با توجه به پیشرفت خیره کننده علم در این دوران و تقسیم کشورهای دنیا براساس توان و تولید علم، حیات و بقای یک مملکت، جز در گروی تولید علوم مبتنی بر داشته ها و منابع داخلی و بومی امکان ندارد.

ما ناگزیر هستیم که با جسارت و تدبیر، خود را به قافله تولیدکنندگان علم روز دنیا برسانیم، ازاین رو رهبری در سال ۱۳۸۰ فراخوانی در این حوزه دادند که منشأ آثار ارزشمندی از جمله خود باوری در میان فرهیختگان و دانشگاهیان بوده است.

با توجه به این که ایشان پیدایش این پدیده ارزشمند را بی ارتباط با هویت مردم ایرانی نمی داند، مجموعه نظریات ایشان در دو قالب گذشته و امروز ایرانیان و همچنین نهضت تولید علم بررسی می شود.

 

 

ویژگی های مردم ایران

ایشان اصرار و تأکید دارند که ایرانیان می توانند و باید باور کنند که نهضت تولید علم توسط آن ها ممکن است، این مسئله هم از تاریخچه آن ها در گذشته به دست می آید و هم توان و استعداد موجود آن ها گواهی می دهد. چنان که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده اند:

«لوکان العلم فی الثریا لتناوله رجال من فارس»؛[۱] «دانش اگر در ستاره ثریا هم باشد گروهی از مردم پارس به آن دست خواهند یافت».

 

۱ – تاریخ درخشان گذشته

ایرانیان در گذشته پیش و پس از اسلام ملتی فرهیخته و علاقه مند به علم و دانش بوده اند و آثار ماندگاری از خود به جای گذاشته اند. رهبری انقلاب که خود کارشناس و صاحب نظر در حوزه تاریخ اند و تألیف و ترجمه هایی در این زمینه دارند، امروز ایران را ادامه همان گذشته درخشان می داند.

«ذهن و هوشمندی ایرانیان از متوسط علم و هوشمندی ملل جهان بالاتر است؛ این یک سخن علمی و آماری و تحقیق شده است؛ گذشته ما هم همین را نشان می دهد؛ فرهنگ و تمدن ایرانی در ادوار مختلف، برای ملل مختلف یک شاخص برجسته و یک پرچم به حساب می آمده. در دوره های اسلامی هم ملتی که توانست دانش و فلسفه و علوم مختلف و روش زندگی را از اسلام بگیرد و آنها را در چارچوب منطق های مستحکم پایدار کند و به دنیا ارائه دهد، عمدتاً، ایرانی ها بوده اند. این را دیگران هم قبول دارند»[۲]

«ما همان ملتی هستیم که در همه دوران مهم اسلامی، از ملت های مسلمان بدون استثناء، پیشروتر بودیم و در همه علوم و فنون؛ در فلسفه، در علم، حتی در علوم مربوط به زبان عربی پیشروتر بودیم»[۳]

«قرن چهارم هجری، قرن اوج شکوفایی تمدن اسلامی است. اگر کتاب تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری را مطالعه کنید، خواهید دید که در قرن چهارم هجری یعنی همان قرن یازدهم میلادی؛ یعنی اوج ظلمت جهل در اروپا که هیچ چیز نبوده – اوج شکوفایی اسلامی مربوط به ایران است.دانشمندانی هم که هستند جز تعداد خیلی معدودی- تقریباً همه ایرانی‌اند؛ در حالی که دین و دین‌داری در همان اوقات در ایران از اروپا کمتر که نبود، خیلی بیشتر هم بود. پس، این دین نیست که مانع علم است».[۴]

 

۲ – توان و استعداد امروز ایرانیان

رهبر انقلاب برتر و بالاتر از گذشته به توان و استعداد امروز مردم و به خصوص نسل جوان و دانشگاهی ایران ایمان و امید دارد.

«استعداد ما ایرانی ها در زمینه علمی، در دنیا ثابت شده است؛ از طرق مختلف، این معنا تحقیق و بررسی شده است و از نظر من، قطعی است. در پیشرفته ترین دانشگاه های دنیا، عنصر ایرانی از متوسط استعداد هایی که در آن دانشگاه بوده، سطحش بالاتر است؛ یعنی متوسط استعداد ایرانی از متوسط استعداد جهانی، سطحش بالاتر است»[۵]

«استعداد انسانی ما برای وارد شدن در میدان علم و پیش رفتن در این میدان، استعداد خوبی است؛ از متوسط استعداد بشری دنیا جلوتر و این امروز دیگر جزو مسلمات شده است»[۶]

«اخیراً در یکی از مطبوعات داخلی مطلبی را دیدم که یکی از مؤسسه های آماری مهم در آمریکا راجع به ایرانیان مقیم آمریکا – یا به قول آن ها، آمریکایی های ایرانی‌تبار- نوشته بود که سطح معلومات و سطح پیشرفت علمی این ها چند برابر متوسط مردم آمریکاست. این، چیز خیلی مهمی است. ما در داخل کشور همین را داریم مشاهده می کنیم. هیچ بعدی هم ندارد که کسانی که به خصوص روی ایران تلاش خصمانه کردند و سعی کردند حرکت علمی را در این کشور دچار مشکل کنند، به این استعداد وافر و جوشان ایرانی واقف بودند؛ می دانستند اگر عنصر ایرانی وارد میدان علم شود، علم از انحصار خارج خواهد شد»[۷]

ایشان همچنین تأکید دارند که این قدرت و توان محدود به حوزه خاصی نیست، ازاین رو همه باید برای ثمر بخشی و باروری آن تلاش کنند.

«جوان ایرانی در استعداد های گوناگون، یک ظرفیت سطح بالا را داراست. اگر ما مسئولان نشناسیم، گناه ماست؛ اگر خود او این ظرفیت را نشناسد، گناه اوست. گناه هم نتیجه خودش را دارد؛ از راه ماندن و به مقصود نرسیدن است»[۸]

 

 

نهضت تولید علم

ایشان مسئله نهضت تولید علم و جنبش نرم افزاری را در طول بیش از یک دهه گذشته در اجتماعات مختلف دانشگاهی و علمی، به بیان های مختلف اشاره و طرح کردند. که بررسی تمام آن ها از حوصله جواب این سؤال خارج است. اما اهم نظریات ایشان را به عنوان ارکان این نهضت، این چنین می توان برشمرد:

الف – مفهوم تولید علم

«تولید علم- یعنی شکستن مرز های علم و پیشرفت کردن- با تحصیل علم و تبحر در علم تفاوت دارد؛ ما اولی را نیاز داریم. نه این که نیاز به دومی نیست، اما دومی کافی نیست».[۹]

«علم ترجمه ای محض خوب نیست؛ مگر به عنوان یک وسیله. ما نباید دچار ترجمه شویم. علم و فرهنگ ترجمه و سیستم ها و روش های ترجمه، درست نیست».[۱۰]

 

ب – ضرورت تولید علم

ایشان با توجه به مجموعه داشته ها و نداشته ها، سختی ها و مشکلات داخلی و خارجی بر پیوست به این نهضت اصرار و تأکید دارند.

«باید علم را به معنای واقعی کلمه تولید کرد. البته این کار، روشمندی و ضابطه لازم دارد. مهم این است که روح نوآوری علمی در محیط دانشگاه زنده شود و زنده بماند. خوشبختانه من این شوق و میل را در دانشجویان احساس کرده بودم و در اساتید هم آن ها را می بینم. این ها باید دست به دست هم بدهد و سطح علمی کشور را بالا ببرد»[۱۱]

«امروز ما به جنبش نرم افزاری احتیاج داریم. یک جنبش و یک حرکت و یک تلاش عمومی لازم است. این تلاش عمومی، فقط وابسته به مدیریت ها نیست. شما ناگهان با خودتان فکر نکنید که مدیریت ها نمی کنند، پس چطور می شود؛ همه اش مربوط به مدیریت ها نیست. خواست و اراده شما- شما یکی از بچه های عزیز گفتید عشق؛ بله عشق- عاشقانه کار کردن و با عشق دنبال علم و تحقیق رفتن و خواستن، این ها نقش دارد. این قله های علمی ای که شما در دنیا مشاهده می کنید، همیشه با رفاه همراه نبوده است»[۱۲]

 

ج – وظیفه امروز ما

مجموعه نظریات ایشان را در این دو جمله می توان خلاصه کرد که ما هم محکوم به این حرکت علمی هستیم و هم می توانیم چنین نهضتی را بیافرینیم:

«ما به عنوان یک ملت با استعداد، باید علم آفرینی کنیم و می توانیم. کسانی‌که علم‌آفرینی کرده اند، هم از لحاظ استعداد و هم از لحاظ سوابق علمی درخشان تاریخی ای که ما داریم، از ما جلوتر نبودند؛ بنابراین ملت ما می تواند. این به‌عنوان طرح یک خواسته عمومی در دانشگاه هاست، تا ان‌شاءالله همه آن را دنبال کنند»[۱۳]

«ما باید این سرعت و این شتابی را که در حرکت علمی ما وجود دارد، سال ها ادامه بدهیم؛ هیچ جایز نیست که ما اندکی توقف کنیم؛ زیرا عقب ماندگی ما از دنیای پیشرفته از لحاظ علمی، عقب ماندگی زیاد و قابل توجهی است؛ این را می دانیم، این را می فهمیم و از او رنج می بریم. علت هم این است که ملت ما دارای هوش زیر متوسط نیست که بگوید حالا حقم است. ملت ما ملتی است دارای هوش بالای متوسط جهانی است؛ این حرفی است که ثابت شده؛ همه می گویند»[۱۴]

 

امید است با توجه به دستورات، راهنمایی ها و حمایت های رهبری انقلاب و همچنین همت، قدرت و توان ایرانیان با اعتماد به نفسی که از گذشته ایرانی اسلامی خود به دست می آورند، شاهد ادامه این مسیر و باور ایجاد شده باشیم. تا شاهد افزایش بیش از پیش تولید علم در ایران و پیوستن آن به کشور های سطح اول جهان در آینده ای نه چندان دور باشیم. البته دست یابی به تمام این برکات، با رعایت اخلاق و روحیه هم‌افزایی امکان پذیر است و در صورتی‌که رقابت های منفی و حذفی در میان مدیران و دانش‌آموختگان پیش آید، توان ها را فرسایش می دهد و انگیزه ها را کم سو می کند و در مجموع به زیان جامعه علمی و دیگر بخش های کشور می شود.

 

 

پی نوشت ها


[۱] – بحار الأنوار، ج ۶۴، ص ۱۷۵٫

[۲] – ۵/۱۲/۱۳۸۳٫

[۳] – ۲۹/۷/۱۳۸۴٫

[۴] – ۱۹/۷/۱۳۷۸٫

[۵] – ۱۳/۷/۱۳۸۵٫

[۶] – ۲۳/۵/۱۳۸۵٫

[۷] – ۱۲/۷/۱۳۸۴٫

[۸] – ۸/۸/۱۳۸۵٫

[۹] – ۲۶/۹/۱۳۸۳٫

[۱۰] – ۲۲/۲/۱۳۸۲٫

[۱۱] – ۹/۱۲/۱۳۷۹٫

[۱۲] – ۴/۷/۱۳۸۸٫

[۱۳] – ۲۲/۲/۱۳۸۲٫

[۱۴] – ۲۴/۹/۱۳۸۷٫