امام کاظم علیه السلام و مدیریت تعارض

تعارضهای بین فردی در روابط اجتماعی انسانها که اغلب برآمده از تضاد منافع است، یکی از مسائل موردعلاقه و اهتمام پارهای از شاخههای علوم انسانی را در چند دهه اخیر تشکیل میدهد. در این علوم، از چیستی و انواع تعارضها، چگونگی پیدایش آنها و بهویژه سازوکار مدیریت آن سخن گفته میشود. تعارض که انواع گوناگونی دارد، حسب شرایط با یکی از روشهای پنجگانه رقابت، همکاری، اجتناب، نرمش و مصالحه، مدیریت میشود تا یک رابطه دارای تعارض و اختلاف به رابطهای فاقد تعارض و اختلاف، انتقال یابد. مروری بر سخنان امام کاظم (ع) در یک متن برگزیده، خواننده را به این برداشت میرساند که ایشان در تعارضهای افقی غیرکاربردی، بهویژه تعارضهای احساسی و عاطفی، بهجای بهکارگیری یکی از روشهای پنجگانه مدیریت تعارض، از روش پیشگیری بهره میبرند. در این روش، یک کنشگر ارتباطی بر اساس باورهای دینی خود، بهگونهای رفتار میکند که خود تعارضزا نباشد و زمینه تعارض احتمالی از طرف مقابل را نیز بزداید. این نوشتار، ضمن بررسی فشرده این موضوع، نتیجه میگیرد که مبنا قرار گرفتن رهنمودهای امام کاظم (ع) در روابط اجتماعی، از بروز بسیاری از تعارضهای بین فردی جلوگیری میکند.
امام کاظم علیه السلام اسوه صلابت و ظلمستیزی

نوشتار پیش رو پیرامون موضوع امام کاظم علیه السلام اسوه صلابت و ظلمستیزی می باشد.
اسوههای بشریت (7) امام کاظم علیه السلام

این مقاله پیرامون امام بی نظیری از اسوه های بشیریت، امام موسی کاظم علیه السلام می باشد.
گفتمان و زمانه سیاسی امام موسی کاظم علیه السلام

غیر از شناخت گفتمان سیاسی امامان معصوم شیعه که در تعارض با گفتمان سیاسی امویان و عباسیان بود، توجه به عنصر مقتضیات زمانه یا فضا و شرایط حاکم بر دوره آنان ضرورت تام دارد؛ زیرا تأثیر این عنصر، سبب اختلاف در مواضع و عملکرد سیاسی آنان در دورههای مختلف تاریخی است. در این پژوهش بر آنیم با استناد به شواهد تاریخی و تحلیل آنها، تأثیر عنصر زمانه را به لحاظ سیاسی، بر مواضع سیاسی امام موسی کاظم (ع) بررسی کنیم و نشان دهیم که هرچند آن حضرت متناسب با زمانه سیاسی دوره امامت خود، سیاست تقیه را اتخاذ و از هرگونه همکاری با عباسیان و یا اقدام بر ضد آنان کنارهگیری کرد، اما بنا بهضرورت و بر مبنای گفتمان سیاسی پدران خود، نسبت به حکومت عباسی، به اعتراضِ آشکار یا ضمنی میپرداخت و سرانجام همین مواضع و مبارزه با سلطه و اقتدار بلامعارض سیاسی عباسیان در عصر خلافت هارون بود که به حبس و شهادت آن حضرت انجامید.