اَبر، زصبرِ دلم به گريه درآيد

اشك جگرگون نه، بر رُخم جگر آيد

قصّهاي از غصّههاي صبر گدازم

كوه اگر بشنود ز پاي درآيد

نيست دگر شوق زندگي به دل من

مُنتظرم عُمر مرگبار، سرآيد

لَختِ دل من نوشته بر ورقِ طشت

جانِ به لب آمده ز تن به درآيد

داد حَسن (ع) بر حُسين پرچم، يعني

تيغ چو آيد دفاع از سپر آيد

سبزي و سُرخيِّ باغ از من و از توست

بعدِ من از تو، به نَخل دين ثمر آيد

پايه گذارِ خُروش تُست سكوتم

«بر اثر صبر، نوبت ظفر آيد»

 

شاعر: علی انسانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *