سلفی گری در عراق و تأثیر آن بر جمهوری اسلامی ایران

شکل گیری سلفی گری،یکی از مهم ترین رویدادهای ایدئولوژیکی و فکری تاریخ مسلمانان به شمار می آید. در این میان،عراق با موقعیت حساس و وابستگی های عمیق ژئوپلتیکی متقابل با جمهوری اسلامی ایران،یکی از معدود کشورهایی است که همواره از بدو شکل گیری ایدهء سلفی گری درگیر آن بوده است؛به طوری که پس از اشغال عراق،این کشور به کانون اصلی فعالیت گروه های سلفی تبدیل شد و این جریان در تلافی و همپوشانی با مدارهای قدرتمند سلفی،در جایگاه مهمترین بازیگر غیردولتی در صحنه تحولات عراق قرار گرفت.اینگونه نقش آفرینی در حلقهء اول جغرافیای سیاسی ایران،واجد پیامدهای مهم برای جمهوری اسلامی ایران است.متن حاضر،این تأثیرات را مورد توجه قرار داده است.
سفری به پاراچنار

داستان پیش رو بیان و شرح حالی از شیعیان پاکستان در منطقه پاراچنار است. این شیعیان که در محاصره وهابیون قرار دارند با سخت ترین مشکلات دست و پنجه نرم می کنند. حقیر بر آن شدم تا گوشه ای از این مصائب را روی کاغذ آورده و بیان نمایم. داستان گویای زندگی طلبه ای است که پس از تولد در پاراچنار و تحصیل علوم حوزوی تصمیم می گیرد برای ادامه تحصیل به شهر مقدس قم هجرت کند، پس از تحصیل علوم حوزوی، ازدواج و فراگیری مهارت های لازم با خانواده خود به سوی پاراچنار حرکت کرده تا وظیفه تبلیغی خود را انجام دهد. در میان راه با گروهی وهابی برخورد کرده که موجبات اذیت و آزار او و خانواده اش را فراهم می کنند، لذا از امر تبلیغ باز می ماند. در همین راستا فرزند خود را از دست می دهد. بعد از بازگشت به ایران با همان سرکرده گروه وهابی ملاقات می کند و او را از بین می برد. این قصه به نیت پنج تن آل عبا علیهم السلام در 5 فصل تنظیم شده است که هرکدام از این فصول اشاره به گوشه ای از زندگی ذوالفقار علی، شخص اصلی داستان دارد. فصل اول به تولد ذوالفقار علی پرداخته و نحوه هجرت، زندگی و ازدواج او را بررسی می کند. فصل دوم راجع به بازگشت او به موطن اصلی اوست، فصل سوم اشاره به سختی هایی دارد که ذوالفقار علی، همسر و فرزندش به خاطر مذهبشان متحمل شده است. سعی شده بیشتر استدلالات در رد وهابیت در این بخش گنجانده شود. فصل چهارم ضمن اشاره به بازگشت این خانواده از سفر تبلیغی، به نحوه از سرگیری دوباره زندگی توسط آنها اشاره کرده و در فصل پنجم جمع بندی مطالب کلی بیان شده در داستان است و به نوعی نتیجه داستان تلقی می شود.
ریشه یابی حوادث تروریستی سیستان و بلوچستان

در محیط منطقه ای ایران گروه های زیادی را شاید بتوان پیدا کرد –مخصوصاً در کشور پاکستان- که از شاخص های بنیادگرایی سنی وهابی هستند ولی طالبان و القاعده را می توان شاخص های اصلی این نوع بنیادگرایی نام برد.سایر گروه ها از معروفیت و گستردگی فعالیت چندانی در مقایسه با طالبان و القاعده برخوردار نیستند؛ علاوه بر آن چون مبنای عمل کرد این گروه ها تقریباً یکی است بررسی طالبان و القاعده ما را به فهم مبانی نظری و عملکرد سایر گروه ها نیز رهنمون می سازد.شناخت نسبت به زمینه های شکل گیری گروهای بنیاد گرای سنی در محیط منطقه ای ایران و اصول فکری آنها امکان مقابله موفق با تهدیدات امنیتی ناشی از فعالیت های آنها، ازجمله عملیات تروریستی، را افزایش می دهد.در این نوشتار،نگارنده به بررسی ماهیت گروه بنیاد گرای طالبان و زمینه های شکل گیری آن در محیط منطقه ای ایران می پردازد.
دولت شوم

برگرفته از کتاب سیرأعلام النبلاء ج 4 ص 37
خاستگاه ها، ایدئولوژی و ساختار «حزب التحریر»

«حزب التحریر» را «تقی الدین النبهانی» محقق اسلامی فلسطینی الاصل، در سال 1953 پایه گذاشت. پایه گذار حزب التحریر در ابتدا، حرفی از ضرورت تأسیس حکومت اسلامی به میان نیاورد، ولی بعدها این حزب به عنوان یک حزب بین المللی در آمد. نظریه سیاسی حزب التحریر بر پایه دو اصل قرار داشت: اول، نیاز به احکام و قوانین اسلامی موسوم به شریعت که شئون زندگی انسان (سیاست، اقتصاد، علوم و اخلاق) را در بر می گیرد. دوم، نیاز به حکومت اسلامی واقعی، زیرا یک جامعه عادل تنها در قالب چنین نظام سیاسی ای قابل دستیابی است. اسلام سیاسی متضمن ترکیب منحصر به فرد دین و سیاست است و میان دین و دولت جدایی وجود ندارد. حزب التحریر خود را نه یک سازمان مذهبی، بلکه یک حزب سیاسی می شناسد که ایدئولوژی اش بر پایه اسلام قرار دارد. حزب التحریر مانند اکثر گروه های مذهبی، مدعی رسالتی خدادادی برای دعوت مردم به اسلام و احیای سلطنت خداوند بر روی زمین است که نام آن را «خلافت» می گذارد. و با استفاده از قرآن و حدیث، از حقانیت ایدئولوژی خود دفاع می کند.
حزب التحریر، یک سازمان جنبش اجتماعی

در این مقاله به بررسی عوامل ظهور حزب التحریر ( حزبی تحت رهبری فلسطینی ها) در آسیای مرکزی پرداخته شده است و از دیدگاه نظریات مختلف در مورد جنبشهای اجتماعی علل آن را بررسی کرده است. نظریه کارکرد گرایی ساختاری به ما می گوید که این گروه به دلیل گرفتاری های اقتصادی و اجتماعی دوران گذار ( پس از شوروی) سر بر آورده است. نظریه بسیج منابع می گوید دست رس پذیری منابع انسانی، سازمانی، مالی، مشروعیتی، هویتی و نهادی می تواند ظهور حزب التحریر را در جمهوری های آسیای مرکزی توضیح دهد. مدعای نظریه فرایند سیاسی این است که ظهور حزب التحریر به فرصت های سیاسی ربط دارد؛ فرصت هایی که با افزایش سرکوب ها توسط دولت و نبود کانال های سیاسی جانشین ایجاد می شوند. بر اساس نظریه چارچوب سازی، این حزب توانست چارچوب های موفقی را به کار گیرد که با فرهنگ محلی و واقعیات سیاسی و اقتصادی موجود هم خوانی دارند. – اما طبق نظر مؤلف، فروپاشی و تجزیه اتحاد شوروی یک خلأ ایدئولوژیک را در بخش هایی از آسیای مرکزی به وجود آورده که حزب التحریر برای جبران این خلأ بوجود آمد.
حزب التحریر و خشونت سیاسی

حزب التحریر یکی از احزابی است که به دنبال احیای خلافت، گاهی متوسل به خشونت میشود. این گروه قبلا به صورت مسالمت آمیز با مسائل رفتار میکرد اما به مرور زمان،طبق نظر برخی اندیشمندان به خشونت گراییده است. در این مقاله، مؤلف با استفاده از نظریات جامعه شناختی مختلف، نظیر: نظریه بسیج منابع، فرآیند سیاسی و.. این مسأله را بررسی کرده است که حزب التحریر چه مقدار به خشونت گراییده و در آینده احتمال دارد این خشونت ازدیاد پیدا کند. در این مقاله بیشتر بر فعالیتهای حزب التحریر در ازبکستان تاکید شده است.
حزب التحریر در آسیای مرکزی

حزب التحریر احتمالا در اوایل دهه 1990 تا اواسط آن در آسیای مرکزی فعال شد. به نظر می رسد که مبلغان اردنی، تحت پوشش تبلیغ اسلام، نخستین هسته ها را در ازبکستان تشکیل دادند. با این حال، این امکان نیز وجود دارد که ادبیات حزب التحریر در دهه 1980 به آسیای مرکزی، که آن زمان بخشی از شوروی بود، رسیده باشد. تحت هدایت «یوسف شیخ عبد القدیم زلوم»، جانشین نبهانی، حزب التحریر فعالیت های خود را در آسیای مرکزی پس از شوروی افزایش داد. واکنش دولت های منطقه به ظهور این حزب، اقدامات سرکوب گرانه علیه اعضای آن بود. با این حال، مقامات تاجیک، ازبک، قزاق و قرقیز نتوانسته اند فعالیت های این گروه را در کشورهای خود خنثی کنند. از آن جا که حزب التحریر به صورت مخفی عمل می کند، اعضایش در آسیای مرکزی شناخته شده نیستند. برآوردهای کلی صورت گرفته درباره تعداد اعضایش از دو هزار نفر تا صد هزار نفر بوده است. در این مقاله به بررسی جایگاه حزب التحریر در کشور های منطقه آسیای مرکزی به خصوص ازبکستان، تاجیکستان و قزاقستان پرداخته می شود.
حزب التحریر ازبکستان

خبر فعاليت اين حزب در ازبكستان اولينبار در اواسط دهه 1990 منتشر شد. به نظر ميرسد خاستگاه اين حزب در ازبكستان بوده و بعدها به تاجيكستان و قرقيزستان سرايت كرده است. انديشههاي اين جنبش برگرفته از آراي اخوانالمسلمين است، شيخ محمد تقي الدين النهباني، مؤسس حزب التحرير، درسال 1909 در روستاي اجزم در استان حيفا متولد شد. چگونگی تاسیس و ساختار فکری و فعالیتهای این حزب در ادامه مورد بررسی قرار گرفته است.
جنبش های اسلامی وملی گرایی

قرن شانزدهم میلادی شاهد تحولات بزرگی در جهان اسلام بود، امپراطوری عثمانی در اوج قدرت ودرخشندگی تمام قرار داشت، ، در ایران صفویه، قدرت امپراطوری با ظرافت های هنری ترکیب شده بود. در هند مغولان از ترکیب قدرت وثروت و زیبایی های درخشان بزرگترین شبه قاره را بعد از مدتهای دراز به وجود آورده بودند.اما از این قرن به بعد جریان صورتی معکوس یافت و به تدریج جهان اسلام در موضع ضعف وناتوانی، در حالت تدافعی قرار گرفت، وغرب برخاسته از رنسانس و سرمایه داری با برتری همه جانبه برشرق ومسلمین تهاجم گسترده و خانمان برانداز خود را آغاز نمود.در این ایام مسلمانان با دو مساله اساسی مواجه بودند، انحطاط وعقب ماندگی داخلی از یکسو وهجوم گسترده وهمه جانبه استعمار غربی از طرف دیگر، از یکسو گرفتار فقر و فلاکت، ظلم واستبداد وجهل و جمود بودند و از طرف دیگر با هجوم تمدن جدید غربی با دو چهره دانش، تفکر جدید، صنعت، تکنولوژی وچهره سیاسی استعماری وغارتگرانه مواجه شده بودند. درواکنش به این مسائل بود که به طور کلی دو جریان رقیب شکل گرفت جریان نخست در راستای روز آمد کردن اسلام سبب پیدایش جنبش های اسلامی گردید و جریان دوم به سمت ارزش های غربی چون ناسیونالیسم حرکت کرد. در مقاله حاضر به این موضوعات پرداخته می شود.
جنبش های اسلامی و مسئله مشروعیت

هر هیئت حاکمه ای برای حکومت در میان مردم نیاز به نوعی مشروعیت و مقبولیت در بین مردم خود دارد. در مقاله حاضر نویسنده بر آن است که در ذیل عنوان ابعاد مشروعیت جنبش های اسلامی مسائلی همچون شاخصه های هویت ساز، عوامل برتری یک گروه و جنبش بر دیگر گروه ها که همین عوامل مقدمه ای است برای ادعای مشروعیت، را مورد بررسی قرار دهد. همچنین ابعاد مشروعیت در جوامع سیاسی و یا دین محور، طریقه کسب مشروعیت در جوامع مستبد و فرد محور و بررسی آسیب های آن و مسایلی از این دست را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
جنبش های اسلامی و مولفه های مدرنیته

جنبش های اسلامی به عنوان یکی از پدیده های مهم معاصر در عرصه های گوناگون ورود پیدا کرده اند. سوال این است که به لحاظ نظری، این جنبش ها در برابر مسائل گوناگون برآمده از وضع مدرن چه دیدگاهی اتخاذ کرده یا چه رهیافتی را ارائه داده اند؟ در این مقاله تلاش می شود تا از یک سو، نظریات مختلف در باب رابطه بین اسلام و مدرنیته تبیین شود وسپس دیدگاه ها، رهیافت ها وآرای مهم مطرح شده از سوی جنبش ها در خصوص برخی از مولفه های زیست مدرن به بحث گذاشته شود:مفاهیمی چون دموکراسی و حقوق بشر.
جنبش های اسلامی معاصر در شمال آفریقا

این پایان نامه از پنج بخش متشکل شده وبه نام جنبش های اسلامی معاصر در شمال آفریقا نام گذاری شده است . در بخش ابتدایی درباره ضرورت پژوهش و شیوه ارجاعات و از وضعیت جغرافیایی و وضعیت تاریخی _فرهنگی آفریقا و همچنین ورود تشیع به مغرب بزرگ صحبت به میان آمد.در بخش دوم سعی شده است ازانواع استعمار و تاثیرات فرهنگی _اجتماعی استعمار بر منطقه صحبت شود. در بخش سوم در باره ی ابعاد سیاسی نخستین مقاومتها و ظهور جنبش های اسلامی و غیر اسلامی وتفکر سلفی و وهابی گری مورد بررسی قرار گرفته شده.در بخش چهارم از اندیشه های مالک بن نبی و دیگر متفکران و جنبش های اسلامی خواهی الجزایر بحث شده است و در بخش پایانی نتایج نظری قدرت اجتماعی سیاسی مورد بررسی واقع شده است.
جنبش های اسلامی؛ خود،دیگری وهویت (با تاکید بر وجه بنیادگرایی جنبش های اسلامی)

قرن بیستم به ویژه از نیمه دوم آن قرن خیزش نهضت های اسلامی در سراسر دنیای اسلام و به ویژه در خاورمیانه بوده است. در توصیف حرکت های اسلامی اخیر در خاورمیانه از واژه هایی چون بنیادگرایی اسلامی، بیداری اسلامی، رادیکالیسم اسلامی، اسلام گرایی و اسلام سیاسی استفاده شده است. عوامل زیادی در شکل گیری این جنبش ها نقش داده است و شعار«راه حل بودن اسلام» در بین اسلام گرایان وجنبش های اسلامی، یک بیان هویتی است. در مقاله حاضر به بررسی هویت این جنبش ها پرداخته می شود.