تأملی بر ماهیت گروهک تروریستی ریگی

گروه عبد المالک ریگی یکی از گروههای شرور در جنوب شرق ایران می‌باشد که در طول ده سال اخیر دست به شرارتها و عملیاتهای تروریستی زده است، در مورد انگیزه های تحرکات خشونت گرایان ریگی گرچه برخی اهداف سیاسی و قومی ذکر می شود اما کشته شدن برادر وی در درگیری با عوامل انتظامی و شکل گیری نوعی خصومت شخصی وی علیه نظام سیاسی موجب شده است، آتش انتقامجویی وی دامنگیر افراد بی گناه نیز بشود. به لحاظ محرک ها و ریشه های اعتقادی می توان گروهک ریگی را نوعی تفکر انحرافی و متاثر از رویکردهای ضدشیعی القاعده و طالبان دانست. از لحاظ عملیاتی، نوع عملکرد و عملیات های گروه ریگی نشان می دهد که این عملیات ها سفارشی و به درخواست برخی قدرت های فرامنطقه ای صورت گرفته است به لحاظ ایدئولوژیک پیوند جدی بین ریگی و گروه های رادیکال افغانستان و پاکستان از جمله سپاه صحابه و لشکر جهنگوی وجود دارد، لذا ممکن است بعد از دستگیری ریگی، هواداران او از طرف همین گروههای افراطی تأمین شوند و خطری را برای ایران بوجود بیاورند.

نفت، انرژی و طالبان

«بن لادن، حقیقت ممنوع»عنوان کتابی است که توسط ژان شارل بریزاردو گیوم داسکیه به زبان فرانسه نوشته شده است. در این کتاب زمینه و چگونگی ظهور و رشد طالبان و ارتباط نفت و انرژی منطقه به طالبان و عوامل پشتیبان کننده از شکل گیری طالبان سخن به میان آمده است.

مبانی مذهبی و قومی طالبان

این نوشتار با توجه به ضرورت ارزیابی مبانی فکری و اعتقادی جنبش طالبان که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است, سعی کرده است تا مبانی فکری جنبش طالبان را با توجه به دو محور بررسی کند: یکی محور مذهبی و دینی; دوم, محور قومی و قبیله ای ; زیرا سنتهای قبیله ای که طالبان از میان آن برخاسته, تاثیر قابل توجهی در تفسیر دینی طالبان از مذهب داشته است.

ماهیت دینی ـ سیاسی گروه طالبان

طالبان گروهی از شبه نظامیان تناقض نما هستند که در افغانستان اعلام موجودیت کردند. آنچه طالبان را به عنوان یک جریان تناقض نما مطرح می سازد، تحجر و سخت گیری های مذهبی آنان از یک سو و حمایت و نقش کشورهای امریکا، انگلیس و پاکستان در تشکیل و تجهیز آنان از سوی دیگر می باشد. درک و فهم ماهیت این گروه به عنوان پدیده ای سیاسی ـ مذهبی مستلزم مطالعه و بررسی آرا و افکار دینی ـ سیاسی این گروه و تشکیلات و سازماندهی آنان است که در مقاله حاضر مورد بررسی قرار می گیرد.

طالبان و سپاه صحابه فرزندان وهابیت

گرچه وهابیت امروز نسبت به وهابیت قرن دوازدهم در برخی مسائل دارای تعادل نسبی به نظرمی رسد و نظریات رهبران شان را کنار گذاشته اند ولی از ان لحاظ که خشونت جزو لاینفک اندیشة وهابیت است، پرورش فرقه های تندرو متعصب یکی از سیاست های اصلی وهابیت است که بتواند سیاست های آنها را در منطقه پیاده کنند. دو گروه طالبان و سپاه صحابه در افغانستان و پاکستان از تربیت یافتگان آنان که با همان عقاید و خشونت وهابی، به کشتار و قتل مسلمین بویژه شیعیان پرداختند و از اسلام چهره ای زشتی را به جهان به نمایش گذاشت.

طالبان ; دین و حکومت

رشد سریع و برق آسای جنبش طالبان و تصرف بسیاری از مناطق کشور افغانستان توسط آنان در همان سال های اولیه تشکیل آن، پدیده ای است، که نیاز به تحلیل جدی دارد. در این مقاله به مسائلی چون: طالبان کسیتند؟ چگونه شکل گرفتند؟ و با استفاده از چه راهبردهایی در مدت کوتاهی در دل جامعه افغانستان رسوخ کردند؟ و اساسا این که طالبان از لحاظ فکری و ایدئولوژیکی چگونه می اندیشند و در زمینه سیاست، حکومت و اجتماع چه اندیشه هایی را دنبال می کند؟ پرداخته میشود.

شباهت ها و پیامدها در حرکت طالبان

وهابیون طالبان را از میان خودشان و در افغانستان برای تسلط بر جمهوری اسلامی ایران تشکیل دادند. فکر و اندیشه طالبان زاییده تفکر انحرافی وهابیت در پاکستان است. از اهداف شکل گیری طالبان می توان به تشدید تفرقه در جهان اسلام، ایجاد کانون بحران در همسایگی ایران و….اشاره کرد که در ادامه توضیحات بیشتری در این زمینه بیان خواهد شد.

رشد رادیکالیسم سیاسی مذهبی فرقه ای در پاکستان و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران

یکی از مهمترین علل رشد رادیکالیسم سیاسی و فرقه ای مذهبی در پاکستان و جنایات تروریستی در مناطق شرقی ایران که غالب آن توسط گرو ههای افراطی صورت می پذیرد، پیروی از آموزه های مکتبی به نام دیوبندی است که امروزه از پشتوانه ونفوذ سیاسی وحزبی عمیقی در پاکستان برخوردار است . این جنبش فکری اسلامی وابسته به اهل سنت، دارای اشتراکات عقیدتی فراوانی با مکتب وهابیت واز برجسته ترین آثار نفوذ این مکتب در شبه قاره هند محسوب می شود. دیوبندی در قرن هفدهم و تحت تأثیر آموزه های شاه ولی الله دهلوی و منسوبین وی توسط قاسم نانوتوی درشهردیوبند هند شکل گرفت. بنیانگزاران این مکتب ، حنفی مذهب و بسیار سختگیر ودقیق بودند. نویسنده در ادامه اشاره نموده که به تدریج سلطۀ سیاسی و اقتصادی بریتانیا برهند به معنای زوال اقتدار سیاسی و حقوقی مسلمانان بر این کشور بود. همچنین وی عواملی که موجب برتری مطلق انگلیسی ها شد را برتری اقتصادی، برتری تسلیحاتی، نظم و انضباط داخلی ) وحدت فرماندهی) عمال نفوذ در میان امرای محلی و ایجاد اختلاف در صفوف مخالفان می داند.

دیدگاه‌های طالبان در برابر شیعه

آشفتگی های سیاسی ناشی از جنگ های داخلی و عملکرد نامطلوب حکومت مجاهدین (75-1371 ش).علاوه بر ایجاد فساد،نا امنی ،فقر شدید فرهنگی و اقتصادی و تلفات هزاران انسان بی گناه از جمله زن و کودک،و تخریب وسیع منابع حیاتی و اقتصادی کشور؛زمینه مناسبی را برای ظهور گروه طالبان(که دارای افکار و عقائد خاصی می باشد) در صحنه سیاسی افغانستان فراهم کرد.این پژوهش سعی دارد در چهار بخش کلی به بررسی مبانی فکری،اعتقادی و دیدگاهای طالبان درباره شیعیان با رویکرد به افغانستان بپردازد. بخش اول: به بررسی چگونگی آغاز پیدایش ،عوامل ظهور و موفقیت جنبش طالبان ،ساختار و تشکیلات ،سارماندهی و رهبری،اهداف و اصول اساسی حکومت،ویژگی های امارت اسلامی،پرداخته است.و در همین بخش،به جایگاه زنان در حکومت طالبانی ،ویژگی های عمومی افراد طالبان،و دیدگاهای دیگران(جامعه بین الملل،کشورهای منطقه،ناظران و تحلیل گران) در باره جنبش طالبان و … مورد بحث قرار گرفته است. بخش دوم :به خاستگاه جنبش طالبان می پردازد که از جهاتی شبیه جنبش افراطی خوارج می ماند،و از جهاتی دیگر متاثر از جریان های بنیادگرای معاصر جهان اسلام همچون:وهابیت،دیو بندیه هند،اخوان المسلمین مصر و جریان های مذهبی و افراطی پاکستانی مانند:جمعیت علمای اسلام،سپاه صحابه و اندیشه های مودودی و … می باشد.جمع بندی و نتیجه گیری نهایی پایان بخش این پژوهش می باشد. بخش سوم :که عمده پژوهش حاضر را تشکیل می دهد،درباره دیدگاه های طالبان درباره شیعیان می پردازد.که شامل مباحث:تعامل طالبان با شیعیان در مقایسه با اهل سنت،راه های بدست آوردن حکومت ،مبانی فقهی و اندیشه کلامی طالبان ،تاریخچه تکفیر طالبان نسبت به شیعیان،عبدالرحمان و تکفیر شیعیان،لزوم پرداخت جزیه و فلسفه آن ،خشونت و کار نامه سیاه طالبان ،اعلامیه چهار ماده طالبان با مبانی اسلامی،مفهوم ارزش ها در نظام طالبانی ؛قتل عام شیعیان،ایرانی خواندن شیعه،تاریخ ورود اسلام و تشیع در افغانستان ،علل دشمنی طالبان با شیعیان،مظلومیت شیعیان ،رهبر شهید و طالبان ،و خلاصه از زندگی و سخنان رهبر شهید و … می باشد. بخش چهارم:خود در دو بخش کلی ،جمع بندی که خلاصه مباحث در آن آورده شده است.و نتیجه گیری نهایی از کل این مجموعه،که در واقع آنچه را که غرض و اهداف از این پژوهش بوده است را بیان کرده است.

بررسی مبانی نظری و فکری جنبش طالبان در افغانستان

آشفتگی سیاسی دو قرن اخیر افغانستان و عملکرد نامطلوب حکومت چهار ساله مجاهدین (ش 75-1371 / م96-1992) که ناامنی، فساد و فقر شدید فرهنگی و اقتصادی را در پی داشت، زمینه مناسبی را برای ظهور طالبان در صحنه سیاسی افغانستان فراهم آورد.

بررسی علل رفتار خشونت آمیز نیروهای اسلامی در پاکستان با تأکید بر طالبانیسم

یکی از ویژگی های بارز جهان اسلام از آغاز دههء 1350 ش به بعد رویکرد مجدد برخی از گروه ها به اسلام و شکل گیری جنبش هایی بوده است که توسط پژوهشگران غربی به آن ها عنوان بنیادگرایی داده شده است.رفتار سیاسی گروه های اسلام گرا در مطقهء خاورمیانه از رفتار خشونت آمیز تا مسالمت آمیز در نوسان بوده است. پاکستان نیز از جمله کشورهایی است که جایگاه مهمی در موضوع اسلام سیاسی دارد.اهمیت این کشور در این موضوع از یک طرف،به دلیل نقش اسلام و گروه های اسلام گرا در تحولات سیاسی پاکستان و از سوی دیگر،به دلیل فراهم ساختن بستر مناسب برای شکل گیری و رشد تفکرات بنیادگرایی از نوع طالبانیسم در این کشور و صدور آن به کشورهای همسایه است.به نظر می رسد محیط اجتماعی پاکستان،نقش اسلام در تحولات سیاسی این کشور،فعالیت طرفداران مکتب دیوبن دی،وجود مدارس مذهبی و نقش قدرت های خارجی به ویژه عربستان از عمده ترین دلایل رشد اسلام سیاسی رادیکال در پاکستان است. لذا به نظر می رسد محور اصلی این پژوهش،تبیین دو نکته باشد:اول،علل رشد اسلام خواهی در پاکستان و دوم،دلایل رویکرد برخی از گروه های اسلام گرا به رفتار خشونت آمیز.

بررسی زمینه های سیاسی – اجتماعی شکل گیری طالبان در پاکستان

طالبان یکی از پدیده های تاریخ معاصر افغانستان است که در پی رقابت قدرت های بزرگ و با اشغال افغانستان توسط شوروی،نخستین بار در سال 1994 میلادی به وجود آمد و با تربیت و حمایت های بی دریغ کشورهای منطقه مثل پاکستان و عربستان سعودی رشد نمود. شوروی در سال 72 دسامبر 1979 افغانستان را اشغال کرد و در خلال این مدت، مبارزان افغانی با حمایت منطقه و امریکا،به مبارزه علیه اشغال شوروی دست زدند تا سرانجام ارتش سرخ را از خاک افغانستان بیرون راندند. آخرین نیروهای ارتش شوروی در فوریه 1989 خاک افغانستان را ترک کردند.با خروج ارتش سرخ از افغانستان،ایالات متحده به قرارداد ژینو وفادار نماند و از مجاهدان افغانی به دلیل رقابت و خصومت با شوروی، حمایت نمود و افغانستان میدانی برای رقابت قدرت های بزرگ در جنگ سرد قرار شد. با پایان جنگ سرد و خروج شوروی از افغانستان،پاکستان مجرای کمک رسانی به مجاهدان افغانی گردید.با تغییرات داخلی،به تأسیس هزاران مدرسه دینی با گرایش سلفی دیوبندی اقدام گردید که با حمایت کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به ویژه عربستان هم راه بود. نقش پاکستان در ایجاد،پرورش و حمایت از گروه افراطی طالبان،کاملا آشکار است و منافع ملی پاکستان نیز در افغانستان،از ره گذر گروه های دست نشانده پشتون تأمین می شود.از آن جایی که احزابی مثل حزب اسلامی به رهبری حکمتیار،دیگر نمی توانست خواسته ها و منافع پاکستان را تأمین کند،این کشور در پی ایجاد گروهی جدید برآمد و ایجاد طالبان از این منظر قابل بررسی است.البته اختلافات احزاب داخلی افغانستان،زمینه را برای تأثیرگذاری هرچه بیشتر پاکستان فراهم ساخت.بدین ترتیب،طالبان در سال 1994 ظهور کردند و تا سپتامبر 2001 بیشتر خاک افغانستان را به کنترل درآوردند.

بازشناسی بنیادگرایی و سلفیه در دوران معاصر با تأکید بر طالبان و القاعده

اندیشه سیاسی سلفی گری رادیکال که ریشه در آرا و اندیشه های خوارج، حنابله و وهابیت دارد، به جریان خردگریز در میان مسلمانان اشتهار دارد؛ زیرا با تکیه بر ظواهر قرآن و سنت، هرگونه گرایش های عقلی، فلسفی و کلامی را در حوزه دیانت برنمی تابد. این جریان که در دوران معاصر با عنوان القاعده و طالبان ظهور یافت، مدعی انحصاری اسلام گرایی است که با تکفیر سایر گروه های اسلامی، به ویژه شیعیان، به اعمال خشونت بار خویش علیه آنان مشروعیت بخشیده است که در ادامه توضیحات بیشتری در این مورد بیان خواهد شد.

اندیشه سیاسی سلفی‌گری در اسلام معاصر با تاکید بر طالبان و القاعده

آشفتگی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جهان اسلام در کنار هجوم همه‌جانبه غرب باعث ایجاد واکنش‌های متعددی در جهان اسلام شد. یکی از این واکنش‌ها رشد و گسترش اندیشه سلفی‌گری است. این اندیشه که ریشه در آراء و اندیشه‌های خوارج، حنابله و وهابیت دارد به جریان خردگریز در میان مسلمانان معروف است. چرا که با تکیه بر ظواهر کتاب و سنت هرگونه گرایش‌های عقلی، فلسفی و کلامی را برنمی‌تابد.