کليدي ترين نکته درباره جنبش هاي معنوي جديد اين است که اين جريانها نيامده اند که به داد فطرت حقيقت خواهي و خداطلبي انسان برسند، بلکه آمده اند تا بشر خسته از زندگي ماشيني را آرام کنند و روان ناآرام او را تسکين دهند. به عبارتي آمده اند تا انسان مُدرن را با فرهنگ و تمدن جديد غربي سازگاري دهند و تحمّل او را براي پذيرش وضع موجود بالا ببرند. بنابراين در اين بازار «يافتن حقيقت» اهميتي ندارد بلکه «تحصيل آرامش» مهم است و همة برنامه هاي به ظاهر معنوي و آيين ها و آداب ها براي «حلّ مشکلات موجود» طراحي شده اند نه براي تکامل و رشد.
به طور مثال، «دالايي لاما» در جواب اين سؤال که «بزرگترين آرزويتان چيست؟» مي گويد «خوراکي خوش و خوابي راحت»[1]. اين سخن هرچند در ابتدا خوشايند به نظر مي رسد اما پس از درنگي، حقيقت اين سخن نمايان ميشود و زندگي اين جهاني و خوشي مادي، خود را به عنوان آرمانهاي متعالي نشان ميدهد. او مي گويد «امکان دارد کسي با پذيرش خدا آرامش يابد و ديگري با انکار خدا، هر کسي بايد دنبال داروي مناسب خود باشد!!»[2]
عرفان هاي جديد، بسياري از ارزش هاي انساني را براي تحصيل آرامش، به قربانگاه مي برند.
و یا «فالون دافا» معتقد است: «تلاش براي نجات مظلوم، خيانت به اوست؛ چرا که مانع پاک شدن او شده اي و اصولاً اگر به کسي ظلم شود او در حال تهذيب نفس به سر مي برد و مظلوم همان کسي است که در زندگي هاي پيشين خود ظالم بوده است!!»[3]
«وين داير» در دستوري خطرناک، به ظاهر صلح را تبليغ مي کند. اما مخالفت با جنگ و ترور را ضدمعنويت مي خواند و مي گويد: «به جاي اينکه عليه تروريسم و جنگ ابراز انزجار کنيد، طرفدار صلح باشيد … اگرشما عليه چيزي باشيد و با آن دشمني نماييد، نفاق و اختلاف در ضمير شما نقش خواهد بست… عليه هر چيزي که بايستيد همان چيز عليه شما خواهد ايستاد…»[4].
وين داير به نام «عرفان»، شعار «حمايت از صلح، نه مخالفت با جنگ و ترور» سر ميدهد! به نظر شما کدام گروه از اين عرفان سود خواهد برد؟ مستضعفين يا چپاولگران؟! روشن است که اين عرفان به سود صهيونيست جهاني و و حاميان غربي آن ايفاي نقش خواهد کرد.
بنابراین همانطور که مشاهده می شود بزرگ ترین تفاوت ایندو در غایت و هدف نهایی این جنبش ها می باشد که برخلاف معنویت اصیل اسلامی، صرفا به دنبال آرامش و حل مشکلات موجود می باشد و برای رشد و تکامل انسان برنامه ای ندارند، در حالی که هدف عرفان اسلامی، قرب به خداوند متعال و رسیدن انسان به درجات بالای کمال مطلوب می باشد.
منبع:پرسمان
پی نوشت:
[1] . دالايي لاما، زندگي در راهي بهتر، ص 155.
[2] . بيداري، ص 7و9.
[3] . شو آن فالون، لي هنجگي، ص 412.
[4] . وين داير، عرفان ص 228