پیش درآمدی بر روش «تاریخی نگری» در مطالعه باورهای امامیه

مدخل[1]
از ابتدای شکلگیری شیعهپژوهی تاکنون، رویکردهای گوناگونی در مواجهه با اندیشه تشیع و مطالعه شاخصههای فکری آن، در حوزههای پژوهشی اعم از آکادمیک و سنتی اتخاذ شده است. بهویژه در بازخوانی محورهای امامتی مذهب اثناعشری، مسیرهای گوناگونی ازجمله کلامی، معرفتشناسی، تفسیری، نسخه شناخت منابع، پدیدارشناسی،تاریخی نگری و غیره طی شده است.
«روش تاریخینگری»[2] که در سنوات اخیر نمود بیشتری خصوصاً در عرصه آکادمیک یافته،بر اساس ریشهها و تحولات تاریخی به بررسی مؤلفههای اعتقادی میپردازد و درصدد بررسی عوامل تاریخی پیدایش یک موضوع اعتقادی است.
از اصلیترین کانونهای روش تاریخی نگری در مطالعات امامیه میتوان به سیر تطور یک مفهوم اعتقادی، تحولات یک اندیشه در مسیر تاریخ، ارزیابی گستره شمارگان باورمندان به یک عقیده در درون مذهب، رویکردهای تقابلی و تعاملی فرق درونی تشیع، بررسی تأثیر و تأثر احتمالی میان شیعه و دیگر فرق مسلمین، استراتژی رهبری امامان شیعه در ادوار مختلف، بازخوانی اندیشه فردی اصحاب و رویکردهای ائمه به باورهای موجود در جامعه شیعه اشاره کرد.