فرمانه کل منطقه

بچّه‌ها را جمع کرده بودم آورده بودم داشتیم از آن‌جا رد می‌شدیم. رفتم توی قرارگاه آب بخورم دیدم شلوغ است. دیدم آن‌جا پر از آدم‌های خارجی‌ست. سیصد چهارصد نفری می‌شدند. از یکی پرسیدم «این‌ها کی‌اند؟» گفت «از وزارت خارجه فرستاده‌اندشان بیایند قرارگاه، تیپ موفق‌مان را ببینند.» بین وزارت خارجه و ستاد تبلیغات جنگ، شک دارم […]