با توجه به معناى «قدرت»، پاسخ به این پرسش روشن مىشود. قدرت عبارت است از: مبدأ بودن فاعل مختار، براى کارى که ممکن است از او سربزند. هر قدر فاعل از نظر مرتبه وجودى، کاملتر باشد، داراى قدرت بیشترى خواهد بود و طبعا موجودى که داراى کمال بىنهایت باشد، قدرتش نامحدود خواهد بود. امّا باید توجه داشت که کارى که متعلّق قدرت قرار مىگیرد، باید امکان تحقق داشته باشد. پس چیزى که ذاتا محال یا مستلزم محال باشد، مورد تعلق  قدرت واقع نمىشود. قدرت داشتن خدا بر هر کارى، بدین معنا نیست که فى المثل بتواند خداى دیگرى را بیافریند؛ زیرا خدا آفریدنى و مخلوق نیست. این مطلب مانند آن است که بتواند عدد «۲» را با فرض «۲» بودن، از عدد «۳» بزرگتر کند؛ یا فرزندى را با فرض فرزند بودن، قبل از پدرش خلق کند! اگر قرار است خداى دیگرى، خدا باشد و طبعا خالق و غیرمخلوق، چگونه مىتواند به دست خالق دیگرى به وجود آید؟ این امر محال ذاتى است و از حوزه تعلق قدرت، تخصصا خارج است.[۱]

 

پرسش و پاسخ های دانشجویی پیرامون خداشناسی/ مؤلف:محمدرضا کاشفی

دفتر نشر معارف


پی نوشت

[۱] – نگا: محمد تقى مصباح یزدى، آموزش عقاید، ج ۱، ص ۹۹ و ۱۰۰٫