۴] وسائل الشیعه، جلد ۱۸، باب ۱۰، حدیث ۲ (فَأَمَّا مَنْ کَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ، حَافِظاً لِدِینِهِ، مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یُقَلِّدُوهُ وَ ذَلِکَ لَا یَکُونُ إِلَّا بَعْضِ فُقَهَاءِ الشِّیعَهِ لَا جَمِیعِهِم)