درنگي درجايگاه و مناقب حضرت فاطمه سلام الله علیها در قرآن ؛ كلام بي پايان پروردگار

امروزه در شرايطي كه افكار ساخته ذهن پر تلاطم بشر چون فمينيسم بر افكار جهانيان چنبره زده و با شعار هاي دلفريب خود، سعي دارد تعاريف، الگوها و نظام جديدي از روابط بشري به وجود آورد، و در بسياري از كشورهاي غربي نيز بدان دست يافته و به كشورهاي اسلامي نيز تاحد زيادي تأثير گذارده، شناخت و تأسي به الگوهايي كه اديان آسماني به ويژه اسلام ارائه كرده است، بيش از پيش ضرورت مي يابد. زنان بسياري در طول تاريخ بشريت به مقامهاي بالاي معرفتي و جايگاه رفيع قرب الهي رسيده اند؛ هرچند بسياري از آنان مقربان بي نام نشانند؛ لكن كم نيستند زناني كه خوش درخشيدند و نام و يادشان تا ابد زنده ماند و نزد پروردگارشان مقامي بس بلند يافتند. حضرت زينب(س) كه به فرموده امام زين العابدين(ع)، عالمه غير معلمه است (الاحتجاج، ج2، ص305) ، حضرت معصومه (س)، حضرت حوا، هاجر، ساره، همسر عمران يا مادر مريم و … از جمله اين زنان هستند. لكن در ميان اين زنان نمونه و نامي، چهار زن مقدس به قله هاي علم و معرفت صعود كرده و الگوي عالميان شدند. پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد: خداوند متعال از ميان زنان عالم چهار زن را برگزيد: مريم، آسيه، خديجه و فاطمه(س) (الخصال، ج1، ص225) بر احدي از اهل اسلام پوشيده نيست كه فاطمه زهرا(س) برترين بانوي مقرب درگاه خداوند و منشأ بركات بي پايان در عالم است. دختري بهترين پيامبران، همسري برترين امامان، مادري سيد و سالار شهيدان و يازده نور پاك آسماني كه ولايتشان تا قيامت پابر جاست و وارثان همه فضيلتها و كمالات هستند، تنها گوشه اي از افتخارات اين بانوي باعظمت اسلام است.
در طول تاريخ بشريت درباره هيچ بانويي تا اين حد فضيلت، عظمت و بزرگي بيان نشده است. صدها روايت معتبر و متواتر در مناقب آن حضرت از پيامبر اكرم(ص) و ديگر معصومان رسيده است. صدها كتاب در فضايل و مناقب او به رشته تحرير در آمده است، اما بدون ترديد هيچ كتابي به اندازه قرآن كريم فضائل والا و بلند براي آن حضرت بيان نكرده است.
فضايل و مناقبي كه قرآن كريم درباره فاطمه زهرا(س) بيان كرده، به دو قسم قابل تقسيم است: يكي فضايلي كه به عنوان اهل بيت عصمت با ديگر معصومان مشتر ك است و فضايلي كه مخصوص آن حضرت است.
از آن جا كه حضرت فاطمه (س) يكي از اهل بيت و يكي از معصومان(ع) است، لذا هر فضيلتي كه در قرآن كريم براي اهل بيت(ع) بيان شده باشد، شامل حضرت زهرا(س) نيز مي شود. اين قبيل فضايل بسيار است.
عصمت، طهارت، شفاعت، امامت، اخلاص، سبقت در خيرات، نورانيت، شجره طيبه بودن، ائمه ايمان بودن، و …. از جمله اين فضايل است كه در اين نوشتار در صدد شمارش آنها نيستيم و از باب نمونه به دو مورد اشاره مي كنيم.

قرآن، برنامه حضرت مهدي (عج)

امير مؤمنان علي(ع) در مجموعه ی سخنانش،به قائم آل محمد و مهدي اهل بيت«عليهم‌السلام» اشاراتي دارد، بلكه درباره ی ظهور، ويژگي‌هاي اخلاقي، رفتاري و حتي شمايل او به صراحت سخن گفته است و جالب‌تر آن كه امام(ع) در چند جمله ی كوتاه امّا بليغ و شيوا، سيره ی مرضيّه ی حجّت عصر«عجل‌اللّه» را به وضوح نمايانده است و قرآن را برنامه حيات مهدي«عجل‌اللّه» معرفي كرده است.
امروزه مسلمانان با بيش از يك ميليارد و نيم جمعيّت، مشكلات فراوان دارند چه، در ارتباط با هم و چه نسبت به ديگران. پژوهشگران در مسايل سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي در تحليل‌هاي خود مي‌كوشند مشكل اصلي را پيدا كنند و به راه حل كليدي راه جويند، ليكن مشاهده مي‌كنيم كه هر روز گامي عقب‌تراند و هر لحظه به گمرهي مي‌افزايند. پس به طور كلّي طرح اين سؤال بجاست كه مشكل اصلي بشر امروزه چيست؟ بود و نبود قانون، كافي يا ناكافي بودن آن، عدم اجرا و يا بالأخره سوء اجراي آن؟!
بدون ترديد محدوديّت ديدگاه‌هاي قانون‌گذاران و وابستگي‌هاي فكري، مسلكي، گرايش‌هاي قومي و سود جويي‌هاي شخصي آنان در ضعف و نارسايي قوانين بشري تأثير چشم‌گير دارد امّا آن، تمام علّت نيست زيرا در برخي موارد قوانين نسبتاً خوبي كه نتيجه ی سالها و بلكه قرنها تجربه است، وجود دارد و شايد آن قوانين از بُعد علمي و نظري داراي هيچ اشكالي نباشد لكن اشكال عمده در اجراي صحيح آن‌هاست.
مثلاً موادّ سي‌گانه ی حقوق بشر1، ذاتاً قوانين خوبي هستند و اگر صد در صد و به طور صحيح به اجرا در آيد، در حوزه خود بسياري از مشكلات را مي‌گشايد پس انصاف آن است كه بگوييم دو عامل اساسي در اختلالات جامعه‌هاي انساني و در بروز مشكلات و نارسايي‌ها، اثر مستقيم دارد:
يك: ضعف و نقص بسياري از قوانين بشري.
دو: عدم اجرا و يا صحيح به اجرا در نيامدن قوانين به طور كلّي.
در سيره ی پيامبر(ص) نوشته‌اند: آن حضرت در سال نخست هجرت به مدينه، با يهود ساكن آن جا كه مسلمان نشدند و بر آيين پيشين خود باقي ماندند قرار‌دادي بست كه به وثيقه هشت مادّه‌اي و قرار‌داد مسالمت با يهود معروف است.2 در اين ميثاق موادّي گنجانده شده كه اگر يهود پاي‌بند مي‌بودند هيچ مشكلي، پيش نمي‌آمد. سوگمندانه آن قرار داد صلح آميز در همان سال انعقاد و قبل از خشك شدن مركّب آن توسّط يهود نقض شد و شأن نزول آيات جهاد و دفاع در سال دوّم هجري، فراهم گرديد.
و همان شيطنت يهود آن روز است كه امروز به شكل صهيونيسم، منشأ جنگ و خونريزي و تجاوز به حقوق انسان‌هاست، با اين فرق كه در عصر حاضر با عنوان ظاهر فريب دموكراسي و آزادي، به آن تجاوزات سرپوش گذاشته مي‌شود.

عنصر پيام و تبليغ در نهضت حسيني

نهضت حسيني به عنوان يك پديده اجتماعي داراي ابعاد و جنبه هاي مختلفي است. به يك معنا چندماهيتي است؛ زيرا علل و عوامل مختلفي در پديداري آن نقش ايفا مي كند. علل اجتماعي نهضت حسيني را مي توان با شناخت علل فاعلي و علل غايي به دست آورد. البته لازم است كه علل مادي يعني اجزاء و عناصر تشكيل دهنده آن و همچنين علل صوري آن يعني وضع و شكل و خصوصيتي كه در مجموع پيدا كرده است، دانسته شود. با اين همه براي شناخت هر پديده اجتماعي چون نهضت حسيني ضروري است، ابتدا علل وموجباتي كه آن را پديد آورده اند شناخته شوند. بي شناخت آن و هم چنين علل غايي و اهداف اجتماعي، نمي توان تحليل درستي از ماهيت آن بدست آورد. بنابراين بايد بدانيم كه نهضت حسيني چه هدفي داشته و عناصر و محتواي آن چيست و چه عمليات و كارهايي انجام شده و درنهايت به چه شكلي درآمده است؟ اين ها موجب مي شود تا تصور درستي از نهضت حسيني به دست آوريم.
در نوشتار زير به يكي از ابعاد نهضت حسيني پرداخته شده و تلاش گرديده عنصر تبليغي نهضت و پيام آن شناسايي و بر پايه منابع معتبر تحليل و تبيين گردد و روش هاي پيام رساني آن بازخواني شود.

امام علی عليه السلام و قرآن

تصويرى كه قرآن كريم از شخصيت اميرالمؤمنين(ع) ترسيم مى كند صددرصد هماهنگ با تصويرى است كه احاديث ترسيم مى كنند, با تدبّر در ملاكها و جنبه هاى ولايت و واقعيتهاى وجودى زندگى علوى و سيره رسول(ص), آن تصوير كامل مى شود.
ييادآور مى شود كه پژوهش درباره امام على در قرآن تا هنوز به اندازه كافى صورت نپذيرفته است. تا كنون پژوهشى متناسب با موضوع به نظر نرسيده است. اين موضوع جنبه هاى بسيار و بحثهاى گسترده لازم دارد كه وقت فراوان مى خواهد و تلاشهاى گسترده, و قسمت بسيارى از آيات قرآن را در بر مى گيرد… اما ما در اينجا به آنچه كه متناسب با روش مان در اين نوشتار است بسنده مى كنيم; و به اندازه مجال به گونه اى گذرا به آياتى اشاره مى كنيم كه تصويرى از شخصيت امام على(ع) و نقشى را كه در اين دوره پايان رسالت انجام داده نشان مى دهند, و آياتى كه جايگاه آن حضرت را نزد خداوند بيان مى كنند, و برخى ازملاكها و جنبه هاى ولايت آن حضرت.1
آيات در اين زمينه واقعاً بسيار هستند; مى توان آنها را در چند بخش اصلى قرار داد, برخى از آن آيات به صورت عمومى از پيامبران, شهيدان و صديقين سخن مى گويند, برخى به صورت ويژه به تمثيل ولايت على(ع) مى پردازند, مانند هارون و داوود(عليهما السلام), برخى از آيات نيز درباره ايمان, مؤمنان, اوصاف و مسئوليتهاى بزرگ مؤمنان و درجات آنان در نزد خداى سبحان است, و آياتى كه درباره اولياء الله, و قوانين (تولى) و از اهل بهشت, ابرار, متقيان, صالحان و وارثان بهشت سخن مى گويند, و آياتى كه از احوالات مؤمنان در روز قيامت سخن مى گويند, اميرالمؤمنين عليه السلام مثل و مصداق اعلاى برخى از اين آيات پس از رسول اكرم(ص) است. برخى از آيات نيز به گونه اى هستند كه مصداقى جز اميرمؤمنان و خاندان او ندارند, برخى ديگر نيز كسى مصداق آن نخواهد بود مگر از راه تمسّك به ولايت شان.
قسمتى عظيم از آيات يا فقط درباره على(ع) نازل شده است, يا درباره آن حضرت, يا برخى از بنى هاشم و بعضى از مؤمنان.

فاطمه عليها السلام همتاى قرآن كريم

درباره فاطمه زهرا سلام الله عليها از دو محور بايد سخن گفت:
يك محور مربوط به تحقيقات علمي است كه براي ما ثمره علمي و نتيجه اعتقادي دارد و پشتوانه ي مسائل اخلاقي، فقهي، حقوقي ما هم هست.
محور دوم آن بخشي است كه مستقيماً به ما مربوط است، ما بايد تأسي كنيم، آن را اسوه قرار بدهيم، الگو بدانيم، پيروي كنيم و مانند آن.
آن بخشي كه مربوط به مسائل اعتقادي است و ثمره علمي دارد بررسي مقام منيع آن بانو است كه اين همتاي قرآن كريم است، همتاي نبوت است، همتاي رسالت است، همتاي ولايت است. چيزي از ولي الله مطلق كم ندارد، اينها يك نورند و مانند آن.

سيماي موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف در قرآن

اشاره: سيماي درخشان ائمه هدي (ع) در قرآن كريم همواره روشنگر راه شيعيان و پيروان ايشان بوده و هست و در اين ميان آيات مربوط به موعود آخرالزمان (ع) درياي نوري است كه تلألؤ آن افق‏هاي آينده جامعه بشري را آشكار مي‏كند و به قلب مؤمنين اطمينان مي‏بخشد.
در اين رهاورد قطره‏اي از اين دريا را هديه به پيشگاهش مي‏كنيم.
از هر جزء قرآن كريم يك آيه كه براساس روايات درباره آن وجود مقدس است همراه با حديثي از امامان معصوم (ع) استخراج كرده‏ايم.

عرفان مخلصانه و جهاد مصلحانه در سلوك حسينى (1)‌

عرفان مخلصانه امام حسين‌عليه السلام داراى دو بعد علمى و عملى است. بعد علمى بر پايه معرفت شهودى استوار است و در بعد عملى به جهاد مصلحانه مى‌انجامد.در سلوك حسينى تا رسيدن به عرفان علمى، به ترتيب سه روش معرفتى حسى – عقلى، عقلى محض و شهودى (حضورى) در كار مى‌آيد؛ و در جنبه عملى، پس از جهاد مصلحانه درونى و رسيدن به مقام مخلصين، نوبت به جهاد مصلحانه بيرونى و تهذيب جامعه و تاريخ مى‌رسد.
عرفان مخلصانه كه از خودشناسى و خودسازى آغاز مى‌شود، با برخوردارى از شاخصه‌هاى چندى به جهاد و جامعه‌سازى مى‌پردازد. اين شاخصه‌ها كه رابطه‌اى ديناميك با هم دارند و بر تعميق و تقويت يكديگر اثر مى‌گذارند، عبارتند از: زهد، شوق ديدار حق، خشيت، طاعت و عزت. اين روابط در تحليل روان‌شناختى آن‌ها آشكار مى‌شود.

تجلي قرآن در سيره عملي امام علي عليه السلام

پيوند قرآن و على(ع) چونان ژرف و استوار است كه مانند آن را در كسى ديگر نتوان جست. قرآن با روح و جان على(ع) آن گونه درآميخته كه وصف آن ميسّر نيست, قرآن بر على(ع) آن گونه تأثير گذاشت كه پس از پيامبر بر هيچ فرد ديگر تا آن حد تأثير نكرد و على نيز قرآن را آن سان شناخت و به آن عمل كرد كه پس از پيامبر هيچ كس ديگر نه بدان گونه شناخت و نه تا آن حد به قرآن عمل كرد. راز اين پيوند عميق, در سخنان خود آن حضرت آمده است:
(آن گاه كه كودك بودم مرا در كنار خود قرارمى داد و بر سينه خويش مى نهاد و در بستر خود مى خوابانيد, چونان كه تن من را به تن خويش مى سود… هر روز براى من از اخلاق خود, نشانه اى بر پا مى داشت و مرا به پيروى از آن وامى داشت. هر سال در حراء خلوت مى گزيد, من او را مى ديدم و جز من كسى ديگر او را نمى ديد… آن هنگام روشنايى وحى و پيامبرى را مى ديدم و بوى نبوّت را استشمام مى كردم.)1

خطبه فدکیه؛ تفسیری بر آیات قرآن کریم

در فرهنگ شیعه، «فدک» نمادی از معنایی بزرگ است که هرگز در محدوده یک قطعه زمین نمی گنجد و همین معنا رمزی است که درگیری را از مخاصمه سطحی و محدود، به مبارزه ای سیاسی تبدیل کرد. منازعه فدک در واقع، فریاد اعتراض یادگار رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به انحراف پدید آمده در جهان اسلام است. «خطبه فدک» علاوه بر قاطعیت فاطمه زهرا(صلی الله علیه وآله) در حق خواهی نسبت به ارث خویش، بیش از پیش بیان روشن دفاع از حضرت علی(علیه السلام) است و انتقاد از بیوفایی و خیانت مردمان نسبت به حق صریح اهل بیت(علیهم السلام). حضرت زهرا(علیها السلام) در این محاجّه، با بهره گیری متین و استوار از آیات قرآن کریم، تفسیری مستند و محکم از آیات قرآن را به نمایش می گذارد که نشان دهنده اوج اشراف و آگاهی از بیان رموز آیات است و خطبه را از صبغه سیاسی به درس معرفتی و کلاس تفسیری و ادبی بدل می نماید که مفسّر آن در نهایت درجه فهم و ادراک مبانی آیات الهی و نهایت درجه فصاحت و بلاغت در گفتار و سخن سرایی است.

رابطه شب قدر با امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف

خداوند متعال در چهارمين آيه سوره مباركه قدر مي‌فرمايد:
تنزل الملائكه والروح فيها باذن ربهم من كل امر.
فرشتگان و روح، در آن شب به دستور پروردگارشان با هر فرماني (براي تقدير هر كاري) فرود آيند، فعل مضارع «تنزل» دلالت بر تكرار و بقاي شب قدر دارد، و در آيات سوم و چهارم سوره دخان نيز مي‌فرمايد؛ فيها يفرق كل امر حكيم.
در آن شب، هر فرماني، بر حسب حكمت صادر مي‌شود.
اين آيه نيز دلالت بر تجدد و دوام دارد. زيرا هيئت نحوي باب «تفعل» اگر دلالت بر پذيرش يا تكلف يا هر دو مي‌نمايد. ظاهر اين فعل‌ها، خبر از تفريق و تنزل امر در شب‌هاي قدر آينده مي‌دهد.

عرفان مخلصانه و جهاد مصلحانه در سلوك حسينى‌ (2)

معرفت شهودى مراحل و منازلى دارد؛ مراتب آغازين، تاب و توشه جهاد مصلحانه در درون را فراهم مى‌آورد و نهايت آنكه «اشراف نورانى من انسانى بر جهان هستى است»، در جهاد مصلحانه بيرونى كارامد است، در منازل نهايى عارف به مقام مخلَص رسيده و در مقام عمل غرض غير الهى براى او نمى‌ماند؛ زيرا در آينه آگاهى و در قلب عرشى مخلَصين اثرى از غير نيست تا غرض اعمال قرار گيرد؛ هرچه مى‌بينند نور خداست و هرچه مى‌خواهند روى اوست.

پيوند دو سويه قرآن و امير مومنان عليه السلام

از نگاه لغت شناسى, واژه (معيّت) به معناى مصاحبت و همراهى است, و همراهى در صورتى است كه ميان دو فرد همراه, موافقت و تعامل ويژه برقرار باشد و اين معنى به طور عادى با هر چيز و هر كس صورت نمى گيرد, زمانى دو فرد با هم همراه گفته مى شوند كه دست كم در يكى از جهات اخلاقى, روانى, هدفى, شغلى با يكديگر موافقت داشته باشند.1
از نگاه روان شناسى نيز همگرايى و وحدت جنسى و فكرى لازم است تا دو چيز با هم همراه باشند و گرنه يا همراهى صورت نمى گيرد يا پايدار نخواهد ماند. بنابراين مصاحبت و همراهى, مى فهماند كه دو همراه از نظر روحى يا در هدف و انگيزه وجه مشترك دارند, بلكه مى توان از ويژگيهاى يكى ويژگيهاى ديگرى را نيز حدس زد.

حضرت فاطمه سلام الله علیها از ديدگاه قرآن

حضرت صدّيقة زهرا(س) نيز وليّة انبيا بوده است، چنان‌كه پيامبر اعظم و علي و ‏يازده امام ديگر وليّ آنان بوده‌اند. يعني همة انبيا به خضوع و فروتني در مقابل اين چهارده وجود مقدّس ‏ايمان و اعتقاد داشته‌اند.
بعد از آن‌كه خداي تعالي آدم را آفريد و فرشتگان بر حضرت آدم سجده كردند، عُجب و ‏خودپسندي به او راه يافت و در حالي‌كه به خود مي‌باليد، عرض كرد: پروردگارا! آيا مخلوقي كه نزد تو محبوب‌‏تر از من باشد، آفريده‌اي؟ از جانب پروردگار خطاب آمد: بلي، و به امر پروردگار حجاب‌ها برداشته شد و پنج ‏شبه ظاهر شدند كه در پيشگاه عرش ايستاده بودند. آدم عرض كرد: اينان كيانند؟

سيماي موعود در قرآن قسمت سوم*

اشاره : سيماي درخشان ائمه هدي(ع) در قرآن كريم، همواره روشنگر راه شيعيان و پيروان ايشان بوده و هست و در اين ميان آيات مربوط به موعود آخرالزمان(ع) درياي نوري است كه تلألؤ آن افق‏هاي آينده جامعه بشري را آشكار مي‏كند و به قلب مؤمنين اطمينان مي‏بخشد.