قهرمان نشسته

داستان شیخ انصاری و نهضت‌های توفنده‌ی کشورمان پس از وی نیز، به عین از همین قرار است: شیخ، خود ظاهراً نه در جنگی شرکت جسته، نه ارتشی آهنین به هم زده، نه حکم جهادی داده، و نه حتی تحرّکی از سنخِ تحرِکِ معمولِ سیاسیّون در حیات وی مشهود است؛ امّا آن «نه»ی بزرگ و محکمی […]

دغدغه و درد اصلاح جامعه

شیخ حتی از تلاش در راه تعلیم احکام دینی به دولت مردان دریغ نداشت و مثلاً زمانی که صدر اعظم ناصر الدین شاه – از سر ریا یا انگیزه‌ی دیگر – فتاوی شیخ را خواستار شد، شیخ به خط خود بر «جامع عباسی» تعلیقه زد و آن را برای وی فرستاد.[1] و این امر، با […]

شیخ و نظریه‌ی ولایت فقیه

پاره‌ای از محققان[1] معتقدند که تأمل در مجموع اظهارات و سخنان شیخ در آثار گوناگون وی، او را در صف معتقدان به اصل ولایت گسترده‌ی فقیه می‌نشاند. این گروه، بین اظهارات شیخ در مکاسب (که بوی نفی ولایت فقیه می‌دهد) و کتاب خمس و زکات وی (که اشعار بر ثبوت ولایت فقیه دارد) بدین گونه […]

نکته‌ای در مورد کتاب مکاسب

کتاب مکاسب، به اصطلاح از قماش «رساله های عملیه» نیست و بنای آن نه بر ارائه‌ی «فتوا»، بلکه بر بحث و تحقیق و جرح و تعدیل ادلّه استوار است و نوعاً موادّ و مبانی نظر و فتوا را در فرایند پیچیده‌ی بحث و استدلال به دست می‌دهد. «نقل است که از شیخ پرسیدند: به فتوای […]

شیخ و میرزای شیرازی

علامه تهرانی (شیخ آقا بزرگ) می‌نویسد: شیخ به میرزا، توجهی خاص و عنایتی ویژه مبذول می‌داشت. صاحب تکلمة أمل الآمل به نقل از پدر بزرگوار خویش می‌نویسد: جناب میرزا در درس   مرحوم شیخ کم سخن می‌گفت و وقتی هم که لب به سخن می‌گشود کلامش آهنگی آرام و آهسته داشت. هنگامی که میرزا سخن می‌گفت، […]

در باب میرزای رشتی

در باب میرزای رشتی آورده‌اند که: پس از اخذ اجازه‌ی اجتهاد در سنّ 25 سالگی از محضر مرحوم آیة الله ملّا عبدالکریم ایروانی، فقیهِ برجسته‌ی حوزه‌ی قزوین بار سفر بست و سه سال پیش از فوت مرحوم صاحب جواهر وارد نجف شد و در درس آن جناب شرکت جست. یک روز در درس مرحوم صاحب […]

جذب و پرورش استعدادها

یکی از برجستگان حوزه‌ی شیخ، میرزا محمد حسن آشتیانی فقیه نامدار قرن 14 است که درس اصول فقه وی در تهران، همپایه‌ی درس مراجع آن روز نجف شمرده می‌شد و شرح وی بر رسائل شیخ ، «بحر الفوائد فی شرح الفرائد»، شهرتی شایان داشته و مورد بحث صاحب نظران است. درباره‌ی او نوشته‌اند: «هیجده سال […]

داستانی از ذکاوت شیخ

آیت الله شبیری می‌گوید: قضیه‌ی دیگری که از جهتی مربوط به عقل و درک سیاسی است و از جهت دیگر مربوط به تقوی است و هر دو در آن سهم دارد، ماجرای استفتایی است که از مرحوم شیخ انصاری درباره‌ی مولوی می‌کنند که، مولوی چگونه آدمی است؟ شیخ می‌خواهد از روی موازین حرف بزند، در […]

دقت و کیاست شیخ

در سال 1280 قمری یعنی یکی سال قبل از درگذشت شیخ، مانِکجی صاحب (یکی از بزرگان و رؤسای زرتشتیهای مقیم بمبئی) به عنوان رسیدگی به امور زرتشتیان ایران به کشورمان سفر کرده و تکاپوی مرموز خویش را در این سرزمین آغاز کرد. وی بعداً سفرنامه‌ای به زبان گجراتی نوشت که توسط میرزا باقر کرمانشاهی به […]

سدّ رخنه و نفوذ استعمار

رمز این‌که استعمارگران در تبلیغات خود، مسائلی چون «تعصب دینی» را به شکل‌های گوناگون و ترفندهای مختلف، مورد سخت‌ترین حملاتِ تبلیغاتی قرار می‌دهند همین است که تعصّبات و قیود دینی – همان‌گونه که «رایسه»، یکی از کشیش‌های کار کُشته‌ی تبشیری، می‌گوید – همچون دیواری بلند و نفوذناپذیر، مانع رسوخ و نفوذ بیگانگان به حریم زندگی […]

پرهیز از هم‌نشینی با دولتمردان

عبدالعلی خان ادیب الملک (متوفی 1302 ق)، برادر اعتماد السلطنه‌ی مشهور،  در «دلیل الزائرین» که سفرنامه‌ی عتبات اوست، از دیدارش با شیخ انصاری در نجف (اواخر ربیع الثانی 1273 ق) چنین سخن می‌گوید: شیخ «برادرش را به دیدن فرستاد و بسی منّت نهاد؛ معذرت خواست که جناب شیخ از احدی دیدن نمی‌کند و راست گفت…». […]

توصیه‌ی شیخ به شاگردان

مرحوم حاج شیخ مرتضی انصاری به شاگردان خود در هنگام حرکت که می خواستند از نجف به اوطان خودشان برگردند توصیه می‌فرموده…: قضاوت مکن، چه قصد قربت داشته باشی یا نه. تدریس بکن، چه قصد قربت داشته باشی یا نه. امامت [اقامه‌ی نماز جماعت] بکن، اگر قصد قربت داشته [باشی] و الّا نه.[1] منبع: کتاب […]

مناعت در برابر زورمندان

شیخ منصور انصاری، برادرِ کوچکتر شیخ و از جمله‌ی دست پروردگان اوست. وی در زمان مرجعیت عامّه‌ی شیخ، عازم سفر به شهر مقدّس مشهد گردید. هنگام حرکت، شیخ به او فرمود: خواه ناخواه بین تو با شاه و امنای دولت، ملاقاتی صورت می‌گیرد. متوجه باش که نباید از آن‌ها مرحمتی یا مستمرّی قبول کنی. در […]

روحانی باید پُر کار و موقع شناس باشد

یکی از دولتمردان عصر ناصر الدین شاه و منسوبان وی که در سال 1272 به نجف اشرف رفته و با شیخ نیز دیداری داشته، با اشاره به زهد و ساده زیستیِ عجیبِ شیخ می‌نویسد: مرجعِ عالَم است. از بلاد و ممالک، مردم به در خانه‌اش ریخته، بعضی [از وی] مسائل می‌پرسد و برخی فتوا می‌خواهد. […]