پیشرفتهای تمدنی چین و تأثیر آن در جهان اسلام

«چین» و پیشرفتهای تمدنی آن موضوعی است که کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. آشکارسازی دستاوردهای تمدنی چین و تأثیر آن در تمدن اسلامی، میتواند نقش مؤثری در شناسایی هرچه بهتر تمدن اسلامی داشته باشد. شاید در ابتدای امر این گونه بهنظر برسد که «چین» نقش چندانی در تمدن اسلامی نداشته است، اما بررسی موضوع نشان میدهد که آنها از نظر تمدنی نسبتا پیشرفته بودند و ورود دستاوردهای تمدنی این کشور به جهان اسلام موجبات ترقی و پیشرفت هرچه سریعتر تمدن اسلامی را سبب شده است. ازجمله این دستاوردها میتوان به صنایع کاغذسازی، چاپ، سفالگری، پرورش کرمابریشم و تولید پارچه، ساخت جنگافزار و اختراعاتی نظیر قطبنما، باروت، ساعتآبی و دستاوردهای هنری همانند نقاشی و پیشرفتهای علمی آنها اشاره کرد.
پیشرفتهای تمدنی چین و تأثیر آن در جهان اسلام

«چین» و پیشرفتهای تمدنی آن موضوعی است که کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. آشکارسازی دستاوردهای تمدنی چین و تأثیر آن در تمدن اسلامی، میتواند نقش مؤثری در شناسایی هرچه بهتر تمدن اسلامی داشته باشد. شاید در ابتدای امر این گونه بهنظر برسد که «چین» نقش چندانی در تمدن اسلامی نداشته است، اما بررسی موضوع نشان میدهد که آنها از نظر تمدنی نسبتا پیشرفته بودند و ورود دستاوردهای تمدنی این کشور به جهان اسلام موجبات ترقی و پیشرفت هرچه سریعتر تمدن اسلامی را سبب شده است. ازجمله این دستاوردها میتوان به صنایع کاغذسازی، چاپ، سفالگری، پرورش کرمابریشم و تولید پارچه، ساخت جنگافزار و اختراعاتی نظیر قطبنما، باروت، ساعتآبی و دستاوردهای هنری همانند نقاشی و پیشرفتهای علمی آنها اشاره کرد.
خان و جایگاه سیاسی و اجتماعی آن در تاریخ اسلام

عنوان «خان» در دورههای مختلف تاریخی، از صورت نوشتاری متفاوت همچون خاقان و قاآن ولی با مفهومی نزدیک به هم برخوردار بوده است. در قرنهای 11 و 12 پیش از میلاد استفاده از واژه “خاقان” در سرزمین چین معمول بوده است. پس از آن هم در قرنهای 5، 6و 7م ترکان این واژه را برای حکمرانان و پادشاهان خود به کار میبردند. در دوران اسلامی این واژه نخستین بار در مورد پادشاهان و حکمرانان دولت ایلک خانیه (382 _ 607) به کار گرفته شد. اما بعد از آن هم در دورههای سلجوقی، خوارزمشاهی، مغولان، افشاریه، زندیه و حتی معاصر هم به کار میرفت.
«خواتین» و نقش سیاسى – اجتماعى آنان در تاریخ اسلام

خاتون/قاتون/قادین، به معناى خانم، بانوى اصیل و شوهردار (به طور عام) و زنان والامقام و دختران خاقان، خان و بزرگان (به طور خاص)، یکى از عنوانهاى مهم در تاریخ اسلام و در واقع، عنوانى ویژه در برابر خان بوده که براى بزرگداشت زنان و تجلیل از مقام آنان، به کار مىرفته است.
عنوان «خاتون» خاستگاه سغدى داشته و پیش از ظهور اسلام به حکمرانان چین و بخارا اطلاق شده است، لکن این عنوان (با مفهوم خاص خود) در دورههاى اسلامى هم در نقاط مختلف قلمرو اسلامى به کار مىرفته و حتى گذشته از شهرت نخستین زن حکومتگر شیعه به نام «سیده ملک خاتون»، که در قرن چهارم هجرى در ایران به حکومت رسید خاتون و برخى واژههاى مترادفبا آن، همچون بىبى و سیده درباره حضرت فاطمهعلیها السلام و بعضى از فرزندان ائمه اطهارعلیه السلام، جایگاه ویژهاى در میان شیعیان اثناعشرى در ایران، داشته است.
این مقاله درصدد است تا ضمن ریشهیابى واژه خاتون و مترادفهاى آن، نقش سیاسى، اجتماعى، دینى و فرهنگى خاتونها را در دورههاى گوناگون تاریخى بررسى کند.
سید اجل، عمر شمس الدین و نقش او در نشر اسلام در چین

سید اجل، عمر شمسالدین از نوادگان امام زین العابدین پس از سقوط بخارا به دست سپاه مغول، از آن سامان به سرزمین چین مهاجرت و در آن دیار جایگاه و مقامهاى اجتماعى بالایى را احراز نمود و منشأ خدمات ارزندهاى به مردم چین گردید. از نظر مورخین مهمترین عامل نشر اسلام در استان یونن چین، شخصیت سید اجل و فرزند او بوده است.
این مقاله در چهار بخش به بررسى ابعاد زندگى اجتماعى سید اجل و خدمات وى به مردم چین پرداخته است.
الف) مقامهاى اجتماعى و مدیریتى سید اجل؛
ب) خدمات سید اجل به مردم چین، به ویژه مردم استان یونن؛
ج) عوامل گسترش اسلام در چین و نقش سید اجل در آن؛
د) عوامل رشد و موفقیت سید اجل