صحابيان از نگاه قرآن

صحابه جمع صاحب به معني معاشر و ملازم است و در اصطلاح بر كسي اطلاق ميگردد كه پيامبر اكرم را در حال اسلام درك كرده و مسلمان از دنيا رفته باشد . از اينرو به كسي كه پيغمبر را ملاقات نكرده و يا در زمان حيات ايشان مسلمان نبوده باشد،«صحابي »گفته نميشود، اما در اينكه حد نصاب زمان لازم درك حضور پيامبر خدا براي صدق صحابي بودن چه مقدار است، ديدگاهها متفاوت است و كساني مثل احمد بن حنبل و بخاري معتقدند حتي كسي كه يك ساعت با پيامبر خدا مصاحبت داشته و يا حضرت را ديده است از اصحاب محسوب ميشود[1].
بَراءبن مَعْرور انصارى: از نقباى خَزْرَج

ابوبشر[1] براءبن معرور بن صَخْر از بزرگان خزرج[2] و سيّد و نقيب تيره بنىسَلَمَه[3] و مادرش رُباب دختر نُعْمانبن اِمْرَؤُالقَيْس كندى بود.[4] از براء در دوران جاهلى خبرى دردست نيست.
انصار: ياران يثربى پيامبر

واژه انصار از واژهها و اصطلاحات مشهور تاريخ صدر اسلام است و در قرآن و بسيارى از متون روايى، تاريخى و تفسيرى بهكار رفته است. اين واژه جمع كلمه ناصر و برگرفته از ريشه «ن ـ ص ـ ر» است كه به مفهوم كمك كردن، يارى رسانيدن و دستگيرى كردن است.[1] آنچه مفهوم اين واژه را از مفهوم «اعوان» متمايز مىسازد آن است كه عون براى هر كمكى بهكار مىرود[2]؛ امّا نصر كمك به فرد يا گروهى است كه در رويارويى يا دشمنى با فرد يا گروهى قرار گرفته است، ازاينرو چنانچه در جنگ گروهى به يكى از طرفين نزاع بپيوندند آنان را نصرت دادهاند.[3]
انصار نمونه كامل همگرايي اجتماعي

بي گمان قرآن كتاب وحياني آسماني است كه توانسته است در يك دوره بيست و سه ساله جامعه اي كامل و نمونه اي در حجاز و نجد ايجاد كند كه از آن به جامعه شاهد و امت نمونه ياد مي كند. (مائده آيه 143) بنابراين براي رسيدن به چنين جامعه نمونه و الگويي كه بر پايه آموزه هاي وحياني قرآن تشكيل شده است مي بايست شناخت كاملي از وضعيت مردمان آن جامعه داشته باشيم تا بتوانيم براساس آن برنامه ريزي كرده و جامعه كنوني خود را بدان سو حركت دهيم.
قرآن خود به تحليل اوضاع و شرايط مي پردازد و با هر مسئله و رخدادي كه جامعه با آن مواجه مي شود برنامه و برونرفت ارايه مي دهد. از اين روست كه قرآن در طول بيست و سه سال به صورت تدريجي و ناظر به رخدادها فرو فرستاده مي شود و پيامبر مامور مي شود تا در يك فرآيند زماني و بر پايه مقتضيات و شرايط زماني و مكاني به ارايه راهكارها و شيوه برونشد از مشكلات بپردازد و نسبت به مسايل ابتلايي جامعه ايستار و موضع گيري مشخصي را بيان كند. در اين مقاله سعي شده است كه به عوامل تشكيل مدينة النبي به عنوان جامعه اي نمونه اشاره شود. با هم مطلب را از نظر مي گذرانيم.
سياست در حكومت پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)

در مقاله حاضر نويسنده سياست هاي دولت اسلامي و پيامبر را بر پايه گزارش هاي قرآني بررسي و ارزيابي كرده و شيوه ها و اهداف حكومت ايشان را مورد كنكاش قرار داده است تا الگوي عيني و ملموس از آن به عنوان برترين شكل و شيوه اداره دولت ارائه دهد. اينك با هم آن را از نظر مي گذرانيم.
همراه با پژوهشهاي مركز تحقيقات علمي 5 حاكميت سياسي پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم در قرآن

يكي از تحقيقاتي كه در مركز تحقيقات علمي دبيرخانه مجلس خبرگان رهبري به پايان رسيده و در دست انتشار است، «حاكميت سياسي معصومان(ع)» مي باشد. اين تحقيق كه توسط حجت الاسلام آقاي محمدعلي رستميان به سامان رسيده، از منظر قرآن و حديث به حاكميت سياسي پيامبر(ص) و ديگر معصومان(ع) مي پردازد و به استناد اصلي ترين منابع كلامي و فقهي، يعني قرآن و حديث اثبات مي كند كه آن پيشوايان، داراي حاكميت سياسي بوده و علاوه بر رسالت تبليغ و هدايت، مسؤوليت مديريت جامعه و رهبري سياسي مردمان را نيز بر عهده داشته اند. آنچه اينك پيش رو داريد بخشي از اين پژوهش است كه اختصاص به بررسي حاكميت سياسي پيامبر(ص) در خلال آيات قرآن دارد. اميدواريم به زودي متن كامل تحقيق در قالب كتاب در اختيار علاقه مندان قرار گيرد.
آيا قرآن حكومت ديني را تأييد ميكند؟

پيامبر اكرم (ص) و حكومت ديني
خداوند در آيه 6 سوره احزاب مي فرمايد:
«النبي اولي بالمومنين من انفسهم»
پيامبر نسبت به مومنان داراي ولايت و تقدم است. سخن در اين است كه اين اولويت و تقدم در چه اموري است؟ ظاهر آيه آن است كه اين ولايت و تقدم در امور است كه معمولاً افراد و اقوام به رئيس خود مراجعه مي كنند يعني امور اجتماعي كه حفظ و صيانت و اداره اجتماع و نظام منوط به آن است. اموري نظري برقراري نظم، احقاق افراد، جمع آوري ماليات و اختصاص آن به مستحقان و مصارف ديگر، مجازات افراد خاطي و صلح و جنگ با بيگانگان.
سازمان حکومتی در صدر اسلام

دعوت اسلامی از آغاز, جهان شمول بود و ماهیتی انسانی داشت دعوتی که همهء قشرهای جامعه را به پرستش خدای یگانه فرامی خواند.
آیین جدید, افراد جامعه را به بینش, خردورزی و تدبر در گذشتهء انسان ها و سیر تحول جوامع و شناخت و دریافت قوانین الهی, که برای تمامی ادوار زندگی بشر و سعادت او وضع شده بود, فرا می خواند.
تعالیم اسلامی, برگرفته از واقعیت بود, از این رو می بایست با عادت ها و رسومی که در جامعهء آن روز حاکم بود و با مبانی و اصول اسلام مغایرت نداشت به نحوی کناربیاید.
با در نظر گرفتن این امر و این که آیین جدید, در جامعهء عربی پا می گرفت, زبان عربی زبان قرآن و زبان عبادت های اسلامی شد.
پیامبراکرم(ص) با رسوم و عادت ها و اندیشه های آن روز جامعه عربی, دونوع برخورد داشت: با بعضی مبارزه کرد و پاره ای از آن ها را که ارزش های اجتماعی و شایستگی بالایی داشت, ابقا کرد. این بخش شامل عناصری بود که مدنیت عربی را تشکیل می داد و برای دیگر جوامع مفید و کارآمد بود و لذا اسلام کوشید تا این بخش از روابط اجتماعی را به جهان عرضه کرده و آن را میان مردم بگستراند.
اما عادت ها و رسومی که با روح اسلام و جهان شمولی آن سازگاری نداشت به دلیل فراهم نبودن شرایط و موقعیت مناسب, به سستی گرایید که این سیر نزولی نسبت به متغیربودن شرایط زمان و مکان, متفاوت بود.
پیامبر(ص) چهل سال قبل از بعثت و سیزده سال دوران رسالت خود را در مکه سپری کرد و به نشر احکام الهی و رسالت خویش پرداخت. محوربودن مکه در امر فعالیت های بازرگانی, زمینه را فراهم کرد تا پیامبر(ص) پیش از بعثت در امور بازرگانی خبره شده و خود نیز بدان بپردازد.
هجرت پیامبر(ص) به مدینه, آن حضرت را وا می داشت تا به مسائل و مشکلات مردم آن سامان ـ که عمدتا کشاورز بودند – رسیدگی کند.
با توجه به این که مکه و مدینه دوشهر مهم بودند, پیامبر(ص) برآن شد تا تمام تلاش خود را مصروف رسیدگی به مسائلی که با تمدن و شهرنشینی ارتباط داشت, کند. از این رو می توان اسلام را در تفکر و سازمان دهی اداری و حکومتی, دین تمدن و ترقی دانست.
قرآن و منشاء مشروعيت دولت نبوي

حاكميت ديني از مباحث اساسي فقه سياسي اسلام است كه در سده هاي اخير به دليل دور ماندن دين از حاكميت، رشد و بالندگي بايسته اي نيافته بود. با قيام امام خميني(ره) و تشكيل جمهوري اسلامي در ايران، موضوع حاكميت ديني بار ديگر در رأس مسايل فقه سياسي اسلام قرار گرفت. اكنون نظريات نه چندان پخته اي در باب حكومت ديني مطرح شده كه با توجه به وضعيت جهان امروز با چالش هاي مهمي روبرو گشته است. شايسته است همه ي باورمندان به حاكميت ديني با حكمت و درايت به اين موضوع نگريسته، ضعف هاي موجود در نظريه ي رايج را جبران كنند تا به خواست خداوند، الگويي مناسب ـ حداقل در سطح جهان اسلام ـ به دنيا عرضه شود؛ الگويي كه به دور از هرگونه شعاري، كارآمدي خود را با مقبوليت از سوي همه ي فرهيختگان و خردورزان و دين باوران به ظهور برساند.
نويسنده ي محترم در اين مقاله ضمن برشمردن انواع مختلف مشروعيت سياسي در حاكميت، مشروعيت حكومت نبوي را نصّ وحي الاهي دانسته، نظريات مخالف را به نقد كشيده است.
كليد واژه ها: مشروعيت سياسي، حاكميت ديني، رابطه ي دين و سياست، حكومت نبوي، فقه سياسي.
روش حكومتى پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) 1

الدين صمصام>ييكى از مباحث بسيار بحث انگيز در قرن حاضر مسئله نظام سياسى و نظام اداريِ حكومت پيامبر اكرم(ص) بوده است. ديدگاه برخى اين است كه حكومت پيامبر اكرم(ص) اساساً نظام خاص ادارى و سياسى نداشته است. به اين ديدگاه از جنبه هاى گوناگون ـ خصوصاً كلامى ـ پاسخ گفته اند, اما از زاويه طرح عينيِ نظام سياسى و ادارى پيامبراسلام(ص) كم تر بدين ساحت درآمده اند. نگارنده از كسانى است كه به وجود نظامِ اداريِ كامل و پيشرفته اى در دوران رسول اللّه(ص) اعتقاد دارد, در جهت اثبات اين اعتقاد, با روى كردى تاريخى به شيوه نظام ادارى پيامبر اكرم(ص) پرداخته و با كاوش در لابه لاى صفحات تاريخِ سياسيِ پيامبر اكرم(ص) نمودهاى نظام مستحكم ادارى را به دست آورده است. اين نوشته به اجمال به يكى از مهم ترين اركان در نظام ادارى يعنى عضويابى از ديدگاه اسلام اشاره دارد.
نقد دیدگاه مستشرقان درباره جنگهای پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم

اهداف پیامبر اکرم(ص) از غزوات و سرایا مسئله ای است که مورد توجه مستشرقان قرار گرفته و آثار زیادی را درباره آن خلق کرده اند. اکثر مستشرقان اهداف جنگ های پیامبر اکرم(ص) را مادّی و در راستای جنگ ها، غارت های بدوی و سلطه سیاسی و اقتصادی پیامبر بر دیگران می دانند. این نوشتار، پس از گزارش طبقه بندی شده دیدگاه مستشرقان، دیدگاه آنان را از منظر قرآن کریم به عنوان نقشه راه پیامبراعظم(ص) بررسی کرده و سه دلیل برای دفاعی بودن قانون جهاد در اسلام ارایه کرده است و ناسازگاری دیدگاه مستشرقان با تعالیم قرآن را به اثبات رسانده است. این سه دلیل عبارت است از: محدود شدن تقویت نیروهای نظامی و امکانات جنگی به دفاع از کیان اسلام و مسلمانان؛ مقید شدن دستور جهاد به کفار محارب و معاند و وجوب همزیستی مسالمت آمیز با اهل کتاب و مشرکان غیر معاند.
تبوك : آخرين غزوه پيامبر(صلى الله عليه وآله)، حركت نظامى مسلمانان بر ضد روميان

سرزمين تبوك كه بطليموس آن را «تابوا» خوانده[1]، در شمالى ترين نقطه شبه جزيره عربستان و بين منطقه وادى
القرى ـ در 6 منزلى مدينه ـ و منطقه شام و بين دو كوه حِسْمى در غرب و شَرَوْرَى در شرق واقع است[2]، چنان كه برخى آن را جزو منطقه حجاز[3] و گروهى آن را بخشى از قلمرو شام[4] مى دانند. فاصله تبوك تامدينه را 90 فرسخ و به تعبيرى 12 منزل و فاصله آن را تا دمشق 11 منزل مى دانند[5]، از اين رو بايد تبوك را در ميانه راه مدينه به دمشق دانست.
سرزمين حِجْر كه مسكن قوم ثمود بود، در جنوب تبوك، و مَدْين كه اصحاب ايكه، يعنى قوم حضرت شعيب(عليه السلام) در آن بودند، در موازات تبوك قرار دارند.[6] البته برخى تبوك را همان مدين مى دانند. ياقوت اين نظر را ضعيف مى شمارد.[7] تبوك محل اسكان اعراب قحطانى ـ اعراب جنوبى ـ و مسيحى بنى عُذره ـ از زيرمجموعه هاى قضاعه ـ بود.[8]
در منابع اسلامى آمده كه نام تبوك برگرفته از نام بركه آبى در آن منطقه است، چنان كه منابع لغوى نيز همين انتساب را منشأ نامگذارى غزوه تبوك به اين نام دانسته اند.[9]
بدر صغرا: از غزوههاى پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله و سلم )

از اين غزوه به نامهاى بَدْرِ المَوْعِد[1]، بدرالآخره[2]، بدرالثالثه[3] و بدر صُغرى[4] ياد شده است.
برحسب بعضى از نقلها آيات 171 ـ 175 آل عمران/3 و 84 و 104 نساء/4 درباره اين غزوه نازل شده است.
ابوسفيان پس از نبرد اُحد قرار اين غزوه را در منطقه بدر الصَفْراء نهاد[5] تا شكست غزوه بدر كبرى را در آنجا جبران كند.[6]صفراء بخشى از منطقه بدر در مسير اصلى مكه به مدينه بود كه با مدينه فاصله كمترى داشت و در سال يك بار بازارى 8 روزه در آن برپا مى شد.[7]
بدر / غزوه

بدر نام سه غزوه در صدر اسلام است: بدر اولى يا غزوه سَفَوان، بدر كبرى يا بدر القتال و بدر الموعد؛ ولى اگر به صورت مطلق به كار رود، مورد دوم منظور است. غزوه بدر، نخستين و مهم ترين جنگ ميان مسلمانان و كافران قريش است كه خداوند در قرآن از آن نام برده: «و لَقَد نَصَرَكُمُ اللّهُ بِبَدر» (آل عمران/3، 123) و با عنايتى خاص آن را به طور گسترده در سوره هايى مانند انفال و آل عمران آورده و نكاتى را درباره آن بيان كرده كه كمتر مورد توجه مورخان قرار گرفته است. ابن اسحاق و واقدى نيز آيات مربوط به جنگ بدر را كه بيشتر در سوره انفال است، آورده و به تفسير آنها پرداخته اند.[1]
قرآن روز بدر را «يَومَ الفُرقانِ» (انفال/8 ،41) يعنى روز جدايى حق از باطل ناميده[2] و آن را آيتى براى مردم دانسته است:«قَد كانَ لَكُم ءايَةٌ فى فِئَتَينِ التَقَتا فِئَةٌ تُقـتِلُ فى سَبيلِ اللّهِ واُخرى كافِرَةٌ» .[3] (آل عمران/3، 13) خداوند در اين جنگ به وضوح وعده پيروزى دين خود بر مشركان و قطع ريشه كافران را به رسولش داده است: «ويُريدُ اللّهُ اَن يُحِقَّ الحَقَّ بِكَلِمـتِهِ و يَقطَعَ دابِرَ الكـفِرين = و خدا مى خواست حق [= اسلام] را با كلمات خويش ثابت و كافران را ريشه كن كند. (انفال/8 ،7)
منطقه بدر جايگاهى براى گرد همايى اعراب به شمار مى رفت و بازار آن هر سال از آغاز ماه ذيقعده به مدت 8 روز بر پا مى شد. هم اكنون منطقه بدر به شهرى در 155 كيلومترى مدينه تبديل شده كه فاصله اى در حدود 310 كيلومتر با مكه و حدود 45 كيلومتر با ساحل درياى سرخ دارد.[4]