پس از آن که خداوند با ورود پيامبرش به مكه، فتح و پيروزى را نصيب وى ساخت و قريش در برابر او سرِ تسليم فرود آورده و به فرمانش گردن نهاد، قبيله« هوازن » و « ثقيف » با همدستى، قبل از اين که پيامبر متعرض آنان شود، در نبرد با آن حضرت پيشدستى کردند. رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)پس از اطلاع از اين ماجرا، به تدارك سپاه پرداخت و مسلمانان را با تعدادى بالغ بر دوازده هزار تن، بسيج و به قصد نبرد با آنان از مكه خارج نمود.

وقتى سپاهيان اسلام به مواضع دشمن نزديك شدند رسول اکرم(صلى الله عليه وآله وسلم)آنان را به صف کرد و پرچم ها و بيرق ها را به فرماندهان سپاه و سران قبايل و پرچم مهاجران را به على (عليه السلام) سپرد[1]، ولى هوازن باطراحى نقشه اى با استفاده از اصل غافلگيرى، با مسلمانان از در حيله و نيرنگ در آمدند و در گوشه و کناريكى از دره هاى تهامه به گونه اى موضع گرفتند که راهى براى عبور سپاه اسلام وجود نداشت.

هنگامى که مسلمانان وارد دره « حنين » شدند دسته هايى از قواى هوازن از هر سو غافلگيرانه بر آن ها حمله کردند و قبيله سليم که پيشاپيش مسلمانان در حرکت بود و نيز نيروهاى پشت سر آن ها با شكست مواجه شدند و خداوند مسلمانان و دشمنانشان را به خود وانهاد زيرا مسلمانان با مشاهده آثرت جمعيت خود، دچار غرور و خود پسندى شده و در کنار رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)جز اندکى از بنى هاشم و أيمن پسر عبيد کسى باقى نماند. [2]

على(عليه السلام) در اين نبرد دلاورانه مقاومت مى کرد و از چپ و راست شمشير مى زد و هريك از دشمن به پيامبر نزديك مى شد اورا طعمه شمشير مى ساخت. پايدارى نبى اکرم(صلى الله عليه وآله وسلم) و دفاع على(عليه السلام)و همراهان وى سبب بازگشت اعتماد به نفس ديگران گشت و برهوازن يورش بردند، « ابوجرول » يكى از پهلوانان نامى هوازن که پرچم اين قبيله را به دست داشت، به ميدان تاخت و مردم از ديدن او بيمناك شده و در برابرش پايدارى از خود نشان ندادند. على(عليه السلام)با او رويارو و وى را به قتل رساند و در پى آن به همان اندازه که در دل مسلمانان انگيزه به وجود آمد، ترس و بيم به دل مشرکان راه يافت. مسلمانان به سپاه هوازن و هم پيمانان آنان هجوم آورده و به کشتار آن هاپرداخته و آنان را به اسارت گرفتند و على(عليه السلام)در اين نبرد پيشاپيش سپاه در حرکت بود و به تنهايى ٤٠ چهل تن از دشمن را به هلاکت رساند و بدين ترتيب، مسلمانان به پيروزى دست يافتند. [3]

      منبع: کتاب پیشوایان هدایت 2 – اميرمؤمنان حضرت على بن ابى طالب(عليه السلام) / مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام


[1]– سیره حلبی 3/ 106.

[2]– تاریخ طبری 2/ 347، اعیان الشیعة أمین 1/ 279.

[3]– روضه کافی/ 308، حدیث 566 مغازی واقدی 2/ 895، کشف الغمة 1/ 226.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *