واقعيت و دين

اينجانب دانشجوى دكتراى مهندسى عمران مى باشم و به جهت ارتباط زياد با قشر دانشگاهى، در معرض سؤالات زيادى هستم كه تاكنون نتوانسته ام به برخى از آنها پاسخ قانع كننده بدهم: در طى چند سال عمر ديده ايم كه نحوه انجام بسيارى از فروع دين عوض شده است؛ مثل جمله؛ «يا لطيف اِرحَم عَبدك الضَّعيف» كه در سجده آخر قرائت مى شود و اكنون تقريباً همه گير شده و يا كيفيت سينه زنى و عزادارى براى امام حسين (علیه السلام) و يا از بين رفتن حرمت برخى از حرام ها (مثل ماهى ازون برون و يا برخى موسيقى ها و…) آيا ممكن است بسيارى از فروع دين، ناشى از افكار ما و پيروى از ظن باشد؟

هرمنوتيك

هرمنوتيك و نظريه فهم دينِ شلايرماخر را نقد فرماييد؟ با توجه به سه گرايش در ارتباط با ساز و كار فهم متن و هرمنوتيك كه عبارت است از: 1. اصل با مؤلف متن است، 2. اصل با متن بوده و متن مستقل از مؤلف است، 3. اصل با مفسّر متن است، هرمنوتيك شلايرماخر مربوط به كدام يك از اين سه گرايش است؟

پروتستانتيسم اسلامى

مقصود شريعتى و آخوندزاده از پروتستانتيسم اسلامى چيست؟ آيا اين دو در اين مقوله يكسان مى انديشيده اند؟

دين و عرفان

بنده دانشجوى سال چهارم رشته الهيات هستم؛ سال گذشته با يكى از دانشجويان رشته مهندسى هم اتاق شدم. وى به بنده گفت: تغيير رشته بدهم و عرفان را كفر مى دانست! همچنين معتقد بود: فلسفه و عرفان كفر هستند و بسيارى از فيلسوفان و عارفان – همچون ابن سينا، ملاصدرا، علامه طباطبايى و نيز ابن عربى، حافظ، مولوى و… – را تكفير مى كرد. و در اين زمينه احاديثى از اهل بيت نقل مى نمود! همچنين معتقد بود فلسفه و عرفان را خلفاى عباسى وارد دين كردند تا مردم به جاى پرداختن به علوم اهل بيت:به اين علوم ضالّه روى آورند. نظر شما در اين رابطه چيست؟

علم و دين قدس

آيا دين مى تواند و يا بايد، نقشى در فرايند علم (تحقيق و پژوهش علمى ) ايفا كند يا خير؟ اين نقش را چگونه ايفا مى كند و ميزان و قلمرو آن چيست؟

خاتميت اسلام

اگر دين براى پاسخ گويى به نيازهاى انسان است، پس چگونه اسلام – كه پانزده قرن پيش در جامعه جاهلى و براى مردمى بدوى و عرب زبان نازل شده است – براى جامعه متحوّل و متمدن امروزى كافى و پاسخ گو است؟